نتیجه ملت خواندن اقوام چیست؟

۲۷ آبان, ۱۳۹۴
نتیجه ملت خواندن اقوام چیست؟

باستانی که به نوعی پیش از پیدایش ملت به عنوان یک مفهوم مدرن، شهروندان آن به  نوعی خود آگاهی نسبت به جایگاه خود در جهان پیرامونی خویش رسیده و در حقیقت خود را به عنوان دیگری اجتماع ها و سرزمین های پیرامونی خویش تعریف می نمودند. این دولت-ملت های قدیمی انگشت شمار بوده و با تکیه بر خصلت های فرهنگی و در زمینه مساعد حاصل از دولتی متمرکز شکل گرفته اند.
گروه دوم ملت هایی هستند. که در دوران مدرن و با انگیزه تشکیل یا تحکیم دولت ملی شکل گرفته اند. در دوران مدرن، پروژه ملت سازی با پررنگ نمودن تمایزات فرهنگی و قومی و اسطوره سازی ها برای قدم برداشتن در راه تشکیل یا تقویت دولت ملی صورت می پذیرد.
بنابراین می توان گفت که هر ملتی یا دولت منحصر به خود را دارد و یا به عنوان یک آرمان در پی رسیدن به چنین هدفی یعنی «تشکیل دولت-ملتی منحصر به شهروندانی تعریف شده» می باشد. حاکمیت چنین اصلی در عصر حاضر رامی توان با نمونه های تاریخی فراوان بررسی نمود. در یک سو کشورهایی با تنوع قومی و تفاوت های بارز فرهنگی قرار می گیرند که با این وجود خود را در قالب ملتی واحد تعریف می کنند کشورهایی همچون سوییس و یا ایالات متحده که با وجود تنوع  فرهنگی و قبول تفاوت ها، الزامات انسجام ملتی واحد را رعایت می کنند. کشوری همچون سوییس با وجود تشکیل شدن از واحد هایی مجزا با زبان و فرهنگ گوناگون خود را در قالب یک ملت واحد تعریف می کند زیرا که اگر اینچنین نبود کشوری به نام سوییس مفهومی نمی داشت. در سوی مقابل مناطقی چون کاتالونیا نیز وجود دارند که نخبگانشان با تاکید بر ملت کاتالان هدفی جز جدایی از اسپانیا و تشکیل دولت منحصر به خود را ندارند.

ملت سازی از اقوام میراث اندیشه چپ است. دولتمردان توسعه طلب اتحاد جماهیر شوروی برای جذب سرزمین های جدید نخست به پررنگ سازی و حتی ایجاد تمایزات فرهنگی میان اقوام یک ملت واحد می پرداختند و سپس این ملت خود ساخته و بریده شده از ریشه های پیشین را تحت حمایت خود گرفته و تبدیل به یکی از اقمار شوروی سابق می کردند.
آشکار است که ملت خطاب کردن اقوام ایرانی نیز یا سهویست که با توجه به جایگاه و تحصیلات برخی گویندگانش ساده نگارانه است که اینچنین پنداشته شود و یا تلاش برای تحکیم گفتمان چند ملیتی بودن ایران است. گفتمانی که در افق آن چیزی جز برپایی تجزیه دیده نمی شود. زیرا که هر ملتی آرمانی جز تشکیل دولت ملی منحصر به شهروندانش را ندارد. و ملت بی دولت موجودیتی ناقص است.