موضع گیری وزیر آموزش و پرورش و مواضع برخی نمایندگان و ائمه جمعه/ روزنامه آذربایجان

۱۷ مرداد, ۱۳۹۷
موضع گیری وزیر آموزش و پرورش و مواضع برخی نمایندگان و ائمه جمعه/ روزنامه آذربایجان

شناخت جایگاه زبان ملی یا زبان مادر کشور برای مسئولین امور به ویژه کسانی که مسئولیتهای بالاتری دارند ، به عنوان یک موضوع مهم فرهنگی ضروری به نظر میرسد.زبان فارسی ، زبان ملی ایرانیان است.برخی افراد که از آگاهی فرهنگی لازم برخوردار نیستند ، تصور می کنند که تاکید بر حفظ و گسترش و آموزش زبان فارسی به عنوان زبان ملی ، به خاطر گرایش به ناسیونالیسم ایرانی یا فارسی و در تقابل با زبانها و گویشهای مختلف در کشور است.
رهبر معظم انقلاب در مرداد 92 درباره اهمیت شناخت جایگاه زبان ملی یعنی زبان فارسی خطاب اساتید دانشگاه وفرهیختگان میفرمایند:

«برادران و خواهران عزیز! اهمیت زبان ملى یک کشور براى خیلىها هنوز دانسته و شناخته نیست. زبان فارسى باید گسترش پیدا کند. باید نفوذ فرهنگىِ زبان فارسى در سطح جهان روزبهروز بیشتر شود. فارسى بنویسید، فارسى واژهسازى کنید و اصطلاح ایجاد کنید. کارى کنیم که در آینده، آن کسانى که از پیشرفتهاى علمى کشور ما استفاده میکنند، ناچار شوند بروند زبان فارسى را یاد بگیرند.»

وقتی از گسترش زبان فارسی یا جایگاه بلند زبان ملی در نظام جمهوری اسلامی سخن میرود ، عده ای به هردلیل از جمله یا سابقه ذهنی نسبت به روزگار ستمشاهی یا داشتن گرایشات و رسوبات ذهنی قومگرایانه یا تحت تاثیر تبلیغات قومگرایانه و تفرقه انگیز دشمنان تصور میکنند که گسترش زبان فارسی یا جایگاه ویژه آن به معنای ناسیونالیسم ایرانی و یا از گرایش به تضعیف دیگر زبانهای ایرانی نشات می یابد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با نمایندگان فرهنگی ایران در خارج در تاریخ 29 تیر 1375 میفرمایند:

« در هر جای دنیا که هستید باید نسبت به ترویج زبان فارسی اهتمام کنید زیرا برای رساندن پیام انقلاب و تفکر اسلام انقلابی کار برد زبان فارسی در حال حاضر بیشتر از کاربرد هر زبان دیگر است. گسترش زبان فارسی به هیچ وجه به مفهوم ناسیونالیسم ایرانی نیست و کسی که در هر نقطه ای از جهان زبان فارسی را فرابگیرد قادر به درک صحیح و دقیق مفاهیم برجسته، قوی و عمیق انقلابی در ایران اسلامی خواهد بود و به این ترتیب محتوا و قالب پیام انقلاب اسلامی ایران به ذهن مخاطبان خود منتقل خواهد شد.»

رهبر معظم انقلاب در شهریور 1390با نام بردن از زبان فارسی به عنوان زبان ملی خطاب به اعضای هیات دولت میفرمایند:

« با این اوضاع و احوال، واقعاً شایسته و سزاوار نیست که حواشىاى به وجود بیاید؛ حالا چه حواشىاى که خود شما گاهى اوقات بىتوجه به وجود مىآورید، چه آنهائى که دیگران به وجود مىآورند و شما هم تسلیم آنها میشوید؛ از این حواشى باید پرهیز کرد. نگذارید در فضاى کشور، در فضاى بین دولت و مردم، درگیرىها و دلهرههائى به وجود بیاید که شماها را از کار باز بدارد.
مسائل گوناگونى مطرح میشود. توصیهى من این است که در زمینهى علاقهى به ایران، علاقهى به کشور و گرایش به ایران، چند نکته را توجه داشته باشید. یکى اینکه مهمترین بخش مربوط به کشور، زبان و ادبیات است. علاقهى به ایران، اینجورى تحقق پیدا میکند. ما در کشور زبانهاى مختلفى داریم؛ اما زبان ملى، فارسى است. آن کسانى که زبانهاى مختلف دارند، خودشان جزو مروّجین درجهى یک زبان فارسى هستند. بهترین مقالات را در زمینهى زبان فارسى، ترکزبانها نوشتند؛ این را من از روى اطلاع دارم عرض میکنم. »
رهبر معظم انقلاب در تاریخ 23 اردیبهشت 77 در دیدار با مسؤولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ، مساله آموزش درست زبان فارسی به کودکان را مورد تاکید قرار میدهند و میفرمایند:
«به زبان اهمیت دهید اگر امروز کودک ما فارسى را درست یاد بگیرد و بتواند لغت فارسى را در جایى که لازم دارد، استفاده و مصرف کند، اگر شاعر شد، اگر هنرمند، گوینده، برنامهساز، یا کتابنویس شد، شما دیگر خاطرتان جمع است…»

 


اخیرا فیلمی کوتاه از سخنان جناب حجه الاسلام آل هاشم – امام جمعه محترم تبریز و نماینده مقام شامخ ولایت فقیه در استان – منتشر شده که بازتابهای ویژه ای داشته و حاکی از دیدگاههای خاص امام جمعه محترم تبریز است.سخنان امام جمعه محترم تبریز در تقابل با سخنان وزیر آموزش و پرورش درباره لزوم تدریس به زبان فارسی در مدارس است که مورد انتقاد شدید وی قرار گرفته است و متاسفانه به نظر میرسد امام جمعه محترم به گونه ای به موضوع ورود کرده اند که گویی وزیرمحترم آموزش و پرورش مخالف هر گونه صحبت به زبانی غیر از زبان فارسی یا زبان آذربایجانی است و در برابر وی ، امام جمعه محترم وظیفه دفاع از آذربایجان و زبان آذربایجانی را بر عهده دارد. نیز امام جمعه محترم به نقش آذربایجان در جنگ تحمیلی اشاره کرده اند و از عشق و علاقه مردم آذربایجان به وطنشان ایران را بیان کنند  که امری بدیهی است- اما وقتی این سخنان از موضع تقابل با وزیراموزش و پرورش و حتی ترسیم خط قرمز توسط امام جمعه بیان میشود، ممکن است اینگونه برداشت نادرست صورت گیرد که گویی دیگران نقش مردم آذربایجان را در دفاع از وطنشان ایران انکار می کنند!در حالی که همه میدانیم در طول تاریخ نه تنها آذربایجان در دفاع از یکپارچگی ایران و حفظ تمامیت ارضی و هویت ایرانی نقش برجسته ای داشته است،بلکه شاعران آذربایجان در گسترش و ترویج زبان فارسی که زبان ملی همه ایرانیان است،نیز نقش بی بدیلی داشته اند. شاعرانی چون قطران تبریزی ،صائب تبریزی ،نظامی گنجوی ،خاقانی شروانی ،شهریار و صدها شاعر و نویسنده دیگر که همه ایرانیان و فارسی زبانان و فارسی دانان عالم آثار ماندگارشان را میخوانند،در حفط و گسترش زبان فارسی و هویت ایرانی نقش تاریخی ایفا کرده اند و با گذشت قرنها هنوز هم آثار آنها که مشحون از حکمت و معارف اسلامی و آیینه فرهنگ ایرانی است ،بر تارک تاریخ میدرخشد.با این توضیح ،شایسته است که امروز نیز همان مسیر درخشان توسط مسئولان و نخبگان و آفرینشگران ادبی پیموده شود ،نه اینکه با تاکید بر آن افتخارات ،در مقابل زبان ملی موضع گیری شود.
رزمندگان آذربایجان نیز در طول جنگ تحمیلی،عزم و همتشان اطاعت از ولی فقیه برای حفظ اسلام و ایران بوده است نه مباحثی مانند زبانهای قومی و غیره. هرگز برای رزمندگان عاشورایی آذربایجان بحثهای قومی و زبانی مطرح نبوده است و هزاران رزمنده شهید آذربایجان از آقامهدی باکری تا بسیجیان گمنام دیگر،وصیت نامه هایشان را به زبان فارسی که متعلق به همه ایرانی ها و آذربایجانیهای ایران است نوشته اند.
سخن دیگر امام جمعه تبریز مبنی بر آموزش در مهدکودکها به زبانهای قومی و محلی نیز ، موضعی است که با دستور رهبر معظم انقلاب مبنی بر آموزش درست زبان فارسی به کودکان همخوانی ندارد.
در جایی که رهبر معظم انقلاب اسلامی به کانون پرورش فکری کودکان توصیه میفرماید که زبان فارسی را به کودکان و نوجوانان درست بیاموزند، توصیه امام جمعه تبریز مبنی بر جایگزینی زبان های محلی با زبان ملی در مهدکودکها چه معنایی دارد؟
همچنین امام جمعه محترم در نقل توصیه رهبر معظم انقلاب به همسر شهید مدافع حرم دقت لازم را نفرموده اند. رهبر معظم به همسر شهید توصیه فرمودند که در خانه با فرزندشان ترکی صحبت کنند،چرا که فارسی را در مدرسه می آموزند.
اگر امام جمعه محترم دقت ببشتری داشتند،همین توصیه رهبر معظم انقلاب،تاکیدی دیگر بر آموزش زبان فارسی در مدارس است،ضمن اینکه کودک زبان مادری اش را در خانه می آموزد.
اما برخی سخنان امام جمعه محترم نیز با نقش وحدت آفرین امامت جمعه همخوانی کافی ندارد. اینکه می گویند : « در عرصه کنونی صحبت به زبان مادری در نگاه عدهای جرم محسوب میشود.»؟؟
چه کسانی صحبت به زبان مادری را جرم محسوب می کنند ؟آیا این گونه موضع گیری غیر متناسب با واقعیات و بازنشر گسترده آن توسط برخی رسانه های جنجال گرا و سطحی ، متناسب با جایگاه بلند و وحدت بخش نماز جمعه است ؟ اینگونه موضع گیریها چه تبعاتی در جامعه دارد ؟ وحدت آفرین است یا ابزار تحریک احساسات قومی ؟
آیا زبان فارسی به عنوان زبان ملی متعلق به همه ایرانیها و بخصوص آذربایجانی ها نیست ؟ پس از چه رو برخی  به گونه ای موضع گیری میکنند که گویی زبان فارسی به عنوان زبان ملی و زبان مادر در تقابل با زبان محلی و مادری است ؟
افقی که مقام معظم رهبری درباره آینده زبان فارسی ترسیم فرموده اند ، یک افق جهانی است و به نظر میرسد ، شایسته آن است که بیش از هر کس دیگری ، امامان جمعه دیدگاههای خود را با این افق تنظیم و مواضع رهبر معظم را درباره زبان ملی تبیین و تشریح کنند و اگر در مورد موضوعی سخنی دارند ،بهتر است پیش از کشاندن به رسانه ها و …با مسئولان و اهل تخصص در میان بگذارند و پاسخ خود را بگیرند.
تبدیل شدن زبان فارسی به زبان علمی جهانی ، افقی که رهبر معظم انقلاب درباره آینده زبان فارسی ترسیم کرده و بارها درباره آن سخن گفته اند.در دیدار با دانشجویان و نخبگان کشور در 3 مهر 1384فرموده اند :
«شما فکر این را بکنید که پنجاه سال دیگر کشور شما باید جایى باشد که هر کس به یک پیشرفت علمى احتیاج دارد، ناگزیر باشد زبان فارسى یاد بگیرد؛ یعنى کشور شما آن قدر اثر علمى و تحقیقاتى تولید کند که همین طور که امروز زبان انگلیسى عمدتاً به برکت پیشرفت فناورى امریکا و بعضى از کشورهاى دیگر در دنیا رایج شده، شما بتوانید زبان فارسى را به تبع رشد علمى تان در دنیا رایج کنید. شما باید بتوانید در قله قرار بگیرید؛ این شدنى است و اگر همت بگماریم، قطعى است.»
آیا مسئولان، مجلس،ائمه جمعه و بخصوص کسانی که در شوراهای فرهنگ عمومی استانها مسئولیت دارند،گامی در راستای تحقق هدف اعلام شده رهبر فرزانه انقلاب برداشته اند یا بعضا موانعی نیز در این مسیر قرار داده اند؟

***

تردیدی نیست که امام جمعه تبریز طی مدت بیش از یک سالی که در تبریز فعالیت خود را آغاز کرده ، کوشیده است تا رابطه میان مردم با نماینده ولی فقیه ، رابطه ای نزدیک باشد که این بسیار ارزشمند است . تردیدی نیست که نقد دیدگاههای امام جمعه درباره مسایل تخصصی مانند زبان ملی و زبانهای محلی و قومی ، به معنای نقد شخصیت ارزشمند ایشان نیست بلکه نقد «سخنان» ایشان است و بدیهی است که خودشان نیز از این گونه نقد آزرده نمی شوند، اخلاق مداری امام جمعه محترم مؤید این ادعاست.

***

آل هاشم

نکته مهم تر اینکه طی سالهای اخیر، ورود مستمر برخی نمایندگان مجلس یا دو سه نفر از ائمه جمعه در برخی شهرهای آذربایجان به حوزه مسایل حساس تخصصی با رویکرد غیرعلمی و احیانا با رویکرد «عوامگرایانه» (توسط برخی نمایندگان جنجال گرا یا ناآشنا به مسایل) تبعات منفی فرهنگی و حتی سیاسی داشته است . در قضیه اخیر یعنی تاکید وزیر آموزش و آموزش به « آموزش با زبان فارسی» (طبق اصل 15 قانون اساسی و سنت آموزشی صدها ساله در ایران)، برخی نمایندگان و یکی دو تن از ائمه جمعه (مانند امام جمعه جلفا) با رویکرد غیرعلمی و سطحی ، سخنانی گفتند که نه تنها مبنای علمی نداشت ، بلکه نسبت به وحدت ملی آسیب زاست.سایتها و کانالهای پان ترکیستی ، به سرعت مواضع اینگونه نمایندگان را بازتاب میدهند و از این مواضع غلط و غیرعلمی برای مشروعیت سازی و نشر دیدگاه های تفرقه افکنانه و نژادپرستانه استفاده می کنند.مثلا یکی از نمایندگان ارومیه (هادی بهادری) میگوید : « زبان هر ملت ، هویت آن ملت است ،وزیر آموزش و پرورش از گفته خود عدول کند!» آیا واقعا هویت یک ملت در « زبان » او خلاصه میشود ؟ آیا این نماینده معنای « ملت » را می داند؟ آیا هویت ما ، هویت اسلامی ، شیعی و ایرانی است یا هویت زبانی ؟این زبان پرستی از کجا نشات گرفته است و ربط این دیدگاه با مبانی دینی و علمی چیست؟
سعیدی نماینده تبریز ، دیگر نماینده ای است که می گوید : « وحدت زمانی شکل می گیرد که هویت قومیتها پایدار بماند !؟»
حالا سوال از امثال سعیدی این است که آیا هویت قومیت ها ! ، هویتی غیر از هویت ملی یعنی هویت اسلامی و ایرانی ماست؟ آیا هویت اقوام ایرانی ، همان هویت اسلامی – ایرانی است یا هویتی دیگر است که به قول سعیدی، باید پایدار بماند تا وحدت شکل بگیرد ؟ واقع مطلب این است که بعضا بیسوادی برخی نماینده ها بیداد می کند! امثال این نماینده نادانسته در تعریف هویت ، به دام کسانی افتاده اند که هویت واحد ملی ایرانیان را برنمی تابند و از این رو برای مرزبندی میان ایرانیان ،با ادبیات سیاسی منسوخ«حزب توده » ایران را کشوری « کثیرالمله !!» می نامند !؟
نادر قاضی پور نماینده جنجالی مجلس نیز از کسانی است که اظهار نظرهای ویژه او مورد استقبال محافل و رسانه های پان ترکی در فضای مجازی است. او در پست اینستاگرامی خود نوشته است : « من اگر نتوانم از زبان مادری خود محافظت کنم ، نمیتوانم از دین ، ایمان ، اسلام ،ناموس ، کشور و ولایتم پاسداری کنم .»
ممکن است اینگونه سخنان برای یک فرد کم سن و سال احساساتی یا محافل پان ترکی و قومگرا مورد استقبال باشد ، اما در بررسی خردمندانه و علمی بی پایه بودن اینگونه سخنان سطحی مبرهن است. اتفاقا دین و ایمان و اسلام ارتباطی عمیقتر با زبان عربی دارد، که مسلما زبان مادری قاضی پور نیست! همه منادیان و عالمان دین و مراجع تقلید ، بی تردید بدون آموزش زبان عربی و نیز منابع عربی نمی توانند درنشر معارف و حقایق و پاسداری علمی و عملی از دین و ایمان و اسلام و ولایت موفق باشند ! با همین توضیح کوتاه ، روشن می شود که سخنان امثال قاضی پور فقط نمی تواند مورد توجه اهل علم و دانش وحقیقت گرایان قرار گیرد .
برخی نمایندگان نیز علی الظاهر تحت تاثیر جوّسازی ها یا از روی عدم دقت و حتی مطالعه سخنان وزیر آموزش و پرورش دایر بر آموزش بهز بان فارسی ، سخنانی اختراع کردند که حیرت انگیز است ، مثلا وحدتی ، نماینده از بستان آباد ، سخنان وزیر را توهین به ترکها ! یا نژادپرستانه قلمداد کرد ! آخر معلوم نیست ، تاکید بر اصلی از قانون اساسی (اصل 15 مبنی بر اینکه کتب درسی و زبان رسمس فارسی است و…) و نیز تاکید بر دیدگاههای مقام معظم رهبری درباره زبان فارسی ، چگونه توهین به ترکها یا نژادپرستی تلقی میشود ؟ مگر زبان فارسی ، زبان ملی و رسمی همه اقوام ایرانی نیست ؟ مگر زبان فارسی ، زبانی نیست که در طول تاریخ از قطران تبریزی یعنی از هزار سال پیش تاکنون ، زبان شعر و زبان دل و زبان ملی ایرانیان و مردم آذربایجان بوده است ؟ پس چگونه از یدگاه برخی نمایندگان بیسواد یا عوامگرا ، تاکید بر آموزش این زبان ، توهین به ترکها تلقی می شود ؟
در مسابقه موضع گیری های طیفی از نمایندگان ، افرادی مانند زهرا ساعی و علیرضا بیگی و غیره هم اظهار نظرهای غیرعلمی و غیرمنطبق با سخنان وزیر آموزش و پرورش داشتند که امثال موضع گیری هایی است که به عنوان مثال در بالا ذکر شده است!
نمونه دیگر ، آقای سنجری امام جمعه جلفا می باشد ،که بعضا درباره مسایلی مانند قره باغ یا زبان اظهار نظر می کند ، فی المثل با اشاره به مواضع اخیر وزیر آموزش و پرورش درباره لزوم آموزش به زبان فارسی می گوید ؛« زبان ما ترک است ، ما زبان دیگری بلد نیستیم !..»  آیا واقعا آقای سنجری ، غیر از زبان ترک ،زبان دیگری بلد نیست ؟آیا امثال وی نمی دانند که طبق اصل 15 قانون اساسی و سنت فرهنگی صدها ساله مردم آذربایجان ، آموزش مکتب و مدارس به زبان فارسی است ؟ آیا این دروغ بزرگی نیست که گفته شود ؛ ما (یعنی مردم جلفا یا …) زبان فارسی را بلد نیستیم ؟
برخی نیز مانند حجه الاسلام والمسلمین عاملی امام جمعه اردبیل ، سالها است که در حوزه مسایل قومی اظهار می کنند، و البته برخی از این اظهار نظرها نیز فاقد مبنای علمی و حتی بحث انگیزبوده است. بدیهی است که امام جمعه محترم اردبیل نیت خوبی دارند ولی صرف داشتن نیت خوب ، نمی تواند توجیه گر دیدگاههای اشتباه باشد. مثلا در فیلم کوتاهی که از جناب عاملی در فضای مجازی می چرخد و بخشی از یک سخنرانی ایشان است ، میگوید :

« از جمله حقوقی که ما آذری جماعت در دنیا معتقدیم و از آن دفاع می کنیم ، خلوص زبان ماست…در جمهوری آذربایجان کلمات روسی خلوص زبان را  از بین برده  و در ترکیه هم لهجه های استانبولی … در ایران هم کلمات فارسی با زبان آذری آمیخته شده و خلوص این زبان را از بین برده است…تشکیلات بزرگی راه اندازی کردیم…که لغت نامه ای برای زبان آذری بنویسیم و عشایر آذربایجانشرقی و اردبیل و عشایر دشت مغان معیار ما ( در لغت نگاری ) است .»


جناب عاملی اگر اندک مطالعه ای داشتند، به روشنی در می یافتند که در جهان و در حوزه زبانهای زنده دنیا چیزی به نام « زبان خالص » وجود ندارد ، زبانها با هم همواره در حال داد و ستد می باشند ، بخصوص زبان فارسی و زبان آذربایجانی که درطول تاریخ و طی سده ها به هم در آمیخته اند و جدا کردن لغات فارسی از زبان آذربایجانی امکان ناپذیر است ، و در واقع آسیبی جبران ناپذیر به این زبان شیرین است. در آمیختگی زبان « آذری جماعت » با زبان فارسی ، پدیده ای نیست که طی پنجاه یا صد سال اخیر یا توسط « فارس ها !» صورت گرفته باشد ، در آمیختگی زبان فارسی با زبان آذربایجانی در طول تاریخ و طی صدها سال به طور طبیعی صورت گرفته و در نتیجه امروز ، زبان آذربایجانی سرشار از لغات و افعال فارسی است .همه شاعرانی که از صدها سال پیش تاکنون به زبان آذربایجانی شعر گفته اند ، از فضولی بغدادی تا سید عظیم شروانی و شهریار وصراف و …اشعارشان سرشار از لغات فارسی است. در واقع فارسی برای یک آذربایجانی ، زبان بیگانه نیست که کسی از درآمیختن آن با زبان بومی و قومی و محلی نگران باشد ، فارسی به واقع و به تعبیر مقام معظم رهبری ،زبان ملی همه ایرانی هاست. حالا تصور کنید ، بزرگواری مانند جناب عاملی اردبیلی با دیدگاهی چنان غیرعلمی میخواهند برای زبان آذربایجانی لغت نامه تدوین کنند !؟ لغت نامه یا که زبان معیار آن ، به گفته خود آقای عاملی ، زبان عشایرآذربایجانشرقی و اردبیل است !؟
امام جمعه گرامی اردبیل ، اگر دنبال زبان خالص هستند ، بایستی دریابند که « زبان خالص» زبان برخی قبایل کوچکی است که در جنگل ها و کوهستانهای دور از دسترس زندگی کرده اند و ارتباطی با جوامع نداشته اند … بله ،زبان قبیله ای اینگونه قبایل ممکن است دارای « خلوص!»باشد.
در برخی همایشها از جمله همایش اتحاد ملی و انسجام اسلامی که در زمان حیات مرحوم هاشمی رفسنجانی با حضور ایشان در تهران برگزار شد ، آقای عاملی دیدگاهی مبنی بر اینکه گسترش و تثبیت تشیع مرهون دو قوم فارسی فارس و آذری است ، بیان داشتند.(گسترش و تثبیت مکتب اهل بیت بر دوش دو قومیت فارس و آذری بوده است. اگر تفرقه بین این دو قوم ایجاد شود باید فاتحه تشیع را خواند !!)
بدیهی است که آقای عاملی از منظر تاکید بر وحدت ، چنین دیدگاهی را عرضه می کنند ،ولی اینکه گسترش و تثبیت تشیع بر دوش دو قومیت فارس و آذری بوده ، سخنی کاملا غیرعلمی و غیرواقعی است. نخست اینکه منظور از قوم فارس ، کدام قوم است؟ آیا منظور کسانی هستند که فارسی زبان قومی آنهاست ؟ مگر همه فارس زبانها شیعه هستند ؟ نقش عرب ها در گسترش و تثبیت تشیع چرا نادیده گرفته شده است؟ اعراب شیعه عراق و لبنان و بحرین و یمن و …چه نقشی داشته اند ؟ دیگر اقوام ، مانند لرها ، طبری ها و… چه نقشی داشته و دارند؟انقلاب اسلامی که یک نهضت جهانی شیعه است و به احیای حکومت دینی و احیای هویت شیعی در جهان منجر شده ، انقلاب آذری ها وفارسها بوده است ؟و سوال مهم تر اینکه ؛ آیا آذری ها و فارس ها ، به جهت و حیثیت آذری بودن و فارس بودن ، تشیع را بسط و گسترش داده اند ، یا به جهت شیعه بودن و هویت شیعی خودشان ؟ و سوالات دیگری که نشان میدهد،با اینگونه دیدگاه ها ورود به حوزه مسایل قومی و احیانا ایجاد تشکیلات و … نه تنها نمیتواند چاره سازباشد ، بلکه مشکلی نیز بر مشاکل پیشین می افزاید...
امام جمعه اردبیل ، با اشاره به اینکه زبان از آیات الهی است ، وزیر آموزش و پرورش را متهم میکند که در مقابل « آیات الهی » ایستاده است ؟! حالا ازامام جمعه اردبیل سوال می شود که آیا عدم تدریس زبان آذربایجانی یا ترکی استانبولی در حوزه های علمیه شیعیان از تبریز و اردبیل تا قم و نجف ، به معنای ایستادگی در مقابل « آیات الهی » است ؟!..
واقعا چه اشکال دارد که امثال این بزرگواران در حوزه مسایل تخصصی خود اظهار کنند ؟ بخصوص با عنایت به اینکه ، سخنان آنها به دلیل وابستگی شان به نهادهای جمهوری اسلامی مانند مجلس یا نهاد ائمه جمعه یا نهاد روحانیت مورد توجه رسانه های دوست و دشمن قرار می گیرد! والا اگر این افراد در جایگاه افراد عادی جامعه قرار داشتند یعنی عاری از مسئولیت حکومتی بودند ، موضع گیریهای آنها بازتابی در جامعه و رسانه ها پیدا نمیکرد!
نکته مهم و پایانی اینکه ؛ ایران امروز در معرض بزرگترین و گسترده ترین جنگ روانی ائتلاف استکبارجهانی قرار دارد ،یکی از مهم ترین روشهای دشمن برای تضعیف انسجام و وحدت ملی ایرانیان ، مرزبندی میان اقوام و تقسیم ملت واحد ایران به بخشهای متعدد و قرار دادن اقوام در مقابل هم می باشد تا بتوانند به خیال خود ، روزی ایران و ملت ایران را تکه تکه کرده و در دریایی از خون شناور کنند ف همانکه اخیرا یک مقام رژیم صهیونیستی گفته است ؛ « ما باید ایرانی ها را به جان هم بیندازیم » قومگرایی از اساسی ترین شیوه های آنان برای « ایجاد تفرقه و اختلاف » و در نهایت مرگ ملت واحد و قدرتمند ایران است ، بایستی بسیار هشیار باشیم ، که رد پازل جنگ روانی دشمن و در زمین دشمن ، بازی نکنیم !

 

منبع: روزنامه آذربایجان- 6 مرداد 1397