سومین سالگرد درگذشت تقی توکلی
صنعتگر پیشگام و میهن‌پرست

۱۸ دی, ۱۴۰۰
صنعتگر پیشگام و میهن‌پرست

امروز ۱۸ دی ماه ۱۴۰۰، سومین سالگرد درگذشت مرحوم تقی توکلی، صنعتگر و کارآفرین و تکنوکرات برجسته ایرانی است که سهمی بزرگ در صنعتی‌کردن تبریز و احداث صنایع نو در آذربایجان داشته است.

مهندس تقی توکلی کارآفرین و کارخانه‌دار ایرانی و فرزند خانواده خوشنامی از خطه وطن‌خواهانِ تبریز است. پدرش از نوجوانی به پیشه بازرگانی گروید و به سرزمین‌های همجوار رفت و آمد داشت. در این سفرها با زیر و بم پیشه بازرگانی و تجارت نفت، قند، شکر و کبریت آشنایی به هم رساند و در سال ۱۲۹۷ خورشیدی، کارخانه کبریت توکلی را پایه‌گذاری کرد. شمار کارگران کبریت توکلی تا سال ۱۳۱۸ به ۸۰۰ نفر می‌رسید که حدود نیمی از آنان را زنان تشکیل می‌دادند. گذشته از این، حاج آقا کبریت‌ساز توکلی، به سال ۱۳۲۸، نخستین کارخانه خصوصی تولید برق را در تبریز تأسیس کرد. تقی توکلی بعد از فوت پدرش در سال ۱۳۳۷ مدیریت کارخانه را بر عهده گرفت و موازی با توسعه کبریت‌سازی، دست به راه‌اندازی کارخانه های نئوپان سازی، فورمیکاسازی و کابینت‌سازی زد.

اگرچه توکلی، کارآفرین و فعال بخش خصوصی بود، در دهه۱۳۴۰ به همکاری با دولت در بخش طرح‌های بزرگ دعوت شد و علاوه بر راه‌اندازی و اداره «ماشین‌سازی تبریز» و «مس سرچشمه کرمان» در تاسیس مجموعه‌های دیگری نظیر کارخانه‌های بلبرینگ‌سازی تبریز، ایدم، شرکت گسترش صنایع ریلی، کمپرسورسازی تبریز و پمپ ایران و تراکتورسازی نقش داشت. توکلی در سال ۱۳۵۶، زمانی که کشور با مشکل کمبود برق روبه‌رو بود، به وزارت نیرو در کابینه جمشید آموزگار انتخاب شد و سرانجام، پس از ۲۰ ماه، بدون دریافت حقوق دولتی، کناره‌گیری کرد و به کار صنعت بازگشت.

پس از انقلاب اسلامی، کارخانه کبریت‌سازی توکلی به شمول مصادرها گرفتار آمد و مهندس توکلی هم مدتی دچار زحماتی شد و سرانجام تن به هجرتی ناخواسته داد. در اواخر دهه ۱۳۶۰، زمانی که کارخانه کبریت‌سازی به ورشکستگی افتاده بود، از تقی توکلی دعوت شد که به ایران بازگردد تا کارخانه ورشکسته با ۴۱۰  میلیون تومان بدهی انباشته را دوباره احیا کند. این کارخانه همچنان فعال است.

 

بخشی از خاطرات و روایات مرحوم تقی توکلی

ما هم سعی کردیم دله‌دزدی در پول ملت نشود. علاقه به مدیرعامل بودن و ماندن نداشتم، اگرچه وزیر هم شدم. نسل ما که در کار بودند عمدتا اینطور فکر می‌کردند. دنبال منافع خود نبودیم، می‌خواستیم به کشور خدمت کنیم، اسم‌مان بماند و شرافت انسانی حفظ شود. البته الان هم هستند آدم‌هایی که اینطور فکر کنند، همه که دزد و فاسد نیستند! الان هم اگر از نیروی موجود در متفکران و جوانان کشور استفاده شود شاید ظرف کمتر از ۷ تا ۱۰ سال صنعتی شویم.

🔰 عشقِ وطن در قلب ایرانیان هست. ایرانی احساساتی، وطن دوست و ملی‌گراست. این عشق بر صنعت هم تاثیرگذار بوده است. شما باید به این بیاندیشید که چطور شد که تجار واردکننده کالای خارجی تبدیل شدند به کارخانه‌دار تولیدکننده کالا در داخل؟ آقای لاجوردی و آقای برخورداری و … اینها بازرگان بودند، چطور شد که اینها تولیدکننده شدند؟ چطور شد که صنعت این‌قدر رشد کردند که شدند صادراتچی؟

🔰 الان دیگه شما نمی‌توانید آن کار را بکنید! الان همه واردکننده‌اند و دارند مملکت را می‌فروشند! به عنوان مثال، ۳۲۸ تن فندک وارد کرده‌اند. کلنگ وارد کردند! این کارها واقعا بی‌انصافی‌ست، اقلا بگذارید یک عده که در محله‌های شهرهایمان چکش می‌زنند و این اقلام را تولید می‌کنند، نانشان را بخورند! الان علاقه و مهر ایرانیت است که انگار مرده است. ببینید دیگر! جوانان امروز اکثرا دغدغه لذت فردی خود را دارند. پس ایران چه می‌شود؟ مملکت چه می‌شود؟

🔰 در پروژه‌های ملی باید روحیه ملی‌گرایی و وطن‌خواهی ایجاد کرد. سیستم و سازمان موفق می شود که احساس کند در هیچ شرایطی دروغ گفته نمی‌شود، مخصوصا از جانب مدیران بالاتر. اگر کسی این‌کاره نیست، بهتر است عذرخواهی کند و کنار رود. چون در طرح‌های کلان که متعلق به ملت است و مال جد و آباء من که نیست، نمی‌شود، باید شبانه روز برای منافع ملت کار کرد.

🔰 ما هم سعی کردیم دله‌دزدی در پول ملت نشود. علاقه به مدیرعامل بودن و ماندن نداشتم، اگرچه وزیر هم شدم. نسل ما که در کار بودند عمدتا اینطور فکر می‌کردند. دنبال منافع خود نبودیم، می‌خواستیم به کشور خدمت کنیم، اسم‌مان بماند و شرافت انسانی حفظ شود. البته الان هم هستند آدم‌هایی که اینطور فکر کنند، همه که دزد و فاسد نیستند! الان هم اگر از نیروی موجود در متفکران و جوانان کشور استفاده شود شاید ظرف کمتر از ۷ تا ۱۰ سال صنعتی شویم.