اقلیت بعثی احترام بسیاری برایش به بار آورد. پیش از او، تنها رییسجمهور کردتبار عراق، عبدالکریم قاسم، بیشتر به اعتبار نیمهعربی مادری مدتی به ریاستجمهوری عراق رسید و بدفرجام بود.
اما جلال طالبانی که زمانی برای جدایی در برابر ستمکاری حزب بعث با ارتش صدام میجنگید، پس از افول صدام به صورت عمود خیمه وحدت عراق درآمد و ریشسفید آرامکننده هیجاناتی بود که میتوانست نظام تازه و متزلزل عراق را فروپاشد.
او را مام جلال، یعنی عمو جلال مینامند که حکایت از احترامی همراه با مهربانی دارد. کردان اغلب سنیمذهب، گرفتار تعصبات قومی- مذهبی سنیان عراق نیستند و ضمن اینکه با اعراب سنی کنار میآ
یند، با اکثریت شیعه که همراه با کردان قربانیان فاشیسم اقلیت بعثی بودهاند احساس همدردی و نزدیکی میکنند.
طالبانی مردی است فرهیخته که علاوه بر زبان مادری کردی به زبانهای عربی، فارسی، انگلیسی و تا حدی ترکی تسلط دارد و همیــن خصوصیت فرهنگی بر نقش بینالمللی و تـــوان میـــانجیگری او در میان منافع رقیب میافزاید. اما با لطمهیی که در 79 سالگی بر او وارد شده است که دستکم نیازی به دوران نقاهت طولانی دارد، گمان نمیرود از این پس بتواند به نقش سازنده خود ادامه دهد.
طبق قانون اساسی عراق اگر مجلس در تعیین جانشینی برای او به تفاهم نرسد معاون او تا پایان دوره عهدهدار وظایف ریاستجمهوری خواهد شد. اکنون نوبت نیروهای سیاسی کرد است که در میان خود در گزینش شخصیت فرهیخته دیگری به توافق برسند که بتواند طالبانیوار میانجی داخلی و خارجی عراق باشد و این سکوی مهم را خالی نگذارند. که بتواند هم با ایران دوست باشد و هم با ترکیه و امریکا، هم رعایت اکثریت عرب را بکند و هم در جدال سنی و شیعه آن کشور تعادل و صلح برقرار کند و هم به منافع بومی و فرهنگی کردان بیندیشد که مبادا بار دیگری دچار کردزداییهای متعصبان عرب شوند، تا در شرایط متعادلتری که کشورهای ثروتمند منطقه، مانند ترکیه و عراق و ایران همراه با چند کشور پیرامونی برگزیده دیگر، بتوانند به همکاری و تفاهمی مانند اتحادیه اروپا دست یابند، در آن صورت رهبری طالبانی مانند بتواند کردان را به ملات و ابزاری پیونددهنده در چنان اتحادیهیی تبدیل کند!
منبع- اعتماد