X تحلیلی بر اختلاف ایران و ترکیه در مرزهای ایدولوژیک

۳ آبان, ۱۳۹۳
X تحلیلی بر اختلاف ایران و ترکیه در مرزهای ایدولوژیک

نخست وزیر این کشور علیه سیاست های ایران در سوریه بودیم.
شکست تمام عیار سیاست خارجی ترکیه در منطقه، چه در عراق و چه در سوریه، باعث شد تا انتقادهای تندی در سطح بین المللی علیه این کشور صورت پذیرد. هم چنین در طول اوج اشغال کوبانی شهرهای بزرگ این کشور محل اعتراض و آشوب کردهای طرفدار پ.ک.ک شدند،که خواستار عدم مداخله ترکیه در منطقه کوبانی به نفع داعش و بازگشایی مرزها بودند.
این چالش در نهایت به ختم مذاکرات آشتی دولت ترکیه با پ.ک.ک انجامید که حدود یک سال و نیم دوام یافته بود. مذاکراتی که آغاز آن با انتقادهای تندی از سوی اپوزیسیون لائیک و ملی گرا همراه بود. اردوغان از آغاز مذاکرات جدید به نوشیدن جام زهر تعبیر کرد و حاضر شد در چنین مسیری گام بگذارد. اما در نهایت به نظر می رسد همه چیز فدای داعش و خصومت با اسد شد. کردهای ترکیه در آموزه های نوعثمانی گری دومین عنصر مهم تشکیل دهنده عثمانی و مدل احیاء شده آن به شمار می رفتند و انتظار می رفت اردوغان برای استواری این الگو راهی برای نجات آنها از شر داعش پیدا کند.
اما ظاهرا در نزد وی سقوط اسد و تسخیر سوریه ارزش بیشتری داشت. اکنون ترکیه با دو چالش عمده که هر دو ناشی از یک سیاست خارجی ناکام بود مواجه شده است. از یک طرف ترکیه در جهان به عنوان حامی اصلی منفورترین گروه تروریستی شناخته شده و از سوی دیگر جایگاه در حال ترمیم خود را نزد کردها از دست داده است و به عبارتی تا نسل فعلی کُرد زنده است، اعتمادی به سیاست های ترکیه نخواهد داشت.
در این سو رقیب منطقه ای این کشور یعنی ایران در وضعیتی کاملا متفاوت قرار گرفته. نه تنها اسد سقوط نکرد بلکه با افشای ماهیت اپوزیسیون وی، احتمال بقای بیشتری برای وی می رود. در جنوب ترکیه،  ایران در نزد مردم عراق اعتبار بیشتری یافت و حتی حوزه های متعلق به ترکیه را نیز فتح کرد. ایران علاوه بر اینکه از شیعیان و کردهای عراق حمایت نمود در نزد ترکمن های عراق نیز محبوبیت یافت. با نجات آمرلی از محاصره داعش، ترکمن های این کشور در یافتند که آموزه های پوچ و غیرواقعی پان ترکیستی در محک تجربه و آزمون ، ناتوانتر از آنی است که بتوان به مثابه یکتکیه گاه بدان اعتماد کرد. ترکیه سالها است که به فعالیت تبلیغی – سیاسی در بین ترکمن های عراق می پردازد و بارها اعلام کرده بود که این قومیت خط قرمز ترکیه است. اما هنگام محاصره و قتل عام شهرهای ترکمن نشین خبری از قهرمان های خیالی سریال وادی گرگ ها (که در تلویزیون ترکیه منجی ترکمن ها نشان داده می شدند) نبود.
در مقابل انتشار تصاویر فرماندهان پیشمرگه کرد عراقی با قاسم سلیمانی در میان تحلیل گران ترکیه بازتاب وسیعی داشت. فرماندهان کرد و روسای قبایل ترکمنی که برای گرفتن عکس یادگاری با قاسم سلیمانی رقابت می کردند. از نظر ترکها ایران قصد داشت با انتشار این تصاویر پیام های متعددی به گیرندگان متعدد ارسال کند که یکی از آنها ترکیه بود. از طرف دیگر سردار سلیمانی با انتشار این تصاویر که همزمان با رایزنی های اولیه ائتلاف امریکا علیه داعش بود (ائتلافی که ایران به آن دعوت نشد) در صدد ارسال چنین مضمونی به امریکایی ها بود که ایران در صحنه و میدان جنگ حضور دارد در حالیکه ائتلاف شما هنوز در اول راه هم نیست و عدم دعوت از ایران عملا بی تاثیر است.

 

***

اظهارات نسجنیده اردوغان علیه مقام رهبری پیش از اینکه در بین سیاسیون ایرانی بازتاب داشته باشد، در بین شهروندان ترکیه با واکنش منفی روبرو شد. در واقع اردوغان این بار پاسخ خود را نه از ایران بلکه از شهروندانش دریافت کرد. منظره گروهی از جعفری های ترکیه (شیعیان دوازه امامی) در حالی که در تظاهرات خود پرچم ترکیه، تصاویر مقام رهبری  را حمل می کردند ، حامل پیام های زیادی بود.(جهت مشاهده یا دانلود فیلم کلیک کنید)

ترکیه نزدیک به سه میلیون نفر شیعه دوازد امامی دارد که در استان های هم مرز با ایران و متروپل هایی هم چون استانبول،زندگی می کنند. استان های قارص، ایغدر و آغری مناطق شیعه نشین و آذری زبان ترکیه با ایران هستند. آنها بخشی از دنباله جمعیتی آذربایجانی ها هستند که پس از تحدید حدود بین ایران و عثمانی از تنه اصلی جدا مانده اند.
 واکنش فعالان علوی ترکیه به این اظهارات نیز قابل تامل است. بیشتر فعالان و روزنامه نگاران علوی در شبکه های اجتماعی با به اشتراک گذاشتن تصویر «رهبری» از وی در برابر حملات اردوغان دفاع کردند.
یک کاربر علوی به نام«اوندر.ت» با به اشتراک گذاشتن تصویری در فیس بوک از دیدار رهبری با سران دولت ترکیه که همه به یک ردیف در برابر وی دو زانو و با خشوع نشسته اند، نوشت: « آیت الله خامنه ای کسی است که همه شمار را به صف می کشد… هر کس باید حد و اندازه خودش را بداند».
هاکان فیدان ریاست سازمان استخبارات ملی ترکیه و داوداغلو وزیر خارجه سابق این کشور همراه با وزیر انرژی در این تصویر دیده می شوند.

تحلیل «مصطفی.ک» روزنامه نگار علوی نیز از اظهارات اردوغان جالب توجه بود. وی می نویسد:
 « حمله اردوغان به رهبر دینی ایران به این حقیقت اشاره دارد که قطب بندی شیعه- سنی در منطقه پروژه ای از پیش تعیین شده است. این اقدام پس از زیر سوال بردن سایر مفاهیم شیعی به بحث «امامت و ولایت فقیه» هم رسیده است و سعی دارد این مفاهیم را نیز زیر سوال ببرد.
به نمایش در آوردن یک خلیفه قلابی از بین داعش و دعوت ملت های مسلمان منطقه به بیعت با وی نخستین گام برای مقابله با نهادی به نام ولایت فقیه بود. اما مسئله اینجا است که هدف این برنامه کاهش نفوذ ایران در منطقه است که تشیع. زیرا اگر ایران سنی هم بود این بار به قرائت ایرانی از اسلام سنی حمله می شد».

***

در چنین شرایطی درک عصبانیت ترکیه قابل فهم تر است. پس از چنین مرحله ای به ویژه واکنشی که تظاهرات عده ای از شهروندان استانبول در حمایت از ایران داشتند، به نظر می رسد روابط دو کشور ولو به صورت کوتاه وارد فاز جدیدی خواهد شد.
 روابط دو کشور در نیمه دوم سال 1391 نیز شاهد چنین بحرانی بود. در آن دوره چند نشست دوره ای توسط گروههای تجزیه طلب آذری در ترکیه برگزار شد و چند نفر از چهره های این طیف به ترکیه سفر کردند. هم چنین شبکه تلویزیون دولتی (تی.آر.تی) ضمن پوشش یک همایش کم اهمیت ضد ایرانی در سوئد، تمامیت ارضی ایران را زیر سوال برد و گفت: « دولت ایران سعی دارد 35میلیون ترک آذربایجانی را آسیمیله کرده و هویت شان را کتمان می کند.» تی آر تی ضمن مصاحبه با عارف کسکین در حاشیه این همایش اظهارات وی را نیز بازتاب داد که شامل ادعاهایی مبنی بر تقسیم آذربایجان به دو بخش، استیلای فارس ها و ایرانی ها بر آذربایجان، کوشش 100 ساله آذربایجان جنوبی(!) برای استقلال و… می شد. بازتاب همایش کوچکی که کمتر از 50 نفر شرکت کننده داشت در یک رسانه دولتی، در آن مقطع معنی دار بود.
ترکیه متوجه این حقیقت شده است که قدرت ایران در سوریه و عراق به آسانی قابل چالش نیست، و از سوی دیگر قدرت نرم ایران در بین شهروندان ترکیه به ویژه علوی های ترکمن و جعفری های آذری نیز غیر قابل انکار است. بنابراین ممکن است سعی کند مانند عربستان نقش فعال تری در نا امن سازی ایران و کشاندن منازعه به زمین ایران ایفاء نماید و یا حتی از قدرت نرم خود در بین برخی از فعالان آذری کشور  (پان ترکیست) برای پاسخ به ایران استفاده کند.
1- یکی از راهبردهای مهم ترکیه در چنین وضعی سرریز کردن منازعات قومی خود به داخل مرزهای ایران است. در این راستا اواخر هفته گذشته تحرکات نافرجامی در ارومیه و آذربایجان غربی درحال وقوع بودکه باید درست خوانده شود و به درستی تدبیر گردد. تقابل آذری- کرد در آذربایجان غربی به شدت حساس بوده و به بقین دستگاه های امنیتی ترکیه متوجه چنین شکافی هستند. برخی از سایت ها و شبکه های اجتماعی (از مبدا ترکیه) با ادبیات و مفاهیمی که مشخصا ساخته و پرداخته احزاب پان ترکیست ترکیه علیه کردها است اقدام به نفرت پراکنی قومی علیه کردها می کنند. این نفرت پراکنی ها از سوی فعالان قومی کرد نیز بی پاسخ نمی ماند و بی شک درگیری فیزیکی و نزاع قومی در این مرحله به سود هر دو طرف است.
2-   احیای جریان های پان ترکی در خارج کشور: استفاده از ظرفیت معطل مانده گروه های پان ترکیستی ایران که بسیاری از آنها در ترکیه مستقر شده اند یکی دیگر از راهبردهای ترکیه می تواند باشد. سالها است که سران جریان های تجزیه طلب(پانترک) از ترکیه تقاضا می کنند اجازه دهد به جای ترکیه با ایران مبارزه کنند. این گروهها خواهان حمایت مالی، رسانه ای و سیاسی هستند. فضای کنونی فضایی است که پان ترکیست ها سالها است در پی آن بوده اند. احمد اوبالی مدیر شبکه گوناز تی.وی در دیماه 1391 ضمن سفری به ترکیه و مصاحبه با برخی رسانه های این کشور گفته بود، دولت ترک می بایست در برابر حمایت ایران از کردها و شیعیان ترکیه از گروههای پانترکیستی مانند وی بهره برداری نماید.
در بحران اخیر که پس از مسئله کوبانی ظهور کرد و به ویژه در دهه دوم مهرماه، موضوع تشکیل «پارلمان در تبعید آذربایجانی جنوبی» در بین محافل پان ترک مطرح شد. آنها سعی دارند با تشکیل یک ائتلاف نسبتا جامع از همه گروههای پان ترکیست شبیه «ائتلاف ملی سوریه» به جلب حمایت های بین المللی به ویژه از جانب ترکیه بپردازند.
هدف از فراخوان تجمع در روز 24 مهر در ارومیه، در دفاع از ترکیه و به بهانه تقابل با پ.ک.ک ، تلاشی نافرجام برای پاسخ به تظاهرات شیعیان ترکیه به سود ایران و در دفاع از مقام معظم رهبری بود.
3- همکاری ترکیه با احزاب کُرد ایران مانند حزب دموکرات کردستان(گروه خالد عزیزی) که سابقه سیاهی در همکاری با دولت های بیگانه علیه ایران دارد یکی دیگر از سناریوهای محتمل است. این گروه اعلام کرده است که در حال بررسی زمینه های آغاز مجدد جنگ مسلحانه با ایران است.
4- استفاده از ظرفیت سکوهای تماشاگران تراکتورسازی نیز محتمل به نظر می رسد. ممکن است عوامل وابسته ترکیه قصد داشته باشند به هر قیمت و نحوی ، پاسخی نسبت به تظاهرات استانبول و هم چنین آتش زدن پرچم ترکیه توسط معترضان کوبانی در مهاباد و ارومیه داشته باشند. استفاده از پرچم ترکیه قبلا نیز در ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز توسط طرفداران تراکتورسازی تجربه شده است.
* به جای نتیجه گیری:
همانطور که مشاهده می شود، ابعاد امنیتی موضوع متعدد بوده و این تعدد نیز مستلزم بیش از یک سناریو است. به نظر می رسد در این منظومه آذربایجان شرقی و غربی اهمیت بیشتری دارد و صحنه گردانان «تحرک گر» منتظر فرصتی برای ایجاد چالش های جدی هستند.
ایران و ترکیه قرن ها است همسایه یکدیگراند و باید با تدابیر دیپلماتیک بحران کنونی هر چه زودتر حل و فصل شود، زیرا تیرگی روابط به ویژه در این سطح نتیجه ای جز تنش فرسایشی برای دو کشور نخواهد داشت.
نیروها و جریان های تروریستی و زیرزمینی سعی خواهند کرد از این شکاف استفاده کرده و حمایت هایی را به طور موقت از دو طرف جلب نمایند. از سوی دیگر باید در نظر گرفت که هزاران ایرانی ساکن در ترکیه هستند. گروهی از این افراد به صورت پناهنده سیاسی و گروهی دیگر به صورت دانشجو مقیم شده اند. که گروه دوم خواستار روابط حسنه و سالم بین دو کشور می باشند.