مواضع و چشم‌انداز مرکز استراتژیک توپچی باشیف
شکل‌گیری مثلث ضدایرانی باکو-تل‌آویو-آنکارا

۲۵ مرداد, ۱۴۰۱
شکل‌گیری مثلث ضدایرانی باکو-تل‌آویو-آنکارا

پایگاه تحلیلی ترکی‌سکوپ با انتشار مقاله‌ای به قلم یک فعال باکویی به نام روسیف رشیدف که مدیر اندیشکده‌ای موسوم به مرکز توپچی‌باشیف واقع در باکو است، به روابط گرم و رو به گسترش اسرائیل، باکو و ترکیه پرداخته است. اگرچه این مقاله مانند اغلب نوشته‌جات منتشره در باکو و توسط به اصطلاح پژوهشگران باکویی فاقد ارزش علمی است، اما می‌تواند در کنار ارائه برخی فاکت‌ها از روابط سیاسی-اقتصادی- نظامی گسترده باکو و اسرائیل، ذهنیت حاکم بر باکو را نیز منعکس کند.

نویسنده مقاله «مثلث آذربایجان-اسرائیل-ترکیه و خاورمیانه بزرگ» نخست تصویری از روابط گرم حکومت و اتباع باکو با اسرائیل و یهودیان به دست داده و مدعی شده که در تاریخ ۲۰۰۰ گذشته، سرزمینی که او «آذربایجان» می‌نامد مسکن یهودیان کوهستانی بوده و به ادعای او «در تاریخ آذربایجان منازعه‌ای میان یهودیان و مسلمانان ثبت نشده است».

با این مقدمه و ذکر رابطه گرم جوامع باکو و اسرائیل، نویسنده نتیجه گرفته است که بالطبع باکو و اسرائیل شرکای نزدیکی برای همدیگر هستند. باکو مهم‌ترین منبع تأمین انرژی اسرائیل است و بیش از نیمی از نیاز خود به سوخت را از این جمهوری تازه‌تأسیس قفقاز تأمین می‌کند. گذشته از این، دیگر حوزه بااهمیت همکاری میان این دو حکومت، صنایع نظامی است. به گفته نویسنده، با وجود منازعه درازمدت میان باکو و ارمنستان، کشورهای پیشرفته غربی از تأمین تسلیحاتی باکو امتناع کردند و صنایع نظامی ترکیه نیز محصولات پیشرفته‌ای تولید نمی‌کرد. در این میان باکو به صنایع اسرائیل روی آورد. شراکت در حوزه نظامی تا جایی پیش رفت که در سال ۲۰۱۹ حکومت باکو به دومین مشتری صنایع نظامی اسرائیلی پس از هندوستان بدل شد. مهمترین حوزه همکاری نظامی این دو حکومت نیز تأمین پهپاد برای ارتش باکو بوده است و در نتیجه کسب پهپادهای پیشرفته اسرائیلی و انتقال فناوری، باکو برتری تکنولوژیکی نظامی بر ارمنستان یافت و سرانجام توانست تا در جنگ ۲۰۲۰ قراباغ پیروز شود.

همانطور که نویسنده می‌گوید، اسرائیل توان نظامی باکو را در هوا، دریا و زمین به طرز چشمگیری ارتقاء بخشیده است. نیروی دریایی و گارد ساحلی باکو مجهز به تجهیزات و تکنولوژی اسرائیلی است. آسمان باکو نیز تحت حفاظت سامانه پدافند هوایی باراک ۸ است. گذشته از این سامانه راداری گرن پاین اسرائیلی مجهز به تکنولوژی نسل جدید که هر هدفی را از ۸۰۰ کیلومتری تشخیص می‌دهد، جزء حیاتی پدافند هوایی باکو است.

به گفته نویسنده همکاری نظامی دو حکومت باکو و اسرائیل در آزمون جنگ دوم قراباغ با سربلندی بیرون آمد. در شرایطی که به گفته نویسنده، ترکیه تحت فشارهای بین‌المللی برای عدم فروش پهپادهای بیرقدار به باکو بود، فشارهای مشابهی بر اسرائیل نیز وارد می‌آمد که تل آویو تن به این فشارها نداد و پیوسته نیازهای تسلیحاتی باکو را در طی جنگ قراباغ ۲۰۲۰ تأمین کرد تا مطمئن شود نیروهای نظامی باکو هیچگونه کمبودی در جبهه‌ها ندارند.

جنگ قراباغ فصل جدیدی از روابط باکو و اسرائیل بود. از ۲۰۲۱ روابط دو حکومت گسترش فزاینده‌ای در تمام حوزه‌ها یافت. از جمله در حوزه کشاورزی که اسرائیل به توسعه این بخش در باکو یاری می‌رساند و حکومت باکو نیز با تأمین محصولات کشاورزی برای اسرائیل به امنیت غذایی آن کمک می‌کند.

باکو با درک این نکته که نزاع آینده بر سر آب خواهد بود، قراردادی با اسرائیل بسته تا به واسطه تکنولوژی اسرائیلی، سامانه مدیریت منابع آب خود را مدرن کند. وضعیت فعلی مدیریت منابع آب در حکومت باکو ناکارآمد و موجب اتلاف حجم عظیم آب می‌شود.

به نظر نویسنده هم باکو و هم اسرائیل تهدید ژئوپلیتیکی مشترکی به نام ایران دارند. گرچه باکو معمولا اعلام می‌کند که شراکت اسرائیل و باکو قرار نیست علیه طرف ثالث باشد، جمهوری اسلامی احساس ناراحتی و ناامنی از این شراکت دارد.

نویسنده به رزمایش سال گذشته ایران در مرزهای شمالغرب خود اشاره و آن را واکنش ایران به گسترش روابط باکو و اسرائیل عنوان می‌کند و در ادامه مدعی می‌شود که رئیس جمهور باکو، الهام علیف، پیام خود در واکنش به این رزمایش ایران را با حضور در مقابل دوربین‌ها و نوازش پهپاد هاروپ کامیکازه ساخت اسرائیل به تهران مخابره کرد.

نویسنده مقاله، سپس، به سراغ ایده ایجاد مثلث باکو-اسرائیل-ترکیه در برابر آنچه او اهداف «نئوامپریالیستی» و «توسعه‌طلبانه» تهران می‌رود. به گفته وی، ایالات متحده در برابر برنامه اتمی ایران سالها کوشید تا عادی‌سازی روابط اسرائیل و اعراب جبهه‌ای در مقابل ایران پدید آورد. اما به گفته نویسنده توجه ژئوپلیتیکی در منطقه باید به سوی ترکیه باشد! قرابت اسرائیل و ترکیه در یک سال اخیر و بازسازی روابط دیپلماتیک میان این دو نیز به نظر نویسنده فرصتی مهم است. به گفته او، «مثلث باکو-اسرائیل-ترکیه قطعا منطبق با استراتژی اتحاد سه‌جانبه باکو است… و پیامی آشکار به تهران می‌فرستد که طی ده سال گذشته ماهرانه موجد تنش میان کشورهای مختلف از جمله میان اسرائیل، ترکیه و دولت‌های حاشیه خلیج [فارس] شده و به دنبال گسترش حضور نظامی خود در خاورمیانه بوده است».

گذشته از این، نویسنده مدعی می‌شود همکاری اسرائیل و ترکیه با باکو در آسیای مرکزی نیز مثمر ثمر خواهد بود، به ویژه آنکه باکو می‌تواند دروازه ورود غرب به آسیای مرکزی باشد. گذشته از این، نویسنده با اشاره به نیات پانترکی باکو و آنکارا در آسیای میانه و آنچه او «میراث قومی زبانی ترک» می‌خواند، به سابقه فعالیت‌های این دو حکومت در آسیای میانه و لزوم گسترش آن تأکید می‌کند.