آذربایجان قلب ایران است؛ تاکید روزنامه دولت بر جرم انگاری در زمینه «ادبیات نفرت» و «اقدام علیه کیان کشور»

۱۹ آبان, ۱۳۹۴
آذربایجان قلب ایران است؛ تاکید روزنامه دولت بر جرم انگاری در زمینه «ادبیات نفرت» و «اقدام علیه کیان کشور»

روزنامه ایران:  صدا و سیما یکی از سازمان های پیچیده و عریض و طویل در سیستم اداری ایران است ولی علاوه بر جنبه های مثبت، گاه آسیب ها و جنبه های منفی ای نیز در این رسانه بروز می کند. آخرین نمونه این آسیب ها در پخش برنامه‌ای توهین‌آمیز در قالب یک نمایش کودکانه نمایانگر شد.
«ملت» ساختاری زنده و همبسته‌ است که در طول تاریخ به طور طبیعی و با مشقت و کوشش مردم یک کشور شکل می‌گیرد و قطعاً احترام متقابل و مهرورزی به همه اجزای آن، در حکم عضلات و مفصل‌های آن هستند. یکی از دانشوران علوم‌ انسانی در قرن نوزدهم، بقای یک ملت را رفراندومی روزانه توصیف کرده است. این توصیف، جوهره زیست مشترک تاریخی و اجتماعی مردم را بخوبی توضیح می‌دهد. چند سال پیش هنگامی که زلزله ارسباران شهرهای آذربایجان ‌شرقی را لرزاند، موجی عظیم از کمک‌های مردم و صف‌های طولانی اهدای‌ خون در سراسر ایران شکل گرفت. اهدای‌ خون (مایه حیات و زندگی‌ انسان) یکی از بالاترین مصادیق عشق به هموطن است. در آن حادثه، 500 جان از جمع هموطنان آذری تسلیم قهر طبیعت شد. ولی هزاران کیسه خون از سراسر کشور به سوی تبریز سرازیر گشت. معنای عمیقی در این خون‌ها نهفته بود که ریشه در معجزات خاک ایران ما دارد و باید قدرش پاس داشته شود.

ما به عنوان جامعه‌ای قانونمند، به عنوان کسانی که علاقه به همزیستی، حقوق انسانی و احترام متقابل داریم، باید این همزیستی را «ضمانت» کنیم. بنابراین لازم است «کیان کشور و ملت» مورد حمایت قانون و دستگاه قضایی قرار گیرد تا در آینده چارچوبی برای داوری و دادگری وجود داشته باشد.

بی‌گمان رسانه ملی  موظف به تقویت این پیوندها است. رسانه ملی باید با توجه به اسناد بالادستی مانند سند ‌چشم‌انداز ‌توسعه به عملکرد خود نظری انداخته و در این مسأله بیندیشد که برای تقویت و استوارسازی و در یک کلام «آبیاری» این درخت کهن چه کرده است؟ در جهانی که رسانه ابزار هژمونی قدرت‌های برتر هستند، مخاطب ‌ایرانی آماج تهاجمات رسانه‌ای است. طبیعی است در چنین شرایطی شهروند ایرانی ترجیح می‌دهد غرورش را در آیینه رسانه‌ای که از بودجه عمومی تغذیه می‌کند، مشاهده کند. اما پرسش این است که اگر این رسانه نیز غرور و حیثیت شهروند ایرانی را بیازارد، او کدام محکمه و ملجأ را دارد؟  این نخستین بار نیست که صدا و سیما البته به سهو، مرتکب خطایی می‌شود که باعث آزرده شدن احساسات و عواطف بخشی از مردم کشورمان می‌شود و تجربه ثابت کرده است تا زمانی که سیاست محکمی به صورت قانون و آیین‌نامه در داخل صدا و سیما تدوین نشود، متأسفانه چنین سهو و خطاهایی باز هم امکان وقوع خواهند داشت.
نکته مهم در این میان این است که مسئولان ارشد رسانه و از جمله ریاست سازمان صدا و سیما در اقدامی منطقی از مردم بابت این اشتباه پوزش خواستند و دولتمردان نیز این اقدام موهن را محکوم کردند. این اقدام مثبت یعنی پذیرش مسئولیت توسط ریاست سازمان صدا و سیما و پوزش وی، می‌تواند سرآغازی برای اصلاحات بعدی باشد .

اما گام بعدی برای این مهم، تدوین قانونی است تا از گسترش چنین ادبیاتی در جامعه (خواه سهوی و خواه خدای ناکرده عمدی) جلوگیری کرده و راه را بر بدخواهان سد کند. بر این مبنا، قوانین موضوعه کشور باید نفرت‌پراکنی علیه بخشی از «شهروندان» را گذشته از طبقه، قوم، مذهب، صنف و ناحیه ممنوع و ضمانت‌های اجرایی معنادار مانند «حبس و جریمه نقدی» برای این ممنوعیت تعیین کند. ما به عنوان جامعه‌ای قانونمند، به عنوان کسانی که علاقه به همزیستی، حقوق انسانی و احترام متقابل داریم، باید این همزیستی را «ضمانت» کنیم. بنابراین لازم است «کیان کشور و ملت» مورد حمایت قانون و دستگاه قضایی قرار گیرد تا در آینده چارچوبی برای داوری و دادگری وجود داشته باشد. درغیر این صورت با وجود شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های متعدد و سلایق گوناگون کنترل نظام اجتماعی چه بسا در پاره‌ای موارد از اراده ما خارج شود.

قوانین موضوعه کشور باید نفرت‌پراکنی علیه بخشی از «شهروندان» را گذشته از طبقه، قوم، مذهب، صنف و ناحیه ممنوع و ضمانت‌های اجرایی معنادار مانند «حبس و جریمه نقدی» برای این ممنوعیت تعیین کند.

چنین خلأیی علاوه بر اینکه یک ضعف سیستمی مهم و دامنه‌دار است، زمینه سوء استفاده بدخواهان ملت و دشمنان کیان کشور را نیز فراهم می‌آورد. خوشبختانه «آذری‌ها» همواره نشان داده‌اند که نسبت به تحریکاتی از این دست که در  فضای مجازی شکل می‌گیرد، هشیارند و ابعاد محلی زندگی اجتماعی را در دامنه وسیع حیات ملی تصویر و ترسیم کرده‌اند، تجربه اخیر نیز یک بار دیگر این مسأله را اثبات نمود. فرهیختگان و نخبگان آذربایجانی نیز باید هشیار باشند که عده‌ای افراطی بر آنند تا از خطای سهوی روی داده سوء استفاده کرده و با خطایی بزرگ‌تر، ضمن به مخاطره افکندن امنیت و همزیستی ایرانیان، منافع نامشروع خود را پی گیرند. حسن ختام اینکه موضوع مهمی که در این بین تا حدی مفغول مانده، دامنه عام مخاطبان توهین است. مخاطب این توهین نه فقط آذری‌ها بلکه تمام ملت ایران است؛ نه تنها به خاطر اینکه آذری‌ها جزو هسته سخت ملت ایران هستند و آذربایجان قلب ایرانیت و تأسیس دولت ملی صفویه و انعقاد هویت ملی در همان دوره به نام آنان ثبت است بلکه به خاطر اینکه این رفتار روح همبستگی ملی ما را جریحه‌دار می‌کند.