گزارش نشست زبان مادری در زنجان: فرافکنی و سیاسی شدن زبان

۱۰ اسفند, ۱۳۹۵
گزارش نشست زبان مادری در زنجان: فرافکنی و سیاسی شدن زبان

ستاره صبح : بحث زبان مادری در دانشگاه زنجان بین دو گروه از آذری‌ها شدت گرفت. گروهی باور دارند که زبان ترکی آذربایجانی به عنوان زبانی حامل فرهنگ ایرانی در معرض خطر نیست و گروهی دیگر بر تدریس آن تأکید می‌کنند. اما قضایا به همین سادگی نیست. برخی از نخبگان آذربایجانی که نسب از منوچهر مرتضوی و سایر مفاخر آذربایجان می‌برند، معتقدند این مبحث زبان‌های محلی که به شبکه‌های اجتماعی و خبرگزاری‌های بیگانه کشیده شده، یک کار سازمان‌یافته از طرف بیگانگان برای از بین بردن وحدت ملی ایران است. دکتر افشین جعفرزاده استاد دانشگاه تهران معتقد است فعالان قومی که دم از زبان محلی (مادری) می‌زنند نسبت به آن بیگانه‌اند و می‌خواهند تفکرات ایدئولوژیک خود را به ذهن مردم تحمیل کنند و با استفاده از این سروصدا، آب به آسیاب دشمنان بریزند. از سوی دیگر کسانی هم هستند که بر آموزش زبان‌های محلی تأکید دارند.

زبان مادری نباید از بین رود

دکتر محمدرضا کریمی با بیان اینکه روز زبان مادری روزی است که از نظر جهانی مد نظر است، گفت:
سازمان یونسکو روزی را به عنوان روز بزرگداشت زبان مادری در دنیا اعلام کرده است و این اعلامیه را 188 کشور امضا کرده است. شعاری که امسال یونسکو در مورد زبان مادری مطرح کرد، این است: پیش به سوی توسعه پایدار از طریق آموزش زبان چندگانه یا چندزبانی. زبان مادری با شیر مادر، در جان آدمیزاد می‌رود و فقط با مرگ انسان در زیر خاک از جانش بیرون می‌رود.
جزء جدا نشدنی از وجود هر انسانی، زبان مادری است و برایش مقدس است. باید به آن احترام گذاشت خداوند فطرت آدمی را این چنین آفریده است و از بین بردن آن به هیچ وجه صلاح نیست. در سال 1986 مصادف با سال 1364 آخرین سخنگوی زبان هوبی از دنیا رفت اما همان‌طور زبان‌شناسان جهان، آن روز را عزای عمومی اعلام کردند چرا؟ برای اینکه یک قطار از حرکت ایستاد بررسی‌شان بر این اساس بود که هر زبانی یک لوکوموتیو است که پشت سر خود واگن‌های مختلفی را می‌کشد. این واگن‌ها حامل فرهنگ، تاریخ، فلسفه، آداب و رسوم و اندیشه‌هاست. بنابراین با از بین رفتن یک زبان در واقع آن لوکوموتیو می‌ایستد و آن قطار از حرکت باز می‌ایستد. پس زبان قابل احترام است از طرفی شخصیت انسان هم از طریق زبانش شکل می‌گیرد. موتور متحرک شخصیت انسان در تکمیل شخصیتش از طریق زبان مادری‌اش است، تا تعریفی از هویت ملی خودمان و از هویت ایرانیت خودمان و از زبان مادری خودمان داشته باشیم؛ تا وحدت در کثرت را بتوانیم قبول کنیم. به‌هر‌حال هویت و ملیت مفاهیم مدرنی هستند، امروزه با نگاه هزار سال پیش نمی‌توان با زبان‌ها برخورد کرد بلکه باید امروزه یک تعریف درست و امروزی‌تر را در نظر گرفت و با موضوع برخورد کرد.

هویت ایرانی؛ وحدت در کثرت
ایشان با برشمردن ویژگی‌های هویت ایرانی اضافه کردند: هویت ایرانی ما به‌گونه‌ای وحدت در کثرت است، یعنی کثرت زبان‌ها و فرهنگ‌ها را باید بپذیریم درعین‌حال ایرانیت خودمان را هم پاس داریم؛ یعنی نمی‌شود فقط زبان مادری را مطرح کنیم و فقط شعار بدهیم. با این مسئله به دو گونه می‌توان برخورد کرد، یکی عامیانه است که بگوییم زبان مادری ما این‌گونه یا آن‌گونه است و مدام شعار بدهیم و حرف‌های توخالی بزنیم و تخلیه هیجانات بکنیم، احساساتمان را نشان بدهیم؛ یک برخورد هم این است که علمی برخورد کنیم، این علمی برخورد کردن هویت‌ساز است وحدت‌آفرین است، امیدوارم که امروز به این مفهوم بپردازیم. به هر حال زبان ترکی، کردی، ترکمنی، قشقایی و لری، همه زبان‌ها برای دارندگان آن زبان خیلی عزیز و محترم است؛ اگر به عنوان انسان با انسان برخورد کنیم، اجازه نداریم کوچک‌ترین برخورد خشنی با او کنیم که زبان او را از بین ببریم. زبان‌شناسان می‌گویند با ازبین رفتن زبان هوبی در اوایل قرن بیستم نهایت 500 نفر سخنگو داشت و آخرین نفر آن وقتی فوت کرد عزای عمومی اعلام کردند ما چه طور می‌توانیم به چندین میلیون نفر که غیرفارسی‌زبان هستند احترام نگذاریم. درعین‌حال ما زبان فارسی را هم دوست داریم؛ هویت را این‌طور تعریف می‌کنم به عنوان کسی که ترک‌زبان هستم و پنجاه شصت جلد کتاب نوشتم ولی 98% کتاب‌هایم به فارسی بوده است، این نشان‌دهنده علاقه من است. همه‌اش را هم راجع به ادبیات و زبان خودم نوشتم، هیچ مشکلی هم با زبان فارسی ندارم. من از طرف همشهریان، هم‌زبانان و حتی آن کسانی صحبت می‌کنم که دغدغه فرهنگی دارند و نه تعصب. من آن‌ها را نماینده می‌کنم نه بقیه را.

فرافکنی درمورد زبان مادری

افشین جعفر زاده استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه روز جهان زبان مادری، برای زبان‌های در خطر انقراض است گفتند: در بررسی مسائل تاریخی و فرهنگی بسیار مهم است که کالبد‌شکافی کنیم مثلاً ببینیم که فلسفه ایجاد چنین روزی چیست؟! می‌دانیم که در اوت 1947شبه‌قاره هند یک مجموعه به هم پیوسته بود تا مسلمان‌ها سعی کردند که از هندوها جدا شوند، با وجود مخالفت‌های بزرگانی مثل نهرو و گاندی. نهایتاً کشوری با هویت اسلامی به اسم پاکستان ایجاد شد و چون از تصادف دو کانون اسلامی در شبه‌قاره هند به وجود آمده بود، در اصطلاح پاکستان آن زمان کشوری با دوبال شد که یکی بر پاکستان امروزی و دیگری هم بر بنگلادش امروزی متمرکز بود و به قولی، پاکستان شرقی و غربی تشکیل شد. حالا کشوری که با هزار مشکلات و مسائل خاص و بین دو مجموعه خاک با فاصله بیش از 2500 کیلومتر از لحاظ جغرافیایی ، آن هویتی برجسته‌ای را که در کنار دین اسلام یافت زبان اردو بود که  از مجموعه هوستن بیگ که در 14 اوت 1947 مستقل شدند. یعنی برای مردم بنگلادش سخت بود، آن‌ها هم دوست داشتند که به زبان بنگلادی تحصیل کنند. جالب است بدانید که 60 یا 70 درصد جمعیت آن موقع یعنی پاکستان غربی و شرقی هم بنگلادشی بودند در حالی که تمام کانون‌های قدرت، ثروت و اصول نظامی در پاکستان غربی بود. این امر موجب شد که یک حرکتی شروع شود و دانشجویان بنگلادشی احساس کنند که زبان بنگلادی در حال ازبین رفتن است. چون پاکستان کشوری بود که از بدو تأسیسش مجموعه نظامی بوده است، درگیری طبیعتاً پیش می‌آید و طبیعتاً در این درگیری یک‌سری کشته می‌شوند. نگاهی که یونسکو به زبان مادری دارد حمایت از زبان‌هایی است که در معرض خطر هستند. پس این یک نگاه تاریخی است به پیوست‌هایی که در ادامه می‌آید و قطعنامه‌ای که شورای اروپا امضا کرده است و آخرین آن در دهه 90 و اوایل بعد از دهه 90 بوده است.
ایشان با تأکید بر همزیستی دیرپای اقوام ایرانی و در هم تنیده شدن تاروپود اقوام ایرانی ادامه دادند:
کشور ایران کشوری تاریخی و ریشه‌دار است. ایران زمین فرهنگی، مؤلفه‌های خاص خودش را دارد. ترکی آذربایجانی ،کردی، بلوچی، چه لهجه‌های مازنی و گیلکی و زبان عربی در خوزستان و کرانه‌های خلیج فرقی نمی‌کند. بحثی که الان وجود دارد، این است که در گستره کنونی ایران زبان‌های مورد خطر ما کجا هستند. خوشبختانه هیچ خطری در مورد زبان ترکی عزیز آذربایجانی ما وجود ندارد؛ در حالی که اگر شما به جدول زبان‌های در خطریونسکو که سعی می‌شود هر1 یا 2 سال یکبار و حتی در بعضی مواقع 6 ماه یکبار به روز شود، مشخص می‌شود که چه زبان‌هایی در حال خطر هستند. زبان‌هایی که در خط هستند از جمله، زبان‌هایی مثل تاتی در ناحیه گیلان و شمال غرب آذربایجان شرقی فعلی همین طور تالشی در معرض خطر است. در ناحیه کردستان اورامی در معرض خطر است. شاید خیلی‌ها ندادند در مثلثی که شامل ناحیه بندر بوشهر و لارستان و هرمز است یک جمعیتی زندگی می‌کنند به نام لارستانی‌ها؛ زبانشان بر می‌گردد به زبان فارسی میانه و بالای 2000 سال قدمت دارد و کاملاً در معرض خطر است. اگر یک روز در این کشور سند مالکیت زبان زده شود به نام اقوام ایرانی، بنده نقش آذربایجانی‌ها را در تملک زبان وحدت ملی ایران که فارسی باشد و تولیدات ادبی آن‌‌ها را بسیار بالاتر از بسیاری از اقوام ایرانی و حتی فارسی زبان‌ها می‌دانم، که حتی معتقدند که ما قومی به اسم فارس نداریم که این کاملاً غلط و غیرعلمی است. هیچ منبع علمی چه یونسکو چه دپارتمان‌های مهمی که پژوهش دارند در حوزه‌های زبانی در ایران کنونی زبان ترکی آذربایجانی، زبان عربی در خوزستان، زبان کردی در ناحیه کردستان لهجه اصلی سورامی و لهجه‌ای که زالزاکی است، منهی اورامی و همچنین زبان بلوچی در معرض خطر نمی‌دانند. متأسفانه پدیده زیبا، ارزشمند، جذاب و مورد احترام زبان‌های اقوام ایرانی که من معتقدم چه عربی و چه زبان‌های دیگر عمیقاً ایرانی هستند. من عربی را در خوزستان نیز با شرایط ادبی امروزی یک زبان ایرانی شده می‌دانم و یک مؤلفه‌ ارزشمند هویت ایرانی است.

چرا زبان‌های دیگر زبان تالشی و یا زبان تورانی را شما نمی‌شنوید، زبانی که رسما منابع اعلام می‌کنند در معرض خطر است. یک دلیل بیشتر ندارد، نه ایدئولوژیک شده است نه سیاسی نه ارتباط با بیگانه دارد، نه استالین روزگاری از این زبان حمایت کرده است نه جریان پان ترکیسم در ترکیه، نه پان عربیسم و نه کشور یا دولت خارجی از آن حمایت می‌کند و مظلومانه از بین می‌رود. یادمان باشد روز جهانی زبان مادری فقط و فقط و فقط روز تکریم چنین زبان‌هایی است. برخی سعی کردند که زبان فارسی را یک زبان بیگانه جلوه دهند درحالی که فارسی زبان وحدت ملی ایران است. فارسی زبانی است که مردم ایران فارغ از هر قوم فارغ از هرزبان مادری که به آن رشد پیدا کردند و مورد احترام است، آگاهانه و آزادانه این زبان را به عنوان وسیله ارتباطی مشترک انتخاب کردند. هیچ جبری نبوده است. در سال 907 که شاه اسماعیل صفوی بعد از 9 قرن یکپارچگی سرزمین ایران را در اردبیل و آذربایجان اعلام می‌کند و در تبریز تاجگذاری می‌کند، یادمان باشد قبلا در پناه امیال محلی گیلان در لاهیجان مورد حمایت قرار می‌گیرد و جنبش ملی ایران 9 سال پس از فروپاشی ساسانیان زنده می‌شود. ستون فقرات وحدت ملی ایران زمین آن موقع از حوزه زبان اداری و رسمی، آگاهانه و آزاد و با تاکتیک انتخاب می‌شود و متأسفانه در شرایط کنونی تصوراتی است که فکر می‌کنند که حوزه فارسی زبانی حوزه‌ای است که کاملا جدا از حوزه‌های دیگر است. همین فارسی که ما الان در کشور به عنوان زبان وحدت ملی داریم، زبانی است که حاصل و برساخته سلسله قاجاریه است. به دلیل پایتخت تهران، یک ویژگی وحدت شکل گرفته است، و به شدت متفاوت از آن چیزی است که تصور می‌کند در مناطق فارسی زبان است؛ متعلق به هیچ قومی نیز نمی‌باشد، بنده آذربایجانی شاید خودم را بیش ازیک کرمانی یا اصفهانی یا شیرازی مالک تولیدات ادبی و فرهنگی چه در متن چه در نثر این زبان ببینم.

محمد رضا باغبان کریمی
ایشان در پاسخ به سخنان استاد افشین جعفرزاده گفت: من عرض کردم که هویت می‌تواند بیگانه ساز باشد ما آن را در مقابل همدیگر بگذاریم و این زبان گاهی نیز می‌تواند وحدت ساز باشد. ما اگر به نوعی برخورد کنیم به جایی که یک هویت ملی و یک هویت ایرانی تقویت کنیم می‌رویم. با حفظ زبان مادری با تمام فرهنگ و با تمام ادبیات، آیین و رسوم آن و مجموعه فرهنگ زبان مادری. یک گام آن وحدت ساز عبارت از هویتی است که ما کثرت را قبول کنیم یعنی به انسان‌ها احترام بگذاریم. قومیت‌ها در ایران امروز به وجود نیامده‌اند. درطول هزاران سال گذشته همه‌ این اقوام همه‌ این زبان‌ها بوده‌اند، اما با هم درگیر نبوده‌اند با هم دوست بودند، با هم یک همزیستی مسالمت‌آمیز داشته‌اند و امیدواریم این ادامه پیدا کند. چگونه می‌تواند ادامه پیدا کند؟ شرایطی دارد که آن هم این است که فرهنگ و زبان هیچ قومی را نفی نکنیم. سازمان یونسکو امسال شهریور ماه در لندن یک همایشی گذاشته بود و گفت ترکی آذری با این همه جمعیت جزو زبان‌های درحال اضمحلال است.

چرا به صورت رسمی تدریس نمی‌شود؟ دقیقا تأکید آن این است که آموزش زبان به صورت رسمی؛ اگر نداشته باشد درحال اضمحلال است. هشت زبان در ایران مطرح کرده است که واقعا زبانند، گرامر دارند و به هیچ‌وجه این‌ها لهجه نیستند. یعنی زبانی درحال اضمحلال است که سیستم آموزشی آن اجرا نمی‌شود، آن هم نه از طریق دانشجو یا چند نفر از اعضای انجمن. به طور رسمی یعنی دولت انگشت گذاشته باشد. دولت باید هزینه بدهد، باید معلم تربیت کند، باید کتاب چاپ کند. این رسمی می‌شود. بنابراین برای جلوگیری از جنگ 72 ملت ما باید هویت ملی را تعریف کنیم. هر زمان برای خودش تعریفی دارد، تعریفی که از مسئله زبان ملی صدسال پیش می‌شد امروز خیلی فرق دارد. قانون اساسی ما که در اصل 15 آمده است زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی و مشترک تعریف کرده است نه زبان ملی. تعریف آن این است زبان رسمی و مشترک ایرانی می‌باشد. پس بنابراین وقتی ما از زبان ملی صحبت می‌کنیم باید تعریف امروزی کنیم. وقتی ما امروز یک پدیده‌ای به نام ملت داریم از ملت نیز باید تعریف کنیم. ما ایرانی هستیم با همه زبان‌ها چرا یک دولت داریم چرا سرزمین واحد داریم چرا پرچم و پول واحد داریم. ما نمی‌گوییم ملت فارس، ملت ترک، می‌گوییم ملت ایرانی داریم این تاریخ است که خیلی‌ها امروزه قبول می‌کنند؛ اما امروزه نمی‌توانیم بگوییم زبان ملی ایرانی و فارسی، این هیچ‌جا تعریف نشده است، زبان رسمی و مشترکمان است. هیچ دشمنی با هیچ زبانی هم نخواهیم داشت یعنی دشمنی با هر زبانی دشمنی با بشریت است. دشمنی با انسان‌ها و انسانیت است و یونسکو هم در حال تلاش است که احترام به انسان‌ها رعایت شود. درست است که ایران حقوق شهروندی را رعایت می‌کند اما قبول دارید نسبت به کشورهای اروپایی بسیار عقب مانده است؟
ما به عنوان یک آذربایجانی و ترک‌زبان، به همه جا اعلام می‌کنیم به هیچ‌وجه با زبان فارسی هیچ‌گونه دشمنی نداریم و به عنوان احترام به بشریت همه زبان‌های ایرانی را به رسمیت می‌شناسیم و برای همه‌شان هم جان فشانی خواهیم کردم. ما نمی‌گوییم فقط زبان ما رسمی شود؛ کردی، ترکمنی، قشقایی، لری و مازندرانی هم می‌خواهیم. اگر این زبان‌ها را به نابودی بکشانیم، زبان فارسی روزی از بین خواهد رفت. من زمان زیادی را هم در مازندران بودم؛ آن‌جا به این نتیجه رسیدم که برای اینکه بتوانیم زبان فارسی را تقویت کنیم بیاییم از کلمات مازنی استفاده کنیم، کلمات خوبی دارند که هزاران کلمه را زبان فارسی می‌تواند از آن‌ها بگیرد، به‌جای گذاشتن کلماتی که مورد استهزاء دانش‌آموزان قرار می‌گیرد را در زبان فارسی بگذاریم، بیاییم از زبان‌های محلی انتخاب کنیم. کلمات بسیار زیبایی در زبان‌های لری، گیلکی و سایر گویش‌های محلی‌مان داریم زبان فارسی زمانی می‌تواند رشد کند که از این‌ها استفاده کند و ما باید دشمنی با زبان‌ها را کنار بگذاریم. همه آذربایجانی‌ها پخش شده‌اند از شما تا جنوب از شرق تا غرب ترک‌زبان است.
مشکل از پان ترکسیم است
افشین جعفرزاده با بیان اینکه منظور یونسکو از تأکید بر روی حفظ زبان‌ها، زبان‌های در خطر انقراض هستند گفت: چیزی که یونسکو تصویب کرد صحبت‌های برخی سخنرانان بود اشاره کرده است به آموزش زبان‌ها. امروز هم ریاست یونسکو بیانیه داده است، معیار ما در رابطه با یونسکو بیانیه‌هایی است که می‌دهد، تارنمای آن هم موجود است که در آن مطلقاً زبان ترکی آذربایجانی جزء زبان‌های حتی در معرض خطر هم نیست، در حالی که تالشی و اورامی و لارستانی و لهجه فارسی سمنانی در خطر است.
مشکلی که الان در کشور ماست اتفاقاً بحث زبان نیست. ما با زبان مشکلی نداریم. بنده آذربایجانی الان زبان مادری را تحت خطر می‌بینم، در ریسک اینکه واژگانی ساختگی، در کانون‌هایی که در ترکیه از سال 1320 توسط جریان پان‌ترکیست درست شده است وارد زبان آذربایجانی شده‌اند و زبان من در معرض خطر است. زبان من را دارند مغلوط می‌نویسند. کتاب را «کیتاب» می‌نویسند، بهار را «باهار» می‌نویسند. همان جریانی که بعد از تشکیل جمهوری ترکیه برای بریدن فرهنگی مردمان آناتولی یا ترکیه کنونی از ریشه‌هایشان انجام دادند. کاملاً از لحاظ علم زبان‌شناسی غلط است. شما حق ندارید واژه‌ای را که از یک زبان وارد زبان دیگر شده است مغلوط بنویسید. حداکثر می‌توانید غلط تلفظ کنید.

آیینه هستی و مبانی هویتی من مشخص است چرا جریان تلاش می‌کند مرا به سمت تخریب هویتی بکشاند؟ چرا می‌خواهد شاهنامه را حذف کند و برای من آن را ضد‌آذربایجانی و ضد‌ترک‌زبانی نشان دهد. فردوسی که این‌قدر در شاهنامه از کانونی به اسم آذربایجان تعریف و تمجید کرده است هیچ کانون جغرافیایی به اندازه آذربایجان در شاهنامه فردوسی مورد تمجید قرار نگرفته است و اولین رفرنس‌های ادبی نسبت به شاهنامه در آذربایجان بوده است.
 الان برخی زبان را به یک ابزار تبدیل کرده‌اند و مدعی هستند که زبان را ابزاری می‌کنیم برای وحدت‌بخشی به اقوام ایرانی و مبانی هویتی که مطلقاً در تاریخ و فرهنگ ایران جایگاهی ندارند را به عنوان هویت به خورد من آذربایجانی می‌دهند با کدام ادبیات؟ با ادبیات فاخر ترکی آذربایجانی که من با آن زبان بازکرده‌ام و توضیحات فرهنگی من به آن زبان باشد و دوست دارم، آن زبان را در کنار زبان ملی داشته باشم. بریتانیا کبیر قدیمی‌ترین دموکراسی دنیا قانون اساسی ندارد در کجای قانون اساسی آمریکا زبان انگلیسی زبان ملی دانسته شده است؟ اما اگر من به آن‌ها بگویم انگلیسی زبان ملی است اصلاً کسی بحثی در این مورد ندارد. یک انتخاب تاریخی هست که اقوام ایرانی را در طول سالیان سال به هم پیوند زده است.

مدعیان زبان‌های محلی، دشمنان زبان‌های محلی‌اند
دکتر افشین جعفرزاده با بیان اینکه یکسان‌سازی زبانی در ایران وجود نداشته گفت:به عنوان یک ایرانی آذربایجانی اعلام می‌‌کنم، بزرگترین خطر را متوجه زبان عزیز مادری ما ترکی آذربایجانی کرده‌اند؛ برخی که خودشان را مدعی زبان ادبیات ترکی آذربایجانی می‌دانند، چه از لحاظ محتوای ادبی چه از لحاظ شخصیت‌پردازی‌هایی که این‌ها به صورت تصنعی به مبانی هویتی من تزریق می‌کنند. مبانی هویتی من مشخص است، شعر آقای کلیات واحد، اتفاقاً هیچ‌وقت هم ممنوع نبوده است. بروید تاریخ را بخوانید چه بلایی سر رمان‌ها، کولی‌ها، آکسیتان‌ها آمده است؟! همین الان فرانسه بیانیه تکمیلی شورا فعالان اتحادیه اروپا در حمایت از اقلیت‌ها را امضا نکرده است؟ کجاست زبان‌های رومان ؟ کجاست زبان‌های آکسیتان؟ بررسی کرده‌ایم. وقتی در سال 1871 جمهوری پادشاه ایتالیا درست شد توسط آقای گاریبالدی چه بلایی سر اقلیت‌های زبانی آمد چه بلایی سر کردهایی که درترکیه بودند آمد؟!

چاپ کتاب‌های ترکی در ایران
ایشان با بیان عدم‌ممنوعیت چاپ کتاب به زبان‌های محلی اضافه کردند: در سال 1338 کتاب دده قوقورد چاپ شده است. دیوان ترکی استاد شهریار – در سال 1944 چاپ شده است و هزار مثال دیگر. عزیزان آذربایجانی حواس‌مان باشد مبانی هویتی فرهنگی زبانی ما را می‌خواهند مضمحل کنند. تفکر هویتی ما را می‌خواهند از شعر شهریار و صابر و خلیل شیروانی و نذری تبریزی و شیدا، منحرف کنند به مبانی‌ای که دارای ارزشی نیست و هیچ مناسبتی از لحاظ فرهنگی با من آذربایجانی ندارد. دده قوزقورد عزیز هست، پدرم وقتی چهار ساله بودم این کتاب را خرید؛ این کتاب در سال1352 چاپ شده است. طوری صحبت می‌کنند که انگار دده قوزقورد محروم بوده است، شما بروید این کتاب را بررسی کنید، هیچ اثری از آذربایجان نیست. نویسنده‌اش هم مشخص نیست. بسیار قشنگ است و من از خواندن آن لذت می‌برم اما به من ربطی ندارد. همان که از ایلیاد و اودیسه لذت می‌برم، اگر قرار است به من آذربایجانی وصل شود چرا از شهرهایی که من آذربایجانی در آن ساکن هستم مثل خلخال، تبریز، ارومیه، خوی، سلماس، میاندواب که به کذب قوشاچای می‌گویند، نامی نیست؟! بروند نقشه‌های عثمانی را نگاه کنند. با دروغ و جعل و تزویر امکان ندارد در کوتاه مدت سبب فریب حتی اکثریت شود و در دراز مدت ممکن نیست. مبانی هویتی من را میرزا معجز شبستری با اسطوره‌های شاهنامه‌ای مشخص کرده است. چرا هیچ اقبالی از سوی کسانی که مدعی زبان مادری هستند به آن نیست.