به مناسبت سوم خرداد
تیمسار مسعود بختیاری: آزادی خرمشهر حاصل یک ارادهٔ ملّی بود

۳ خرداد, ۱۴۰۱
تیمسار مسعود بختیاری: آزادی خرمشهر حاصل یک ارادهٔ ملّی بود

سرتیپ بختیاری از فرماندهان و طراحان عملیات در دفاع مقدس و از فرماندهان آزادسازی خرمشهر بوده است که روایت خود را از حماسهٔ آزادی خرمشهر می‌گوید:

در آزادسازی خرمشهر طرحی در ۳ مرحله در نظر گرفته شد و گام به گام به اجرا درآمد. ابتدا عملیات ثامن الائمه انجام گرفت بعد عملیات طریق القدس و در نهایت بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد. مجموعه این ۳ عملیات اصلی و چند عملیات فرعی و انحرافی اقدام هایی بود که با هدف تغییر کفه قدرت به نفع نیروهای خودی و به ضرر دشمن انجام گرفت. همان طور که اشاره شد توان نظامی دشمن در ابتدای جنگ بیشتر از ما بود و ما در مرحله اول باید این توازن را بر هم می زدیم لذا ابتدا دشمن را به حالت انفعال رساندیم تا بتوانیم ضربه نهایی را که آزادسازی خرمشهر بود بر پیکر دشمن وارد سازیم. بنابراین آزادسازی خرمشهر برایند یک سلسله عملیات مقدماتی و حساب شده است. نکته مهم این عملیات این بود که سپاه و ارتش به همراه نیروهای داوطلب بسیجی دوشادوش هم تحت فرماندهی مشترک سپاه و ارتش عمل کردند. در این مقطع که سال دوم تشکیل سپاه بود، تشکیلات سپاه پاسداران توانسته بود سازمان های مورد نیاز یک نیروی رزمی را به دست آورد.

ابتدا راهکارهای زیادی در مرحله طراحی عملیات پیش بینی شد و در نهایت عبور از کارون که عملیاتی پیچیده بود انتخاب شد و نیروهای ما در فاصله ۱۵ کیلومتری بالای خرمشهر از رودخانه عبور کردند و با یک گردش به سمت خرمشهر، شهر را از سمت ورودی از طریق بصره و شلمچه به محاصره خود درآوردند. این طرح بسیار جالب و دقیق بود و روی آن حدود یک ماه کار شده بود و نیروی کافی برای اقدام پای کار آورده شد و تدارکات لازم دیده شده بود. در واقع این عملیات قدرت نمایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بود که همه نیروها… همه ملت دست به دست هم دادند و خرمشهر را آزاد کردند.

دشمن انتظار و باور نداشت که نیروهای ما بتوانند بلافاصله بعد از عملیات بزرگی مثل فتح المبین (آزادسازی بستان) به سرعت آماده عملیات بزرگ دیگری شوند که آزادسازی خرمشهر بود. آنان تصور می کردند حداقل ۴ الی ۵ ماه فاصله میان عملیات فتح المبین با عملیات بعدی خواهد بود. لذا ما با به کار گرفتن ریسک فرماندهی و سرعت عمل، دشمن را طوری غافلگیر کردیم که تا لحظه محاصره شهر باورش نمی شد ما بتوانیم دست به اقدامی چنین بزرگ بزنیم. دشمن با توجه به پیچیدگی عبور از رودخانه تصور نمی کرد بتوانیم از کارون عبور کنیم و به تجهیزات آن دست یابیم. فرماندهان عراقی ما را مرد میدان عبور از رودخانه نمی دیدند، اتفاقاً ما هم آمدیم ثقل عملیات را بر روی عبور از رودخانه متمرکز کردیم. یعنی در عریض ترین قسمت رود چندین پل زدیم و نیرویی به استعداد ۵ الی ۶ لشکر (چیزی حدود ۵۰ هزار نفر با تجهیزات نظامی) را ظرف چند ساعت از رودخانه کارون عبور دادیم و خرمشهر را به محاصره خود درآوردیم. ما بعد از عبور از رودخانه مستقیم به سمت شهر نرفتیم چون می دانستیم دشمن به عمق ۱۵ کیلومتر مواضع و موانع سهمگین به وجود آورده است و حرکت مستقیم به سمت شهر مساوی با مرگ حتمی بود. ناچار راهمان را دور کردیم و از سمت شلمچه ضمن قطع ارتباط نیروهای عراقی مستقر در خرمشهر با عقبه خود به سمت شهر پیشروی کردیم و نیروهای دشمن را به محاصره کامل درآوردیم. نیروی در محاصره هم که انگیزه ای برای جنگیدن ندارد و مجبور است دست های خود را به علامت تسلیم بالا ببرد.

البته تصور ما این بود که با توجه به شعارهایی که صدام می داد نیروهای حاضر در شهر مقاومت خواهند کرد. براین اساس احتیاط کردیم و وارد شهر نشدیم. فقط محاصره را کامل کردیم، اما ارتش صدام بلافاصله بعد از این که متوجه شد راه فراری ندارد اغلب داوطلبانه به اسارت نیروهای ما درآمدند. در آن عملیات چیزی حدود ۲ لشکر از ارتش عراق یعنی بیش از ۲۵ هزار نفر به اسارت درآمدند.