عصبانیت ناتو از ترکیه
اردوغان؛ سلطان سلیمان ترک‌ها و موسولینی خارجی‌ها

۲ آبان, ۱۴۰۱
اردوغان؛ سلطان سلیمان ترک‌ها و موسولینی خارجی‌ها

وقتی یک نزاع بلندمدت در قفقاز جنوبی به جنگی علنی و آشکار تبدیل شد، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، اولین رهبر جهان بود که خود را به میانه این جدال افکند. ماموریت او آرام‌سازی تنش‌ها میان طرف‌های درگیر – آذربایجان و ارمنستان – نبود. در عوض، او حمایت تمام‌عیاری از جمهوری باکو – متحد نزدیک خود – به عمل آورد و در مقابل، ارمنستان را به نادیده گرفتن تلاش‌ها برای مذاکره بر سر قطعنامه متهم کرد. او همچنین از ارمنستان خواست تا نیروهای خود را از سرزمینی که ۳۰ سال پیش اشغال کرده خارج کند.

اردوغان گفت: «بار دیگر ارمنستان را به خاطر حمله به سرزمین‌های جمهوری آذربایجان محکوم می‌کنیم. ترکیه با تمام وجود و با تمام امکانات همواره در کنارجمهوری آذربایجان دوست و برادر است.»  «کارلوتا گال»، در گزارش ۵ اکتبر برای نیویورک‌تایمز نوشت: ظرف روزهای اخیر به دلیل درگیری‌های رخ داده میان دو طرف و حملات موشکی طرفین به مواضع یکدیگر، ده‌ها نفر کشته و زخمی شده‌اند. پنج‌شنبه گذشته روسای جمهور آمریکا، روسیه و فرانسه از طرف‌های درگیر خواستند تا به نبرد خاتمه داده و خصومت‌ها را متوقف کنند.

ترکیه نه تنها سلاح به نیروهای آذری می‌دهد بلکه در آموزش آنها هم نقش دارد. شواهدی در دست است که نشان می‌دهد ترکیه فعالانه در این جنگ شرکت دارد، البته آنکارا همواره مشارکت در جنگ را رد کرده است. اگر مشارکت ترکیه – حتی در قالب نقش حمایتی – اثبات و تایید شود، این فقط یکی از چند جبهه‌ای خواهد بود که اردوغان در آن مشارکت دارد و نیروها، کشتی‌ها و هواپیماها را با آمادگی روزافزون در آنجا مستقر کرده است. ترکیه در جنگ‌های سوریه و لیبی حضور دارد، چند عملیات نظامی علیه نیروهای کرد در خاک عراق انجام داده و وارد ادعاهای سرزمینی با یونان و قبرس هم شده است. این سیاست خارجی تهاجمی و پرخاش‌جویانه موجب هوشیاری متحدان ترکیه در ناتو شده اما همین امر میزانی از احترام هم برای او در داخل کشور آورده است آن هم در زمانی که این کشور به لحاظ اقتصادی در فشار است و محبوبیت حزب او هم روندی نزولی دارد.

مانند سوریه و لیبی، اردوغان خود را در طرف مقابل درگیری در قفقاز قرار داده است. منظور از طرف مقابل این است که اردوغان سمت و سوی جبهه‌ای را در این درگیری‌ها گرفته که در نقطه مقابل روسیه قرار دارد و همین امر موجب یک رقابت ژئوپلیتیک پیچیده شده است. تحلیلگران، هر دوی این درگیری‌ها در سوریه و قفقاز را به مثابه گسترش کشمکش میان ترکیه و روسیه در سوریه ارزیابی می‌کنند. گزارشگر نیویورک‌تایمز همچنین نوشت که پرخاشگری روزافزون اردوغان تا حدی واکنشی است به تحولات در حال تغییر جهانی به‌ویژه کاهش نقش آمریکا در منطقه، شکاف‌های عمیق درون اتحادیه اروپا و جنگ داخلی ویرانگر در سوریه که درست در مرزهای جنوبی ترکیه است.

تکیه‌گاه اردوغان به نیروی نظامی قدرتمندی است که دهه‌هاست در حال ارتقای آن است. نظامی‌گری روزافزون اردوغان در خارج از کشور، بازتاب شخصیت مبارزه‌جوی او، علاقه‌اش به دیپلماسی قایق توپدار و باور به این مساله است که مانور نظامی و نشان دادن قدرت ارتش این کشور موجب می‌شود ترکیه هم در میان قدرت‌های بزرگ جایی برای خود بیابد.  «سلیم کورو» تحلیلگر TEPAV که اندیشکده‌ای غیرانتفاعی در آنکاراست، می‌گوید: «رویکرد ترکیه به قفقاز به شکل فریبنده‌ای ساده است و این مطابق با منطق آن در سایر مناطق درگیری/ مناقشه است.» او می‌افزاید: «ترکیه – جمهوری آذربایجان نسبت به دهه ۹۰ بسیار قوی‌تر از ارمنستان هستند. آنها احساس می‌کنند که این توزیع سرزمینی باید بازتاب همین واقعیت یعنی قدرت بیشتر آنها باشد.» ترکیه و جمهوری آذربایجان نسبت به سال ۱۹۹۴ ثروتمندتر شده و به لحاظ نظامی مسلح‌تر هستند. در آن سال، باکو کنترل منطقه مورد مناقشه ناگورنو- قره‌باغ را پس از نبرد با ارمنستان به این کشور واگذار کرد. در آن زمان، روسیه به ترکیه هشدار داد که نباید به کمک باکو بیاید. «رایان گینگراس»، استاد دانشکده تحصیلات تکمیلی نیروی دریایی در کالیفرنیا گفت: «یک اجماع گسترده وجود دارد که این منطقه، منطقه‌ای مملو از تغییرات پی‌درپی و مملو از بحران‌هاست. این بحران‌ها همچون دیگی جوشان هستند. بنابراین، ترکیه هم فرصت را مغتنم شمرده تا نقشی گسترده‌تر در منطقه داشته باشد.» ترکیه همواره مراقب بوده در جاهایی که در نقطه مقابل روسیه قرار دارد وارد تقابل مستقیم با این کشور نشود و در عوض، به نبرد با مخالفانی بپردازد که به لحاظ نظامی ضعیف‌تر هستند مانند شبه‌نظامیان کرد در عراق، شبه‌نظامیان لیبی و ارتش سوریه. پروفسور گینگراس می‌گوید، این موفقیت‌ها موجب جسورتر شدن ترکیه شده است. او می‌افزاید: «ترکیه نه تنها به اهداف خود نائل شده بلکه به شکلی جالب توجه هم به آن دست یافته است. این واقعا یک مساله تحسین‌کننده بوده به گونه‌ای که ترکیه هر چه بیشتر می‌خورد، گرسنه‌تر می‌شود و می‌داند که به این موفقیت‌ها ادامه خواهد داد و قادر خواهد بود تا شاید بر طرف‌های منطقه‌ای هم با استفاده از قدرت نظامی یا تهدید به استفاده از قدرت نظامی تاثیر بگذارد.» این استاد دانشگاه همچنین تصریح می‌کند که «این تحولات قطعا منادی تحولاتی دیگر در آینده است.»  در آغاز سال، ترکیه تقریبا به تنهایی در شمال‌غربی سوریه موضع گرفت و موفق شد حملات هوایی و زمینی نیروهای روسی و سوری را متوقف و دفع سازد و بخشی از آخرین استانی که تحت کنترل مخالفان اسد است-  ادلب – را کنترل کند. در ماه مه، ترکیه مشاوران نظامی، هواپیماهای بدون سرنشین مسلح و مبارزان نیابتی و مزدور سوری را در لیبی به کار گرفت تا دولت مورد حمایت سازمان ملل در تریپولی را حمایت و پیمانکاران روسی که مدافع حمله به پایتخت بودند را عقب براند. موفقیت ترکیه در معکوس کردن روند جنگ، بسیاری را متعجب کرد، اگرچه روسیه این کشور را مجبور کرد که فشار خود بر منابع نفتی سودآور لیبی را متوقف سازد. نیروی دریایی ترکیه با حضور در لیبی-  و برنامه‌ریزی برای ساخت پایگاه‌ها و آموزش ارتش لیبی – به دنبال حضور قاطعانه‌تر در شرق مدیترانه است. اسماعیل هاکی پکین، ژنرال بازنشسته ترک، می‌گفت، وقتی ارمنستان یک ژنرال و چند افسر ارتش باکو را در یک حمله موشکی در ماه ژوئیه کشت، ترکیه بلافاصله به دنبال پاسخ برآمد. او به روزنامه ینی‌شفق گفت: «جمهوری آذربایجان برای مدت‌های مدید فاقد اعتماد به نفس بود. پاسخ به این حملات از این نظر بسیار مهم است. هواپیماهای بدون سرنشین مسلح و غیر‌مسلح که از سوی ترکیه و برای کمک به جمهوری آذربایجان ارائه شد، در آن عملیات بسیار موثر بود.»