اردوغان پدرخوانده ترک‌ها یا بالاسری اروپا

۲۳ اسفند, ۱۳۹۵
اردوغان پدرخوانده ترک‌ها یا بالاسری اروپا

در روزهای گذشته شاهد بالا گرفتن تنش سیاسی بین ترکیه و کشورهای مهم اتحادیه اروپا از جمله آلمان و هلند بودیم.  پیش نویس قانون اساسی جدید ترکیه آماده است و رقابت تنگاتنگی بین رای دهنده ها پیش بینی میشود به طوری که با وجود همه محدودیتهایی که برای مخالفان تغییر قانون اساسی به وجود آمده است، پیش بینی های نزدیک به همی از سوی موسسات افکار سنجی گزارش می شود. در این بین رای ترک‌تبارهای اروپای غرب اهمیت زیادی پیدا کرده است. نزدیک به 7 میلیون ترک تبار که دارای تابعیت دوگانه هستند در اروپا پراکنده اند که شامل کشورهای مهاجر پذیری چون آلمان، هلند، سوئد، بلژیک و فرانسه میشود.
عدالت و توسعه سعی دارد  آرای این گروهها را که از ظرفیت رای بالایی برخوردارند، جذب کند. از سوی دیگر تنش قبلی، بین آلمان و ترکیه، مقامات برلین را برانگیخت تا میتینگهای انتخاباتی ترکیه را در کشور خود محدود کنند. هر چند در سالهای گذشته این اجازه داده میشد، اما صدور مجوز برگزاری اجتماعات سیاسی به نفع دولت های خارجی، جزو صلاحیت داخلی دولت‌ها است و به لحاظ حقوق بین الملل دولت‌ها بر اساس حق حاکمیت ملی اجازه محدودسازی دارند. به ویژه زمانی که پیش بینی شود، این میتینگ ها موجب اخلال در نظم عمومی خواهد شد که در مورد برنامه های عدالت و توسعه این احتمال وجود داشت.
دولت هلند نیز دقیقا به دلایل مشابه از برگزاری سخنرانی انتخاباتی حزب حاکم ترکیه جلوگیری کرده است. فراموش نکنیم که خود دولت ترکیه تا چند هفته پیش بر اساس مقررات ویژه وضعیت اضطراری، هر گونه تجمع سیاسی را ممنوع اعلام کرده بود.
اکنون اردوغان با لحن تحقیر آمیز و تنش زا با دولتهای اروپایی برخورد میکند. بخشی از این لحن به ادبیات و خق و خوی او باز میگردد، بخشی دیگر نیز احتمالا سناریوی ضد غربی مشابه، سناریوی از پیش نوشته شده کشتی مرمره است.
اردوغان برای تامین هدف تغییر رژیم پارلمانی ترکیه، گروهها و متحدان زیادی را در سالهای گذشته قربانی کرده است و اکنون با لحنی خارج از عرف با کشورهای دموکراتیکی سخن میگوید، که خود سالها در صف پیوستن به باشگاه آنها (اتحادیه اروپا) بود.
اردوغان آلمان را که نخستین کشور مهم اتحایده اروپا است به نازیسم و فاشیسم متهم میکند و هلند را که یک کشور دموکراتیک کوچک است را به نژادپرستی ! هلند با وجود وسعت اندک، ششمین کشور سرمایه گذار جهانی و همچنین ششمین صادرکننده جهانی است که سومین درآمد سرانه بالا را در جهان از آن خود کرده است.
 با این حساب باید پرسید چرا اردوغان تلاش دارد که به جمع این کشورها بپیوندد؟ شاید پاسخ در نگاه ابزاری اردوغان به اروپا باشد! عدالت و توسعه به اروپا به عنوان یک ابزار و پل جهت قدرتمند شدن نگاه میکند و الا بیشتر ارزش‌های دموکراتیک این اتحادیه مورد قبول یا تایید این حزب نیست.
اما پس از این توصیفات یک سوال مهم، در ذهن هر بیننده ساده ای مطرح میشد و آن اینکه اردوغان چه حقی و چه حدی برای تعیین تکلیف برای کشورهای مستقل اروپایی دارد؟
پیش از این ترکیه خود برادر بزرگتر یا بهتر بگوییم پدرخوانده کشورهای به اصطلاح ترک‌زبان میدانست. این نقش بالاسری از سوی بیشتر کشورهای آسیای میانه پذیرفته نشد. آنها حاضر نشدند استقلال سیاسی خود را فدای ترکیه کنند. به غیر از جمهوری باکو و تا اندازه‌ای ترکمستان اتفاق جدیدی برای ترکیه در شرق و غرب خزر رخ نداده است.
اما به نظر می رسد ترکیه به واسطه حضور چند میلیون ترک در اروپا قصد دارد نقش بالاسری خود را از شرق به غرب منتقل کند. شاید اردوغان بر این باور است که می تواند از طریق تحریک ترکهای اروپا موقتا برخی کشورها را درگیر یا ناامن کند. اما از این نکته غافل است که این نوع از نقش آفرینی باعث قدرت گیری بیشتر احزاب راست افراطی خواهند شد. ترکیه عصبی و خشمگین از باخت خود در سوریه و عراق و هزینه های سرسام آور جنگ و توقف پروژه های بلند مدت مانند آشتی با کردها است.
ارزش لیر در حال کاهش است و تورم در یک سال گذشته نسبت های به ده سال اخیر بسیار بالا بوده است.
دیگر از جذابیت و الگو بودن خبر نیست. دموکراسی به محاق رفته است و صرفا مافیای آک پارتی حق حیات سیاسی دارد. در این بین نقش مافیاگونه برای دولت های اروپایی چیزی به ترکیه نخواهد افزود بلکه پرستیژ این کشور را خواهد کاست.