خیزش ناسیونالیسم و راست افراطی در اروپا

۴ دی, ۱۳۹۵
خیزش ناسیونالیسم و راست افراطی در اروپا

 

گروه سیاسی-سید علی کرمانی: گرایش به جریان های راست و ناسیونالیسم افراطی همواره از تهدیدهای بالقوه دهکده جهانی بوده است. جهانی شدن که به عقیده برخی از چهار سده پیش متولد و مسیر خود را آغاز کرده امروز آن هم در جوامع توسعه یافته که از حامیان اصلی و آغاز کننده جهانی شدن بوده اند دچار تزلزل شده و ناسیونالیسم افراطی در مسیر تقویتِ دوباره قرار گرفته است. انتخاب ترامپ در ایالات متحده، گسترش اقبال عمومی به سیاستمداران ناسیونالیستی چون ماری لوپن در فرانسه و تقویت دیگر جریان های راست در اروپا نویدِ جهانی نوین و دوری از جهانی شدن را زمزمه می کنند. در این راستا گفتگویی را با دکتر الهه کولایی محقق، استاد علم سیاست دانشگاه تهران، عضو شورای مرکزی و دفترسیاسی جبهه مشارکت ایران اسلامی و عضو شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاح‌طلب انجام داده ایم که در پی می خوانید:

به نظر شما دلیل اقبال عمومی به جریان های راست در اروپا چیست؟

اتحاد مرزهای سیاسی و اقتصادی کشورهای اروپایی، یکپارچه شدن اروپاییان و کنار گذاشتن احساسات و عواطف ملی گرایانه موضوع جدیدی در کشورهای اروپایی نیست. ده ها سال است که این گرایش ها به شکل موافق و مخالف در این کشورها مورد توجه بوده و جریان های موافقِ یکپارچه شدن کشورهای اروپایی در طول سالیان گذشته توانسته اند دیدگاه های خود را فراتر از علایق و گرایش های ملی گرایانه در زمینه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پیش برده و به کُرسی بنشانند، اما در سال های اخیر به دنبال بروز چالش های اساسیِ ناشی از گسترش جهانی شدن، تحولاتِ پس از فروپاشی اتحاد شوروی، اضافه شدن کشورهای کمتر توسعه یافته شرق اروپا به این مجموعه، تحولات خاورمیانه و ناآرامی های موجود در شمال آفریقا، سیل مهاجران به جوامع اروپایی و هراس از اسلام گراییِ رادیکال این کشورها را به سوی نوعی درون گرایی سوق داده و گرایش های منطقه ای و بین المللی را به گونه ای به حاشیه رانده است. مردم کشورهای اروپایی می کوشند با تقویت مرزهای خود راه را بر تهدیدهای گوناگونی که در روند تحولات دهه های اخیر ظاهر شده و گسترش پیدا کرده بسته نگه دارند. گرایش های ملی گرایانه در این کشورها پاسخی به آثار نامطلوب جهانی شدن و پیامدهای اقتصادی-اجتماعی این تحولات است که سبب تقویت جریان های راست که ملی گرایی را به گونه ای ویژه مورد تاکید قرار می دهند شده است.

به نظر شما در تقویت این جریان ها وزن اقتصادی سنگین تر است یا هویتی؟

در تقویت ناسیونالیسم و جریان های راست اروپا هم مسائل اقتصادی و هم ناکامی سیاست های تنوع فرهنگی تاثیر گذار بوده است. مورد تهدید قرار گرفتن ارزش ها و باورهای ملی به دلیل موج حضور مسلمانان در جوامع اروپایی تناقض های هویتی را در این کشورها آشکارتر ساخته است. هویت اروپایی با تأکید بر پذیرش کثرت، تنوع و پذیرش هویت های گوناگون در درون هویت اروپایی در عمل دچار ناکامی شده است و گسترش اسلام و حضور مسلمانان در این جوامع و به ویژه گسترش اسلام سیاسی و نیز رادیکالیسم دینی در اروپا سبب شده تا سیاست تنوع فرهنگی دچار چالش شده و مباحثی که در سال های اخیر از جمله مناره های مساجد مسلمانان و… مطرح شده نشان داد که جامعه اروپایی بر خلاف طرح شعار تنوع فرهنگی تاب و تحمل نمادهای غیر اروپایی را ندارد. در این میان حضور مسلمانان در کشورهای اروپایی و گسترش افراط گرایی در میان گروه هایی از مسلمانان فرآیندهای هویتی را با چالش های جدی مواجه کرده است، بنابراین از یک سو سرمایه این کشورها با مسیر یکپارچه شدن اقتصاد با مبانی هویتی ارتباط مستقیم داشته و از سوی دیگر چالش های جهانی شدنِ اقتصاد، مسائل اجتماعیِ مهاجرت ها، زیر سوال رفتن کارآمدی نظام شنگن و از همه مهم تر برجسته شدن موضوع امنیت در 11سپتامبر زمینه ساز دگرگونی های فعلی در اروپا شده اند.

برخی آمارها حاکی از این است که قشر تحصیل کرده و ساختارهای سیاسی حاکم بر اروپا مشکلی با ورود مهاجرین ندارند و این قشر ضعیف تر است که با حضور مهاجرین در اروپا مخالف است. باتوجه به این مسأله به نظر شما آیا هویت مدار بودن جریان های راست در اروپا یک روبنا از مشکلات اقتصادی نیست؟

شعار نظام سرمایه داریِ اقتصاد جهانی همواره رفع موانع مبادلات اقتصادی چه در حوزه سرمایه و چه در حوزه نیروی کار و مبادله کالا بوده است. در طول سالیان گذشته آزادی رفت و آمد نیروی کار با چالش اساسی روبه رو بوده و بر خلاف سرمایه و کالا که در اقتصاد جهانی به سهولت مورد مبادله قرار می گیرند دچار تبعیض هایی شده است. این تبعیض میان جوامع مختلف به ویژه جوامع پیشرفته تر و کمتر توسعه یافته وجود داشته که برای نمونه می توان به حضور نیروی کار در جوامع کمتر توسعه یافته اروپایی که مانند اقلیت های بزرگی به کار و فعالیت مشغول هستند اشاره کرد. این اقلیت های عظیم که بازار کار خود را با حضور مهاجران و نیروی کار کشورهای کمتر توسعه یافته و جریان آزادِ نیروی کار در شرایط دشواری می یابند، از اعتراض ها و فعالیت های گروه های راست گرا استقبال می کنند. این قشر به دلیل بیکاری و از دست رفتن فرصت های شغلی خود به دلیل ورود مهاجران با فراز و نشیب های اقتصادی مواجه شده و در شرایط کنونی به ویژه پس از تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا مخالفت ها و مقاومت هایشان جدای از ابعاد اقتصادی، جنبه های امنیتی نیز پیدا کرده است. انتقال تروریسم و نفرت از سرزمین هایی که جوامع اروپایی را در بدبختی ها و دشواری های خود مقصر می دانند و تلاش دارند این نفرت را به جوامع اروپایی منتقل سازند سبب شده تا ملاحظات پیشین از شدت و حساسیت بیشتری برخوردار شده و ترس از ناامنی و اقدامات تروریستی مردم عادی را نیز در کنار جریان های راست قرار داده است.