هیتلر: من و موسولینی طلبه آتاترک هستیم

۱۹ فروردین, ۱۳۹۸
هیتلر: من و موسولینی طلبه آتاترک هستیم

 

توام با حاکمیت هر چه بیشتر حزب نازی بر سرنوشت آلمان روابط این کشور با ترکیه نیز افزایش پیدا کرد. توسعه مناسبات اقتصادی مقدمه ای برای روابط ایدولوژیک شد.  در عرض چند سال آلمان تبدیل به بزرگ ترین شریک تجاری ترکیه شده و فرانسه و انگلستان را در این رده پشت سر گذاشت. آلمان نازی زغال سنگ یعنی عمده ترین ماده خام جنگ را از طریق ترکیه خریداری و در مقابل کالاهای مورد نیاز به این کشور صادر می کرد. به تدریج روابط سیاسی نیز افزایش یافت و رهبران ترکیه ستایش از فاشیسم را آغاز کردند.

در سال 1932 هنگامی که عصمت اینونو نخست وزیر ترکیه وارد رم شد، یونس نادی سردبیر و صاحب امتیاز روزنامه جمهوریت چنین نوشت: «در ایتالیا از حضور حزب فاشیست ملت ایتالیا را به کامل ترین مردم عصر حاضر تبدیل کرد و ما از تقدیر و محبت اعضای این حزب خوشوفت بودیم. در واقع این اعتماد متقابل است که باعث دوستی پایدار بین دو ملت ایتالیا و ترکیه شده است».

«حمدالله صبحی تانری سور» نماینده مجلس از حزب جمهوری خلق، و دبیرکل «تورک اجاقلاری» (یک نهاد قدیمی پان ترکیست) که بعدها وزیر آموزش و پررورش شد، در مجله «تورک یورود» در خصوص این سفر چنین نوشت:

«فاشیسم در عین حال که ایده وطن را می‌پروراند در حال تبدیل به یک راه حلی جهت مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… است. آمال این ملی گرایی، طبقه بندی ملت به گروه حاکم و محکوم نیست. شاهد هستیم که نسل وطن پرست و جوان ایتالیا با گرد آمدن دور وطن پرست بزرگ یعنی موسولینی سعی دارند تمدن بزرگ ارض را بنا نهند. ما در این ملی گرایی فاشیستی گذشته و آینده خود را می بینیم».

یعقوب قدری قره عثمان اوغلو [نویسنده و دیپلمات] در این سال ها نوشت: در سال موسولینی و به عبارت بهتر سیاست های فاشیستی ایتالیا تبدیل به کشوری شد که مانند ساعت کار می کند.

توجهات به هیتلر ماهیت بسیار متفاوت تری داشت. جهت شرکت در جشن پنجاهمین سال تولد هیتلر هیئتی به ریاست ژنرال فاتح جبسوی، از ترکیه به برلین اعزام شد. فاتح رفقی آلتای از اعضای این هیئت در خاطرات خود در خصوص دیدار با هیتلر می نویسد:

« هنگامی که در 1939 برای حضور در جشن تولد هیتلر وارد برلین شدیم، مرد متکبری که آفرینش زمین در هفت روز را مسخره می کرد، از تمامی هیئت های دیپلماتیک در یک سالن پذیرایی می کرد و در وسط ایستاده بود.گورنیگ و گوبلز هر کدام ده قدم و پنج قدم عقب تر ایستاده بودند. هنگامی که نوبت به ما رسید چشمان آبی و مهربان هیتلر رو به ما کرد و گفت: آتاترک رهبری بود که به ما یاد داد اگر یک ملت از تمام امتیازاتش محروم شود به واسطه بقیه امتیازاتش می تواند خود را نجات دهد. اولین طلبه او موسولینی و دومین طلبه اش نیز من بودم ».

این اظهارات تنها یک سال پس از قتل عام کردها و علوی ها در درسیم (استان توجلی) توسط آتاترک و اینونو صورت گرفت. هنگامی که هیتلر نقشه کشتار و قتل عام میلیون ها انسان را طراحی میکرد، آتاترک را به عنوان الگو مد نظر داشت و او را می ستود.