نقدی بر ادعای سیدجواد میری در زمینه مفهوم آذری

۲۳ مهر, ۱۳۹۶
نقدی بر ادعای سیدجواد میری در زمینه مفهوم آذری

جناب دکتر سیدجواد‌میری اخیرا در یادداشتی تلگرامی به “ادعای” عجیب و تکراری در خصوص بحث زبان آذری پرداخته است. “عجیب” به این خاطر که طرح مکرر چنین سخنان ملال آوری از سوی ارتجاع قومی که مامور است و معذور ، عادی است اما طرح آن از سوی کسی که سعی دارد در چارچوب آکادمیک بحث کند،شگفت انگیز جلوه می کند.

ایشان “ادعا” کرده است که طرح مفهوم برساخته ای به نام زبان آذری از سوی محمودافشار و احمد کسروی برای پیشبرد اهداف سیاسی صورت گرفته است!

این یک گزاره قابل صدق یا کذب است که با یک بررسی ساده قابل داوری است. یعنی اگر افرادی را پیدا کنیم که خارج از این دسته باشند، این ادعا مخدوش خواهد شد.

اگر سخن جناب‌میری رنگی از حقیقت دارد و چیزی به اسم محفل آذریون وجود داشته است، باید پرسید چرا کسانی مانند محمدتقی زهتابی و محمد علی فرزانه و بهزاد بهزادی از اصطلاح آذری استفاده کرده اند؟ آیا آنها هم به دنبال آریاگرایی بوده اند.

من بعید میدانم دکتر میری به عنوان کسی که داعیه ورود تخصصی در بحث قومیت در حوزه آذربایجان دارد با آثار این دسته از افراد ولو در حد تورق آشنایی نداشته باشد و اگر ندارد این یک ایراد اساسی در تحقیقات ایشان است.

دوم، ایشان ادعا کرده که آذریها خودشان را ترک “می نامند” نه آذری.

تا جایی که من می دانم آذریها، خود را آذربایجانی می دانند و اینقدر فراست دارند که قادر به تفکیک باشند.

اکنون که بحث “نامیدن” مطرح شده است، چرا نگاهی به بسامد نام خانوادگی یا پسوند “آذر/ آذری” در شمالغرب نمی اندازیم و آنرا ملاک قرار نمی دهیم. مگر نه اینکه عالی ترین «اراده» فرد در زمینه شناسایی و نامیدن در نام گذاری متجلی میشود؟!

اگر بقول جناب میری، آذری مفهومی ناشناخته در “آذربایجان” است چرا نام هزاران خانواده یا آذری است یا پسوند آذری دارد؟ یعنی این خانواده ها، نام خانوادگی خود را نمی دانند!

درست است که مردم عامی زبان خودشان را ترکی می نامند، اما همین مردم، از اصطلاحاتی چون « تورکه سایاق» استفاده میکنند که بار منفی شدیدی دارد.

نکته دیگر در خصوص دوگانه سازی جناب میری (دو گانه خطرناک ترک – فارس) اینکه مردم عادی هنگامی که از این دوگانه استفاده میکنند، منظوری بیشتر از این که مثلا « فارسها قورمه سبزی را چطور درست میکنند و ترکها چطور»، «کردها عروسی را چطور برگزار میکنند و فارسها چطور» ندارند. بنابراین نباید این دوگانه را جدی گرفته و دامنه آن را به حوزه های حساس تعمیم داد.

جناب میری که جامعه شناس هستند باید واقعیت های اجتماعی را مورد ارزیابی قرار دهند نه اینکه با کتمان بخشی از بدیهیات روزانه دست به ایدئولوژی سازی بزنند.

 

محمدعلی فرزانه و زهتابی در کتاب هایشان مکررا و علنا نام زبان فعلی آذربایجان را “آذری” نامیده اند و همین نام را هم برای کتابهایشان انتخاب کرده اند. این افراد نه دنباله رو کسروی بودند و نه داعیه ایران داشتند. هر دو از عناصر وابسته به فرقه دموکرات بودند که ذره ای در ستیز با وطن، تخفیف ندادند.

پس بهتر است جناب میری به جای سوگیری به جستجوی این چیستان بپردازد که چه شد که در یک دهه اخیر یکباره جریان قوم گرا دست به انکار این مساله و آذربایجان زدایی زد و رسما به آسیمیله کردن آذربایجان به نفع ترکستان موهوم زد.

نکته دیگر اینکه مگر نه اینکه مردم ترکیه ما را آذری مینامند؟ مگر نه اینکه سایت رسمی دولت باکو، آذرتاج نام دارد و در بخش انگلیسی از عبارت هایی چون ” کشتی گیر آذری” استفاده میکند؟

آقای میری به بخشی از یادداشت به دیالوگ مقام معظم رهبری با یک فرزند شهید استناد می کند و سپس به نتیجه گیری می پردازد!

البته رهبری در آن دیالوگ در “مقام بیان” یک میاله تاریخی و زبان شناسی نبود و صرفا یک محاوره عادی را میش می برد. خود ما هم در محاوره عادی از همین اصطلاح استفاده میکنیم و تفکیک آن را نیز با سایر مفاهیم ترک در ذهن مان داریم.

اینکه زبان امروز مردم ما به ترکی نزدیک شده است دلایلی دارد که قبلا بررسی شده و بخشی مهمی از آن ریشه در حکومت قراقویونلوها دارد که مرحوم ریاحی خویی به خوبی بررسی کرده است.

مگر نه اینکه همین رجب طیب اردوغان یا اوزال یا کسان دیگر بارها از اصطلاح آذری استفاده کرده اند، آیا این افراد هم تحت تاثیر کسروی و رضا و …بودند؟

آیا دهها سند جغرافیای مربوط به دوران اسلامی که زبان مردم شمالغرب را الاذریه (در متون عربی) و آذربایجانی (در متون فارسی) نامیده اند هم برساخته ای معاصر اند؟

به طور کلی چنین گزاره های غیرتاریخی با یک بررسی چند روزه قابل حل است و پیشنهاد میکنم ایشان بیش از گذشته به مطالعه تاریخ سنتی ایران در دوره اسلامی بپردازند. هر گونه مطالعه ای، بدون چنین بررسی فاقد اعتبار علمی است.