مجلس خانه ملت، یا… /سالار سیف الدینی

۷ مرداد, ۱۳۹۷
مجلس خانه ملت، یا… /سالار سیف الدینی

جان بولتون پیش از انتصاب به این سمت در مقاله‌ای که در مجله نشنال‌رییو (1396) نوشته بود؛ فهرستی از کارهایی را که آمریکا باید پس از خروج از برجام علیه ایران انجام دهد، پیشنهاد داد. از آن جمله می‌توان به تقویت و حمایت از «جریان‌های جدایی‌طلب قومی در داخل ایران» اشاره کرد، او در مقاله خود صریحا از اقوام شریف ایرانی نام برده است. وب‌سایت چراغ آزادی وابسته به تندروهای نئوکان، پس از انتصاب بولتون به این سمت، گزارشی درباره «طرح تغییر رژیم» در ایران منتشر کرد که شامل خُردکردن کشور به اجزای کوچک‌تر از طریق استفاده از اقلیت‌های مذهبی و قومی می‌شد.یکی از اندیشکده‌های مهم که به‌تازگی گزارش‌هایی به مشاور امنیت ملی درباره ایران ارائه می‌دهد، «مؤسسه گروه مطالعات امنیت» است که اعضای آن متشکل از نظامیان و تحلیلگران آمریکایی هستند که پیشینه حضور در عراق را دارند.

این مرکز استراتژیک تازه‌تأسیس، پس از روی‌کارآمدن بولتون اهمیت زیادی پیدا کرده، زیرا دسترسی آن به کاخ سفید مستقیم و بی‌واسطه است و برای اثرگذاری در روند تصمیم‌سازی، نیازمند روال‌های اداری معمول نیست. این مرکز، به گفته خود با شماری از فعالان قومی ایران در تماس است و در یکی از گزارش‌ها به بولتون نوشته: «منابع ما معتقدند… شرایطی برای مبارزات مؤثر در راستای متلاشی‌کردن دولت ایران به بخش‌های مختلف ایجاد شده است». در اسرائیل شبکه تلویزیونی آروتز شوا توصیه‌های مشابهی به تصمیم‌گیران درباره نواحی نفت‌خیز ایران کرده است!

انتصاب «دنیس ناتالی» به‌عنوان دستیار کاخ سفید در امور منازعات و صلح، یکی دیگر از تغییرات مهم در ماه‌های اخیر بوده است. دنیس ناتالی، پژوهشگر مسائل کردستان در دانشگاه دفاع ملی و مدیر مرکز تحقیقات استراتژیک در «مؤسسه مطالعات استراتژیک ملی» است. او دارای سابقه دو دهه پژوهش درباره کردهای ایران، عراق، ترکیه و سوریه است و به زبان‌های کُردی و فارسی تسلط کامل دارد، هرچند اصالتا فرانسوی است.

از سوی دیگر تیم جدید «میز ایران در سیا» شامل عناصر زبده و خطرناکی هستند که در عملیات روانی و شایعه‌پراکنی و نیز مسائل خاورمیانه مهارت دارند. مایک دی. آندریا در رأس این تیم قرار دارد. به‌تازگی ژنرال نیتزان آلون به ریاست «طرح ایران» در وزارت دفاع اسرائیل رسیده است. براساس اخبار منتشرشده، همه این ارگان‌ها در حال تبادل اطلاعات و هم‌افزایی با یکدیگر هستند. به گزارش ارگان خبری سیا (رادیو آزادی) روی دیگر سکه همکاری‌های آمریکا و اسرائیل درباره ایران – که هنوز رسما اعلام نشده- تشدید بحران‌های داخلی و انعکاس گسترده تظاهرات اعتراضی است. براساس آنچه تاکنون به بیرون درز کرده، استراتژی «مشغول‌نگه‌داشتن ایران در داخل» یکی از راهکارهای این تیم علیه ایران است. این پروژه در واقع، مهندسی معکوس نظریه دفاعی ایران برای «مشغول‌نگه‌داشتن دشمن در مناطق دور از مرزهای ایران» است. رادیو آزادی دراین‌باره نوشته این‌بار آشوب‌های داخلی و پروژه‌های قومی از حمایت قاطع کاخ سفید برخوردار است.

در گذشته شماری از کشورهای منطقه با استفاده از «ترکیب قومی ایران» سعی در ایجاد بحران‌های داخلی در استان‌های حاشیه‌ای داشته‌اند، اما بیشتر به‌دلیل عدم حمایت قاطع عملی آمریکا، به نتیجه نرسیده‌اند، اما این‌بار هدف‌ اصلی به‌چالش‌کشاندن عمق دفاعی و امنیتی ایران در درون مرزهاست. آمریکایی‌ها نام آن را «سیاست مشغول‌نگه‌داشتن نظام در داخل» گذاشته‌اند.

***

بنا بر حکم خِرد، هنگامی که دشمن به آستانه رسیده است، نیروهای سیاسی و اجتماعی یک کشور «متحد» می‌شوند. این همان واکنشی است که از یک جامعه سالم و نیروهای سیاسی اصیل انتظار می‌رود. اتحاد درونی ایران پیش از این نیز مانع تحقق بسیاری از تهدیدها شد. هرچند امروز نیز در بین نیروهای سیاسی «جدی» شاهد این اتحاد هستیم و به‌دلیل تهدیدها و زیاده‌خواهی کاخ سفید، مهین‌دوستی ایرانی‌ها بار دیگر به اوج رسیده، اما در این بین، صداهای «ناهنجاری» از برخی نمایندگان به گوش می‌رسد که نیازمند تذکر و هشدار است. کندن میکروفن‌ها، به‌نهایت‌رساندن عصبیت‌ها، طرح‌های عجیب و غریب مانند لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی (فدرالیزه‌کردن ساختار)، فشار به وزیر آموزش‌وپرورش به‌دلیل اظهارات اصولی، قانونی و…
خواه یا ناخواه در راستای اهداف و سیاست‌هایی است که در بخش نخست مقاله آمد، اما در سیاست به‌دلیل پیامدهای پیش‌بینی‌ناپذیر، نیت درونی افراد مهم نیست، بنابراین در چنین شرایطی، چنین مواضعی هیچ توجیهی ندارد.
 برخی از نمایندگان محترم،گویی یک‌شبه خود را ملزم به قانون اساسی مشروطه می‌بینند و با استناد به لایحه منسوخ انجمن‌های ایالتی و ولایتی (در تقسیمات کشوری امروز، نه ایالات چهارگانه باقی‌مانده و نه ولایت‌های دوازده‌گانه) طرح‌های هوش‌رُبایی مطرح می‌کنند که اتفاقا بدیل آن، هم‌زمان در نشست‌های آلترناتیو سازی واشنگتن مطرح می‌شود.
از سوی دیگر، عده‌ای که سال‌ها دنبال تحقق «جمله آخر» اصل 15 قانون اساسی بودند، امروز حتی با بند اول و پیکره اصلی آن هم مخالفت می‌کنند.
عملکرد این چند نماینده، نه پشتوانه حقوقی دارد نه پشتوانه منطقی و نه مصالح عالیه کشور را در نظر می‌گیرد. چنین رفتارهایی در‌حالی‌که دشمن پشت دروازه منتظر است و از قضا ترجیح می‌دهد عده‌ای از داخل، برج و باروها را باز کنند، به‌مثابه یک پیام خوشامد به قوای متخاصم است. متأسفانه برخی از نیروهای اصولگرا نیز از این نکته غافل‌اند و حاضر هستند به‌خاطر دستمال، بازار قیصریه را آتش بزنند. غوغای اخیر علیه وزیر آموزش‌وپرورش، محصول پروپاگاندای یک خبرگزاری محلی نزدیک به اصولگراها و با اهداف نازل سیاسی بود و در آن با نامناسب‌ترین ادبیات ممکن به بهانه حمله به وزیر آموزش‌وپرورش به کیان ملی و زبان فارسی حمله شد. همراهی برخی نیروهای اصولگرا با چنین رویکردهایی هرچه باشد، پیروی از اصول نیست. از سوی دیگر برخی چهره‌ها و شخصیت‌ها هنوز حساسیت مسئله را درک نکرده‌‌اند و نمی‌دانند در چه لحظه‌ای از تاریخ قرار داریم. برخی نمایندگان اصلاح‌طلب نیز متأسفانه همین رویه را دارند و هیچ خط قرمز و منطق ملی‌ای در عملکردشان ملاحظه نمی‌شود.
در ایران کسی با کثرت‌ها مشکل ندارد، به شرطی که عده‌ای نخواهند کثرت‌ها را به‌مثابه ابزاری برای تضعیف «وحدت» که بر هر کثرتی اولویت دارد، قرار دهند. این اقدامات به اندازه کافی در خارج از ایران و تحت نظارت سرویس‌های مختلف انجام می‌شود. از نمایندگان مجلس و چهره‌های سیاسی انتظار می‌رود، هوشیار باشند و وحدت را فدای رأی و مردم‌انگیزی نکنند.