ایرانیان میهن پرستند نه چیز دیگر

۲ اردیبهشت, ۱۳۹۴
ایرانیان میهن پرستند نه چیز دیگر

 و جاهل عربستان یک شهروند ایرانی را گردن زد.

در این بین عده ای که دچار عقده های حقارت اند خود را به در و دیوار زدند که ایرانیان نژادپرستند و هر چه سزاوار خودشان بود نثار این ملت کردند.

این گروه کسانی هستند؟

1- تقریبا همه کسانی که با ملی گرایی ایرانی در ستیزند سعی می کنند خود را به شکل و زی پست مدرنها دربیاورند و از این گفتمانها استفاده کنند و از آنجا که مرز فراروایتهای پست مدرن با افاضات سست مایه در ادبیات سیاسی ما مشخص نیست این افراد از فحش دادن به تاریخ و فرهنگ این مردم ابا ندارند.

2- گروهی هم به علت عدم شناخت جامعه و ضعف تئوریک ، رخدادهایی که از پیش بینی و درکشان عاجزند به فاشیست ها(!) نسبت می دهند نمونه ش این امر هم چهره شناخته شده چون اباذری است که مراسم سوگواری مرتضی پاشایی را به فاشیستی شدن جامعه و توده ای شدن مردم نسبت داد.

نتیجه اینکه:

1.در تمام دموکراسی های نوین اکثریت وسیع مردم دارای احساسات وطن دوستی اند و به کشورشان عشق می ورزند و درمقابل توهین دیگران به هویت ،ملیت و یا به شهروندان خود واکنش نشان میدهند و برهمگان روشن است که میهن پرستی با نژادپرستی متفاوت است.

2.حمایت مردم از هم وطنان و پشتیبانی دولتها و ملتها از شهروندان خود ،نشانه هوشیاری ملی ،بالا بودن مسئولیت جمعی و وفاق اجتماعی و زنده و پویا بودن آن جامعه است.

3.اصولا دلیل فلسفی عضویت فرد در گروه بزرگتری به نام ملت به خاطر حقوق،مزایا و حمایتی است که این عنوان برای فرد به همراه می آورد.گویا این گروه اطلاع درستی از حقوق و وظایف و معانی واژه “شهروندی” و روابط متقابل فرد –ملت ندارند.

4.آیا این عده نمی دانند که “نگرش جامعه”در دموکراسی اهمیت اساسی دارد.طنز قضیه اینجاست که  خود را نماینده مردم هم میدانند ولی مدام به ارزش ها، نگرش های مردم توهین می کنند. این تناقض نشان دهنده چیست ؟ و یا اینکه این گروه را هیچ پیوندی با ایرانیان و ایرانیگری نیست.

5 .و اما نژادپرستان کیستند.آنانی که مدام لجن پراکنی قومی می کنند و سعی دارند اقوام ایرانی را به جان همدیگر بیاندازند خوشبختانه سابقه شان هم مشخص است و ارتباطشان با بیگانگان هم معرض و ادبیات نگارشی شان هم گویای همه چیز.

6. ایرانیان مردمی وطنخواه اند که به وحدت ملی و تمامیت ارضی و اصل و نسب تاریخی خود علاقه دارند و تا به امروز آن را حفظ کرده اند. یکی از اربابان فکری این جماعت یعنی برنارد لوئیس به خوبی ایران را شناخته. وی می گوید:

«در دوهزار سال گذشته هیچ کشورگشا یا نیروی خارجی ای نتوانسته‌است بر زبان و فرهنگ ایرانی اثرات بنیادی بگذارد، که این یکی از نشانه‌های فرهنگ برتر است، و فرهنگ برتر همیشه بر فروتر چیرگی یافته‌است».

این مقاومت به معنی عنصر آگاه هویتی در بین مردم ایران است اما ارزیابی این ویژگی با مفاهیمی چون نژادپرستی و… تقلیل شعور ملت ایران به رفتارهای نا به هنجار است. دشمنان و عوامل ایرانی نمای آنها از آنجایی که وطن خواهی مردم ما را سدی در برابر نیات توسعه طلبانه خود می بینند، سعی دارند ابتدا با از بین بردن این ویژگی خاکریزهای بعدی را تصرف کنند. راسیسم و نژادپرستی هر چه بود محصول غرب و اندیشه غربی بود، و ارتباطی به تاریخ اندیشه سیاسی ایرانیان ندارد زیرا ریشه ای در این آب و خاک ندارد.

 

 

*دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی- شهید بهشتی