حمید هوشنگی
بایسته های سیاست‌گذاری مطلوب قومی:مطالعه موردی آذری‌ها

۱۴ دی, ۱۳۹۹
بایسته های سیاست‌گذاری مطلوب قومی:مطالعه موردی آذری‌ها

طرح مساله

تاریخ ایران پر از حضور و نقش‌آفرینی آذری‌ها است. این نقش‌آفرینی در دوره صفویه، مشروطه، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس پررنگ و بسیار اثرگذار بوده است به نحوی که بررسی تاریخ این دوره بدون توجه به جایگاه آذری‌ها ممکن نخواهد بود. با این وجود، این حوزه هم از سوی نخبگان قومی و غیرقومی و برخی کشورها مورد توجه قرار گرفته است. از سوی دیگر بر اساس مبانی معرفتی جمهوری اسلامی ایران، اقوام ایرانی، فرصت و ظرفیت محسوب می‌شوند که امکان طراحی سیاست‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی، علمی و مدیریتی ناظر به این فرصت را فراهم می‌سازد. بر این اساس باید با توجه به رویکرد فرصت محور به حوزه آذری‌ها، سیاست‌گذاری دقیق و به هنگامی در این حوزه ارائه نمود زیرا عدم سیاست‌گذاری یا تاخیر در آن، حداقل، زمینه بهره‌گیری از فرصت آذری‌ها را در پیشرفت و تامین امنیت کشور منتفی می‌سازد و در شرایطی نامطلوب‌تر باعث اثرگذاری عوامل خارج از حاکمیت مانند نخبگان غیرهمگرا و کشورهای بیگانه در روند مسائل قومی آذری‌ها خواهد شد.

برای رسیدن به یک سیاست‌گذاری مطلوب در حوزه آذری‌ها لازم است چند اقدام صورت پذیرد؛ اول شناخت دقیق از این حوزه اعم از ویژگی‌ها و تاریخچه تحولات آن، دوم استخراج و ارائه رویکرد جمهوری اسلامی ایران به اقوام ایرانی بویژه آذری‌ها، سوم استخراج اصول، چشم‌انداز و اهداف جمهوری اسلامی ایران برای سیاست‌گذاری قومی، چهارم آسیب‌شناسی سیاست‌گذاری در این حوزه و در گام آخر ارائه سیاست‌های مدیریت این حوزه. با توجه به محدودیت‌های این مقاله، به بخشی از این موارد اشاره خواهد شد.

1- مختصات و ویژگی‌های آذری‌ها

آذری‌ها قومی دارای اصالت در ایران‌زمین؛ اقوام ایرانی از زمان حضور در سرزمین ایران، متعلق به یک سرزمین و فرهنگ بوده و در شکل‌گیری فرهنگ جمعی ایرانیان سهیم بوده‌اند. آذری‌ها نیز نه اقلیت و ملیت کوچک‌تر مستحیل در ملیتی کلان‌تر بوده‌اند و نه مهاجران رودررو با نابرابری‌های شهروندی.

تداوم آذری‌ها در آن سوی مرز؛ بعد از بروز جنگ‌های ایران و روس در دوره قاجار و جدا شدن بخش‌هایی از شمال ایران در پی معاهدات ترکمانچای و گلستان، زمینه تداوم قومی آذری‌ها را به آن سوی مرزهای کنونی ایران فراهم شده است. البته به دلیل قوت فرهنگی آذری‌های ایران، وجود ریشه آذری‎‌ها در ایران و احساس تعلق اکثر آنها به سرزمین و فرهنگ ایرانی، این ویژگی یک فرصت اساسی برای مدیریت این حوزه محسوب می‌شود. هرچند این شباهت، زمینه دست‌اندازی کشورهایی مانند جمهوری آذربایجان در این حوزه شده است که نیازمند رصد و برنامه‌ریزی برای مقابله است.

– تجربه مشترک تاریخی فراوان آذری‌ها با سایر اقوام ایرانی؛ به دلیل سابقه حضور همه اقوام ایرانی در سرزمین ایران، تجربه مشترک میان اقوام وجود دارد. این تجربه تاریخی مشترک در دوران بحران‌های ناشی از تهاجم خارجی و لزوم احیاء سیاسی ایران و بازسازی و تداوم آن خود را به خوبی نشان داده است. به طور نمونه می‌توان به نقش‌آفرینی آذری‌ها در حکومت‌های متعدد ایرانی بویژه صفویه، دفاع تبریزی‌ها در برابر لشکر عثمانی، دفاع در برابر تهاجم روس‌ها، نقش‌آفرینی در شکل‌گیری و تداوم نهضت مشروطه و انقلاب اسلامی و حضور در دفاع مقدس اشاره نمود که باعث شده است آذری‌ها تجربه مشترک فراوانی با سایر اقوام ایرانی داشته باشند.

رابطه هم‌افزای هویت ملی و هویت قومی در آذری‌ها؛ بر اساس پیمایش صورت گرفته در موسسه مطالعات ملی در سال 1393 این رابطه در مراکز استان‌های آذربایجان شرقی و غربی به خوبی دیده می‌شود. این رابطه درخصوص میزان علاقه به زبان فارسی نیز دیده می‌شود.

جدول 1- پیمایش هویت ملّی در مرکز استان های آذربایجان شرقی و غربی

 

جدول 2- میزان علاقه به زبان فارسی در مراکز استان ها

همخوانی هویت مذهبی آذری‌ها با مذهب رسمی کشور؛ آذری‌ها یکی از عوامل گسترش تشییع در ایران به شمار می‌روند. از سوی دیگر همخوانی مذهبی آنان با مذهب رسمی کشور، شرایط ویژه‌ای برای آنان در کشور ایجاد نموده است. هرچند برخی تلاش دارند این پیوند و ویژگی را تضعیف نمایند.

– روحیه هم‌افزا و سیالیت اجتماعی آذری‌ها؛ بر اساس بررسی‌های صورت گرفته آذری‌ها دارای سیالیت اجتماعی بالایی هستند و در اکثر نقاط کشور و مناصب مختلف حضور دارند. این ویژگی در صورت مدیریت می‌تواند از شدت روابط بین قومی آذری‌ها بکاهد.

ویژگی‌های دیگری نیز برای آذری‌ها قابل احصاء است اما برخی ویژگی‌ها بر آذری‌ها «تحمیل» شده است. مواردی مانند «سیاسی شدن هویت‌طلبی قومی آذری‌ها» و «منازعه بین قومی با کردها» نمونه‌ای از این موارد به شمار می‌رود.

برای شناخت دقیق‌تر آذری‌ها و در نتیجه سیاست‌گذاری مطلوب در این حوزه باید به حوادث اخیر در این حوزه و دخالت‌های بیگانگان نیز توجه نمود:

  1. حوادث اخیر حوزه آذری‌ها

انتشار کاریکاتور توهین‌آمیز در صفحه کودکان روزنامه ایران نیز باعث بروز برخی اعتراضات در مناطق آذری‌نشین در خرداد 1385 گردید. در این مناطق سابقه چنین اعتراضاتی و با این گستردگی در سطح عموم جامعه وجود نداشت. البته باید نقش مجموعه‌های دانشجویی قومی را در این حادثه موردتوجه قرار داد. این حادثه که از یک لفظ در داستان مصور طنز آغاز شد، بیش از آنکه از یک سیاست مشخص ضد قومی و ضد آذری حکایت نماید، از سطح بالای «تحریک‌پذیری» جامعه خبر می‌دهد. شاهد مثال برای این مسئله، حضور افراد متعددی در صحنه اعتراضات خیابانی است درحالی‌که از آنچه واقعاً رخ داده است اظهار بی‌اطلاعی می‌نمایند. به این اعتراضات باید اعتراض آذری‌ها به توهین برنامه عمو فیتیلیه‌‌ها نیز اضافه نمود. تحرکات پیرامون قلعه بابک در دهه 70 و نیز تیم تراکتورسازی از سایر حوادث این حوزه محسوب می‌شود که لازم است با شناخت و واکاوی چرایی وقوع و نحوه مدیریت آن، سیاست‌گذاری مطلوبی را رقم زد.

  1. دخالت بیگانگان در حوزه آذری‌ها

اتحاد جماهیر شووری از سال‌های قبل از انقلاب با روش‌های مختلف در حوزه آذری‌ها دخالت نموده است اما با پیروزی انقلاب اسلامی در رویکرد شوروی در بهره‌گیری از مسائل قومی ایران تغییر اساسی حاصل نشد بلکه شوروی با تغییر کانون توجهات تبلیغی خود از یک حالت منفعلانه (اشتیاق منفعلانه) به حالتی فعال‌تر و اتخاذ مواضعی تهدیدکننده‌تر در مقابل ایران تغییر راهبرد داد. پیگیری مسئله «آذربایجان واحد» از سوی شوروی در این دوره محصول این راهبرد است.

در سال‌های آغازین انقلاب اسلامی ایران به دلیل فضای باز سیاسی و اجتماعی موجود، انتشار کتب و نشریات مارکسیستی همانند سایر تفکرات رونق داشت و عملاً درهای آذربایجان به‌طور کامل در برابر نفوذ عقیدتی شوروی گشوده بود. نهادها و سازمان‌های شوروی که با مسئله آذربایجان ایران ارتباط داشتند نیز در این شرایط فعالیت‌های فرهنگی، زبان‌شناسی و سیاسی خود را افزایش دادند. در این راستا در سال‌های 59-1358 جوامع آکادمیک و ادبی آذری شوروی در راستای این راهبرد با چراغ سبز مسکو دو اقدام مهم انجام دادند:

نخست،تلقین نوعی احساس ملیت آذری میان آذری‌های ایران از طریق تشویق آن‌ها به گسترش زبان آذری و سپس تحریک آذری‌های ایران از طریق تأکید بر امتیازات ناشی از تابعیت شوروی برای آذری‌های این کشور، تا از این راه به ایجاد نوعی قید و بند ملیت مشترک بین آذری‌های ایران و اتحاد جماهیر شوروی برقرار نمایند. با تیره شدن روابط ایران و شوروی در سال 1360 و ضربه به حزب توده در ایران در سال 1361 و بالتبع کاهش دخالت شوروی در ایران و همچنین بروز جنگ تحمیلی و حضور آذری‌های ایران در دفاع مقدس روند دخالت شوروی در مسائل قومی ایران در دوره جمهوری اسلامی ایران به شدت ضعیف گردید و تا پایان عمر اتحاد جماهیر شوروی ادامه یافت.

ایالات متحده آمریکا نیز از ظرفیت گروه‌های تجزیه‌طلب آذری برای رسیدن به اهداف طراحی شده خود برای تجزیه ایران سوء استفاده نموده است. این اقدام با پیروزی انقلاب آغاز شد. آمریکا در طرح «ریگا»، در فعال‌ترین شعبه طرح یعنی باکو، اقداماتی مانند ایجاد پیوند میان دستگاه‌های دولتی باکو و آمریکا با گروه‌های تجزیه‌طلب قومی به‌ویژه آذری‌ها، راه‌اندازی سایت‌های اینترنتی با گرایش تجزیه‌طلبانه، حمایت از مطبوعات و افراد فعال در مسئله قومیت‌گرایی افراطی برای ترویج احساسات قومی و تضعیف وحدت ملی و همچنین تخریب هویت ملی ایرانیان اجرا نمود. بعد از حوادث 11 سپتامبر نیز در راستای سیاست مهار و تغییر رژیم ایران،‌ حمایت از مخالفین ایران به‌طور عام و گروه‌های تجزیه‌طلب قومی به‌طور خاص را در برنامه خود قرار داد و به تعبیر ویلیام بیمن، استاد دانشگاه براون، طرح دولت بوش برای تغییر رژیم ایران حمایت از گروه‌های مخالف ایرانی مانندگروه‌های تجزیه‌طلب به‌ویژه عناصر افراطی آذری است. از دیگر اقدامات نرم آمریکا در حمایت از تجزیه‌طلبان آذزی حمایت از شبکه ماهواره‌ای شبکه گونازتی‌وی و ایجاد شعبه آذری‌زبان رادیو آزادی (مستقر در پراگ) در جمهوری آذربایجان است.

با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری‌های آن، بازیگر خارجی جدیدی به عرصه مسائل قومی ایران افزوده شد. باوجوداینکه در روزهای آغازین فروپاشی شوروی و اعلام استقلال جمهوری آذربایجان، حوادثی رخ داد که نشان از تمایل بازگشت مردم این جمهوری تازه استقلال‌یافته به ایران داشت اما شرایط به گونه‌ای رقم خورده است که این کشور در حوزه قوم آذری ایران دخالت می‌نماید به‌نحوی‌که امروزه بسیاری از ادعاهای جدایی‌طلبانه در مورد آذربایجان ایران از درون جمهوری آذربایجان مطرح می‌شود که طرح‌کنندگان آن چپ‌های ایرانی‌الاصل هستند. جمهوری آذربایجان علاوه بر فراهم نمودن شرایط فعالیت گروه‌های تجزیه‌طلب آذری در این کشور، برای خود رسالتی به‌عنوان رهبر آذری‌ها جهان قائل است. بر این اساس این کشور روز ۳۱ دسامبر را “روز همبستگی آذربایجانی‌های جهان” (در سال 1989 م) اعلام و تعطیل رسمی نمود و از سال 2001 نیز اقدام به برگزاری کنگره آذربایجانی‌های جهان نمود.

در برخی از این کنفرانس‌ها مسائل تجزیه‌طلبانه بر ضد ایران مانند طرح مسئله آذربایجان جنوبی و آذربایجان شمالی، یکپارچگی آذربایجان و طرح اتحاد آذربایجان شمالی و جنوبی و تشکیل یک دولت مستقل مطرح‌شده است که با اعتراض ایران مواجه شده است. حمایت‌های مالی و سیاسی کمیته دولتی امور دیاسپورای جمهوری آذربایجان از فعالیت‌های گروهک موسوم به “داک” (کنگره آذربایجانی‌های جهان) و استقرار آن در باکو نیز در این راستا قابل تحلیل است. در ضمن این کشور به‌عنوان یکی از شاخه‌های طرح ریگای آمریکا، همکاری جدی با آمریکا در حوزه قومی ایران به‌ویژه حوزه آذری‌ها دارد. برخی از اطلاعات حاکی از تلاش جمهوری آذربایجان برای جذب دانشجویان آذری ایرانی در دانشگاه‌های این کشور و بهره‌گیری از آنان برای شناخت وضعیت مناطق آذری‌نشین ایران و سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران در حوزه اقوام از طریق رساله‌های دانشجویی است.

از زمان فروپاشی اتحاد شوروی، فعالیت ترکیه در حوزه آذری به شدت افزایش یافته است. عمده فعالیت علنی ترکیه در این حوزه، پخش برنامه‌های ماهواره‌ای و تلاش برای تغییر فرهنگ‌سازی در میان آذری‌های ایران برای استفاده از رسم‌الخط لاتین است. مشابه‌سازی برخی از عناصر تجزیه‌طلب از حوادث بازی‌های فوتبال در ترکیه در مسابقات تیم تراکتورسازی تبریز می‌تواند نشانه‌ای از این تأثیرگذاری باشد. در ضمن سفیر ترکیه در تهران در مسابقه فوتبال تراکتورسازی و پرسپولیس در ورزشگاه آزادی حضور یافت. البته باید توجه داشت جنبه مذهبی مردم آذری ایران و تفاوت با ترکیه در این حوزه تا حدودی فعالیت ترکیه را در سطح مردم تحت تأثیر قرار داده است. این کشور نیز همانند جمهوری آذربایجان از طریق جذب دانشجویان آذری ایرانی تلاش دارد بر روند مسائل قومی ایران تأثیرگذار گردد.

عربستان نیز اخیراً به عنوان یک بازیگر جدید در این حوزه آذری‌ها فعال شده است که بیشتر بر حمایت مالی گروه‌های تجزیه‌طلب آذری برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران متمرکز است.

2- رویکرد جمهوری اسلامی ایران به آذری‌ها

از منظر جمهوری اسلامی ایران، اقوام فرصت و ظرفیت محسوب می‌شوند. آذری‌ها نیز به دلایل مختلف در راس این رویکرد فرصت‌محوری قرار دارند. در این رویکرد فرهنگ آذری‌ها بویژه زبان آذری بخش جداناپذیر از فرهنگ ملی است و فرهنگ اقوام به طور عام و فرهنگ آذری‌ها رقیب فرهنگ ملی تلقی نشده است در حدی که رهبر انقلاب بر آموزش زبان آذری به فرزندان از سوی خانواده‌ها تاکید دارند. بر همین مبنا توهین به فرهنگ و زبان آذری در واقع توهین به فرهنگ ملی خواهد بود.

3- چشم‌انداز و اهداف جمهوری اسلامی ایران برای سیاست‌گذاری در حوزه آذری‌ها

مهمترین مولفه چشم‌انداز و اهداف جمهوری اسلامی ایران در حوزه اقوام، تثبیت هویت سه وجهی ایرانی، اسلامی و انقلابی است. در کنار این هدف، تقویت فرهنگ و هویت اقوام با رعایت تقویت و حفظ هویت ملی،  بخش دیگری از اهداف سیاست‌گذاری در حوزه آذری محسوب می‌شود.

4- آسیب‌شناسی سیاست‌گذاری حوزه آذری‌ها

یکی از گام‌های اساسی برای رسیدن به انتخاب مناسب از سیاست‌های موجود و ارائه سیاست متناسب، آسیب‌شناسی سیاست‌های موجود در حوزه آذری است. این آسیب‌شناسی کمک می‌کند تا علاوه بر شناسایی سیاست‌های نامناسب، از سیاست‌های مناسب در این حوزه بهره لازم گرفته شود. در ضمن برخی از آسیب‌ها، آسیب‌های عمومی سیاست‌گذاری است و برخی دیگر مختص سیاست‌گذاری در حوزه آذری.

فاصله گرفتن برخی مصوبات با واقعیت‌های موجودکی از آسیب‌های عمومی سیاست‌گذاری‌ها، مقوله سیاست‌گذاری ذهنی است. سیاست‌گذاری حوزه آذری نیز از این آسیب مصون نبوده و از جهاتی ذهنی بودن سیاست‌گذاری‌ها و فاصله گرفتن از واقعیت‌های موجود در آن از شدت بیشتری برخوردار است.

 زمان نامناسب برای سیاست‌گذاری: بهترین زمان برای سیاست‌گذاری در موضوعاتی که پایدار و با دوام است زمان آرامش و غیر بحرانی است. رعایت این نکته زمانی امکان‌پذیر است که قبل از رسیدن یک موضوع یا مسئله به بحران برای مدیریت روند آن اقدام به سیاست‌گذاری نمود درحالی‌که بعضاً مشاهده شده تا یک موضوع از حالت عادی خارج نشده، اقدامی برای سیاست‌گذاری صورت نپذیرفته است. در حوزه آذری نیز این آسیب وجود دارد و عموما‍ً بعد از رسیدن یک مسئله به آستانه بحران سیاست‌گذاری انجام می‌شود. سوء استفاده جریان‌های افراطی قومی از تیم تراکتورسازی یا دریاچه ارومیه نمونه‌هایی از تاخر در سیاست‌گذاری است.

وجود رویکردهای متفاوت در نوع نگاه به موضوع: عدم اتفاق نظر در نوع نگاه به موضوع، زمینه تفسیرهای متفاوت از سیاست‌ها را در پی دارد. افراد و دستگاه‌ها بر اساس رویکرد خود نسبت به منافع و هویت ملی و هویت محلی دست به اقداماتی می‌زنند که در قالب منافع ملی قابل تفسیر نیست. بررسی‌ها نشان می‌دهد برخی از این تفاسیر و اقدامات متفاوت به دلیل وجود گرایشات غیر ملی و غلیه رویکرد محلی‌گرایانه در برخی مجریان دستگاه‌ها و نخبگان است.

 شناخت ناکافی نهادها از جریان‌ها، عناصر و فرهنگ آذری به‌ویژه نهادهای مرتبط با مردم: حضور افراد مسئول در منطقه‌ای نیازمند شناخت دقیق از وضعیت فرهنگی و جریان‌های فعال است. در برخی موارد فرد مسئول بدون اخذ «آموزش‌های لازم» برای شناخت وضعیت منطقه در مسئولیت جدید حضور می‌یابد که در بعضاً مورد سوء استفاده جریان‌های قومی قرار می‌گیرد.

5- سیاست‌های پیشنهادی برای مدیریت حوزه آذری‌ها

آذری‌ها از دیرباز نقش محوری و اساسی در تاریخ ایران داشته‌اند بر این اساس فرصت جدی برای تقویت هویت ملی محسوب می‌شوند. البته نباید حضور آذری‌ها در تاریخ ایران باعث نشود تهدیدات محتمل در این حوزه که از سوی کشورها، نخبگان غیرهمگرا و بعضاً نخبگان قومی و ملی همسو به این حوزه تحمیل می‌گردد، نادیده گرفته شود. روندهای قومی حوزه آذری نشان می‌دهد جریان‌های افراطی تلاش دارند مسائل قومی را از سطح نخبگانی به سطح عمومی تسری دهند. برای مدیریت حوزه آذری باید به فرصت‌های این حوزه توجه شود. نکته قابل تامل این است که بر اساس مولفه‌های هویتی، آذری‌ها کمترین مولفه‌های اختلافی را با هویت ملی دارند اما به دلیل بی‌توجهی به سیاست‌گذاری در این حوزه و از سوی دیگر نقش‌آفرینی افراد و نخبگان همسو و بعضاً مسئولین در تشدید روندهای قومی مانند نمایندگان مجلس و اعضای شورای شهر، این حوزه زمینه ایجاد مسئله برای کشور را داراست. در مجموع حوزه آذری با تمرکز و هم‌نظری دستگاه‌ها و افراد همسو با نظام بر اساس هویت ملی، ظرفیت مناسبی برای تقویت هویت ملی دارد. توصیه های زیر برای سیاست گذاری در حوزه آذربایجان توصیه می شود:

 

  • طراحی برای غلبه گفتمان فرهنگی در مناطق آذری‌نشین: گفتمان فرهنگی به دلیل هزینه کمتر و فواید بیشتر در مقایسه با سایر روش‌های مرسوم تولید امنیت باید گفتمان غالب در این مناطق باشد. این سیاست درواقع جلوه‌ای از رویکرد فرصت محور به حوزه اقوام محسوب می‌گردد. البته این به معنای نادیده گرفتن سایر حوزه‌های تولید امنیت نیست.
  • ایجاد مرجعیت و مرکزیت فرهنگی در مناطق آذری‌نشین نسبت به مناطق آن‌سوی مرز: اکثر اقوام مشابه در آن‌سوی مرز علقه‌ای تاریخی یا عاطفی به ایران دارند و عموماً ریشه اقوام منطقه (اقوام مشابه) در ایران قرار داشته است و جدایی‌های صورت گرفته براثر لشکرکشی‌ها و منازعات نظامی رخ داده است. ظرفیت فرهنگی اقوام ایرانی ازنظر محتوا و عناصر شاخص فرهنگی، بر لزوم برنامه‌ریزی برای مرکزیت‌یابی ایران در حوزه فرهنگی در میان اقوام مشابه در منطقه تأکید دارد. در صورت غلفت از این فرصت، مناطق پیرامونی مانند آذربایجان محوریت فرهنگی آذری‌ها را از آن خود خواهند کرد. تأثیرپذیری آذری‌ها از عوامل فرامرزی نیز آسیب‌های خاص خود را به همراه دارد
  • هماوردی رسانه‌ای متناسب با رسانه‌های فعال در حوزه آذری با بهره‌گیری از ظرفیت و مزیت‌های این حوزه در رسانه‌های فراگیر مانند شبکه‌های ماهواره و مجازی و رسانه‌های دیجیتال: رسانه‌های مختلفی در حوزه آذری اقدام به پخش برنامه می‌نمایند. به‌طور مثال ماهواره ترک‌ست بیش از 200 شبکه به زبان ترکی دارد. این در حالی است که کمیت و کیفیت برنامه‌های رسانه‌های داخلی متناسب با فعالیت رسانه‌های رقیب، بیگانه و معاند نیست. برنامه‌ریزی برای بهره‌گیری از ظرفیت آذری‌ها برای تقویت برنامه‌های رسانه‌ای داخلی و ارتقاء حوزه نفوذ معنوی و فرهنگی در منطقه لازم است.
  • بازنمایی مناسب و صحیح از چهره واقعی آذری‌ها در جامعه: به دلایل مختلف بعضاً آنچه از آذری‌ها در جامعه تصویرسازی شده است، چهره مثبت و واقعی آنان نیست. متاسفانه هر فرد دارای ضریب هوشی پائین و غیرمنطقی با لهجه آذری در فیلم نمایش داده می‌شود. برای رسیدن به اهداف و چشم‌اندازهای پیش‌بینی شده برای سیاست‌گذاری در حوزه آذری، اصلاح این تصویرسازی لازم و ضروری است تا افراد جامعه بر اساس پیشداوری‌ها و سوگیری‌های ذهنی خود رفتار ننمایند.
  • الگوسازی از میان عناصر همگرای ملی در میان اقوام مانند علماء، شهداء، دانشمندان و اهل ‌فرهنگ و معرفی آنان در سطح محلی، ملی و فراملی و مقابله با اسطوره‌سازی منفی: یکی از روش‌های تقویت انسجام ملی ارائه الگوهایی از میان آذری‌ها در سطوح مختلف است. این فرصت از سوی برخی از کشورها و گروه‌های آذری تجزیه‌طلب مورد سوء استفاده قرار گرفته است. آنان علاوه بر معرفی الگوهای غیرهمسو با جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان عناصر شاخص آذری، عناصر خنثای آذری را نیز مصادره نموده و به نوعی از آن‌ها الگوی مخرب می‌سازند. بنابراین این ظرفیت ضمن اینکه می‌تواند عاملی برای تقویت همبستگی ملی در میان آذری‌ها گردد و قوم مشابه در کشورهای همسایه را از این طریق به پذیرش مرکزیت اقوام ایرانی رهنمون نماید، در صورت عدم طراحی مناسب می‌تواند آسیب‌هایی را در حوزه آذری برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد نماید.
  • برجسته‌سازی نقاط مثبت و ایثارگری آذری‌ها در حفظ و دفاع از تمامیت ارضی کشور در مقاطع مختلف: آذری‌ها در مقاطع مختلف دوشادوش آحاد جامعه در تاریخ معاصر ایران، به‌ویژه در دورانی که ایران با تهدید مواجه شده است، نقش‌آفرینی کرده‌اند. برجسته نمودن این نقش می‌تواند در تقویت حس همبستگی ملی آنان و ارتقاء احساس مشترک در قبال ایران مؤثر باشد.
  • مدیریت شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به‌عنوان بستر فعالیت‌های حوزه گروه‌های افراطی آذری و هدایت آن بر اساس راهبردهای جمهوری اسلامی ایران: یکی از ابزارها و بسترهای جدی فعالیت گروه‌های افراطی آذری، ابزارهای جدید رسانه‌ای مانند شبکه‌های اجتماعی است. حجم بالای حضور این گروه‌ها در این شبکه‌ها لزوم توجه ویژه به برنامه‌ریزی برای مدیریت آن‌ها در راستای راهبردها و منافع جمهوری اسلامی ایران را نشان می‌دهد.
  • توسعه گردشگری در مناطق آذری‌نشین بویژه با توجه به جایگاه تبریز: یکی از ظرفیت‌های مناطق آذری‌نشین، ظرفیت گردشگری این مناطق، اعم از سیاحتی، سلامت و علمی است. در نگاه اول صنعت گردشگری دارای نتایج اقتصادی است اما این صنعت علاوه بر تأثیر بر روند توسعه مناطق در حوزه‌های فرهنگی و امنیتی (امنیت‌زایی) نیز مؤثر است. در طراحی‌ها باید به این ابعاد نیز توجه نمود.
  • تقویت هویت انقلابی در کنار هویت ملی و دینی آذری‌ها: بر اساس اسناد بالادستی مؤلفه‌های هویت‌بخش ملی (ایرانی، اسلامی و انقلابی) باید به طور همزمان در میان آذری‌ها تقویت گردد. آذری‌ها به دلیل جایگاه بالا در تقویت تشییع در ایران، ظرفیت لازم برای تداوم این نقش‌آفرینی را دارند و از سوی دیگر باید از این مولفه برای تقویت هویت ملی و همگرایی آنها بهره گرفت.
  • رفع خلاءهای قانونی در خصوص نفرت‌پراکنی قومی و و اقدامات بر ضد تمامیت ارضی و هویت ملی (جرم‌انگاری):  وجود و ابلاغ خطوط فرهنگی حساسیت‌زا در حوزه قومی برای جلوگیری از اختلاف‌افکنی قومی لازم است اما کفایت نمی‌نماید. قانون‌گذار نیز تاکنون در این راستا اقدام به قانون‌گذاری ننموده است و اصطلاحاً در این زمینه خلاء قلانونی وجود دارد. بنابراین باید برای مقابله با طرح مباحث اختلاف‌انگیز در حوزه قومی و همچنین تمامیت ارضی و هویت ملی، اقدام به جرم‌انگاری و تدوین قانونی در قانون مجازات اسلامی نمود. این اقدام در برخی کشورهای دنیا سابقه دارد.
  • عدم دخالت موضوعات قومی در تقسیمات کشوری و توجه به حساسیت‌ها در این زمینه: تقسیمات کشوری یک موضوع کاملاً کارشناسی و علمی است و باید از ورود مسائل قومی در آن جلوگیری به عمل آورد. در ضمن باید در مراحل کارشناسی به حساسیت‌های موجود در تقسیمات کشوری نیز توجه نمود. در غیر این صورت احتمال بروز بحران قوم‌پایه زیاد است یا تقسیمات بر پایه قومیت به رشد قوم‌محوری منجر خواهد شد
  • رصد و شناخت سیاست‌ها و برنامه‌های گروه‌های قومی افراطی و تجزبه‌طلب، کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و نهادهای بین‌المللی در حوزه آذری برای اقدام مقابله‌ای به موقع (رصد هماوردی): اولین گام برای هماوردی متناسب با برنامه‌ها و اقدامات گروه‌ها و کشورها در حوزه آذری ایران، آگاهی از سیاست‌ها و برنامه‌های آنان است. این رصد می‌تواند در حوزه‌های مختلف برای طراحی و برنامه‌ریزی مناسب باشد اما این سیاست در حوزه امنیتی ذکر شده است تا به‌عنوان یک رصد همه‌جانبه مورد نظر باشد.
  • رصد تحولات مسائل داخلی و خارجی به دلیل احتمال تبدیل یک حادثه ساده به بحران: در کنار رصد تحرکات سایر بازیگران تشکیلاتی، لازم است مسائل داخلی و خارجی مرتبط با حوزه آذری رصد گردد تا اقدام به موقع طراحی و اجرا گردد. این سیاست از آن جهت دارای اهمیت است که در مواردی مشاهده شده است یک حادثه به ظاهر ساده به دلیل عدم رصد دقیق موردتوجه قرار نگرفته است و در طول زمان نه چندان زیاد به یک تهدید تبدیل شده است.
  • جلوگیری از رشد و تحرکات گروه‌ها و تشکل‌های قومیت‌گرا: برای جلوگیری از بروز تنش‌های اجتماعی و امنیتی لازم است با طراحی مناسب از تشکل‌یابی گروه‌های افراطی آذری ممانعت به عمل آورد. حضور و فعالیت این نوع گروه‌ها باعث ملتهب شدن فضای اجتماعی می‌گردد و عملاً اجرای سیاست‌های همگراساز ملی که نیازمند آرامش اجتماعی هستند، با خلل مواجه می‌شوند.
  • بسترزدایی از فعالیت‌های گروه‌های تجزیه‌طلب (مانند محیط زیست و ورزش): بررسی برنامه‌های گروه‌های افراطی و تجزیه‌طلب نشان می‌دهد که آنان صرفاً بر تحرکات امنیتی سخت تمرکز ندارند بلکه در تلاش هستند از بسترهای مختلف ایجاد بحران در حوزه قومی استفاده نمایند. برای مدیریت تحرکات این گروه‌ها در این حوزه، باید برنامه‌ریزی مناسبی نمود تا بسترهای احتمالی قبل از سوء استفاده آنان شناسایی و برای خارج کردن این بسترها از دسترسی آنان اقدام نمود. دو حوزه ورزش و محیط زیست از مهم‌ترین حوزه‌های غیرامنیتی موردتوجه گروه‌های فوق است.
  • بهره‌گیری از ظرفیت مردم در تولید امنیت از طریق احیاء و تقویت مکتب نرم‌افزاری و مردم‌محور تولید امنیت شهیدان بروجردی، شوشتری و کریمی: با مروری بر آنچه در سال‌های آغازین انقلاب در مناطق دارای تنوع قومی به‌ویژه کردستان گذشته است، یک عامل در تولید امنیت بسیار پر رنگ دیده می‌شود و آن بهره‌گیری از ظرفیت مردم در برقراری امنیت است. این اقدام را که می‌توان مکتب نرم‌افزاری و مردم‌محور تولید امنیت نامید، میراث گران بهای شهیدانی چون محمد بروجردی و نورعلی شوشتری است. تجربه اخیر اجرای این مکتب در شرق کشور به منصه ظهور رسید که باوجود برخی مشکلات و نواقص در مجموع توانسته شرایط مناسبی برای برقراری امنیت مردم‌محور ایجاد نماید. این تجربه هنوز به خوبی در مناطق آذری‌نشین اجرا نشده است.
  • بهره‌گیری از ظرفیت نظام آموزشی برای تقویت هویت و همبستگی ملی: در کشورهای دارای تنوع قومی یکی از ظرفیت‌های مهم برای تقویت هویت و همبستگی ملی نظام آموزشی است. با توجه به شرایط حاکم بر نظام آموزشی و حضور قاطبه افراد در این نظام به‌عنوان شاگرد، معلم، مدیر و کارمند این ظرفیت باید مورد بهره‌برداری قرار بگیرد. این ظرفیت هم اکنون از سوی برخی گروه‌های افراطی آذری موردتوجه قرار گرفته است.
  • ارتقاء بسترهای نقش‌آفرینی در دیپلماسی علمی با کشورهای پیرامونی و جهان اسلام به‌ویژه در حوزه جذب دانشجو: مناطق آذری‌ می‌توانند بسترهای لازم برای نقش‌آفرینی در عرصه دیپلماسی علمی را فراهم نماید و بعضاً این بستر به‌طور نسبی وجود دارد. به‌طور نمونه دانشگاه‌های تبریز و ارومیه هم بستر لازم برای پذیرش دانشجوی آذری، ترکیه‌ای و کرد عراقی را دارد. در این حوزه باید نقشه راه کلی برای حضور دانشجویان خارجی به‌ویژه از منطقه و جهان اسلام در دانشگاه‌ها کشور تدوین گردد و جایگاه دانشگاه‌های این مناطق در آن نقشه مشخص گردد.
  • قطب‌سازی و برندسازی در حوزه فناوری بر اساس ظرفیت‌های موجود در منطقه: هر یک از مناطق دارای ظرفیت‌های مختص خود از حیث نیروی انسانی و امکانات طبیعی است. این ظرفیت‌ها می‌تواند در صورت برنامه‌ریزی مناسب به یک قطب و برند کشوری یا منطقه‌ای در حوزه فناوری گردد.
  • اصلاح و ایجاد رشته‌های دانشگاه‌های مناطق آذری متناسب با نیازهای آن‌ها: هر یک از مناطق کشور دارای ظرفیت‌ها، اقتضائات و زیست‌بوم خاص خود است که می‌تواند در ایجاد رشته‌های متناسب با این شرایط مؤثر باشد. به عبارت دیگر، رشته‌های دانشگاهی یک قالب کلی نیست که در کل کشور و بدون ملاحظه شرایط مناطق به یک شکل اجرا شود.
  • اصلاح سیاست بومی‌گزینی دانشجو: سیاست بومی‌گزینی یکی از مصادیق طراحی یک سیاست اجتماعی بدون توجه به همه ابعاد موضوع است. این طرح با اهدافی مانند کاهش هزینه‌های تحصیل به‌ویژه از حیث هزینه اقامت و تحصیل حداکثری دختران در محل زندگی خود تصویب و اجرا شد اما در این سیاست توجه مناسبی به ابعاد هویتی موضوع نشده است. این سیاست در حوره اجرا به تمرکزیابی دانشجویان یک قوم در دانشگاه منطقه خود منجر شده است که آسیب‌های خاص خود را دارد. بنابراین در اصلاح این سیاست، حداقل باید بر ایجاد تحرک در جامعه و رفع محلی‌گرایی توجه شود برخی معتقدند با اجرای این سیاست، چرخه کمتر توسعه یافتگی در مناطق مرزی تکرار می‌شود.
  • ارتقاء سطح همبستگی ملی و تقویت فرهنگ ملی از طریق توجه به آموزش زبان‌های محلی به‌عنوان یک آزادی (اجرای دقیق اصل 15 قانون اساسی) و محوریت‌یابی در زبان‌های مشترک اقوام ایرانی و کشورهای پیرامونی: زبان محلی بر اساس اصل 15 قانون اساسی یک «آزادی» محسوب می‌شود. برای اجرای اصل 15 قانون اساسی باید توجه نمود که این اصل بر آزاد بودن آموزش ادبیات زبان‌های محلی و قومی در مدارس تأکید دارد نه اینکه آموزش به زبان محلی و قومی.

تنوع زبانی و گویشی در ایران این ظرفیت را به همراه دارد که با یک برنامه‌ریزی در این حوزه بتوان جمهوری اسلامی ایران را در محوریت کشورهای پیرامونی از این منظر قرار داد. راه‌اندازی رشته زبان و ادبیات محلی و قومی در دانشگاه‌ها با نگاه به این راهبرد در اسناد بالادستی پیش‌بینی شده است. باید توجه نمود که زبان فارسی از گذشته در میان ایرانیان دارای کارکرد وحدت‌بخش بوده است به نحوی که از دوران شاهان ترک‌زبان همچون سلطان محمود غزنوی، زبان دربار شاهان ایران بوده و از عصر صفوی به بعد، اکثریت قریب به اتفاق نامه‌ها و اسناد دولتی به این زبان نگارش یافته است بنابراین احساس تعلق زبان فارسی به قوم خاص در میان اقوام ایرانی بسیار محدود است و نباید این زبان مشترک ایرانیان دچار ضعف گردد و هر سیاست زبانی باید به تقویت زبان فارسی منجر گردد.

  • آموزش مدیران و کارکنان مناطق آذری ناظر به نیازها، شرایط منطقه و حساسیت‌های قومی و به کارگیری افراد با تجربه، خلاق و دارای فهم کلان و ملی و نگاه حاکمیتی البته با عنایت به رعایت شایسته‌سالاری در این حوزه: در این سیاست آنچه در درجه اول از اهمیت قرار دارد، به کارگیری افراد با ویژگی‌های فوق در مدیریت این مناطق است اما ممکن است نیروی کافی با این ویژگی‌ها وجود نداشته باشد یا لازم باشد نیرویی با این ویژگی‌ها تربیت شود، بنابراین باید در حوزه آموزش مدیران و کارکنان این مناطق ناظر به نیازها، شرایط و حساسیت‌های مناطق طراحی نمود.

 

  • حمید هوشنگی: عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع)