مروری بر طرح‌های گرافیکی در روزنامه‌های پیش از انقلاب اسلامی
گرافیک سیاسی معاصر ایران

گرافیک سیاسی معاصر ایران

احمد آقاقلی زاده: در‌ بررسی‌ آثار‌ هنری – تاریخی ایران، به ویژه آثار به جای مانده از دوران هخامنشی، نقوش برجسته کاخ­های تخت‌ جمشید که در آن­ها، نقش دولت، کارگزاران، لشگریان، مردم، همسایگان خارجی و دولت­های وابسته‌ به خوبی به تصویر‌ کشیده‌ شده، می‌توانند مثال بسیار روشی از گرافیک سیاسی محسوب شوند. چراکه این نقوش قبل از این که به دست حجاران و مجسمه‌سازان ساخته شوند طرح­های قوی گرافیکی به شمار می‌آیند. همچنین آثار کنده­کاری‌ شده روی ظروف فلزی و نقاشی­های روی سفال­ها که در آن­ها مراسم رسمی، تاریخ لشگرکشی­ها و فتوحات پادشاهان به خوبی به تصویر کشیده شده‌اند، نیز از این نوع گرافیک به شمار می‌آیند‌. از‌ دیگر آثار سیاسی که می‌توان بیشتر مورد توجه قرارشان داد، نقاشی­های مینیاتور مربوط به حوادث تاریخی و سیاسی می‌باشند، صرف‌نظر از این که این آثار را می‌توان در زمره آثار نقاشی به‌ شمار‌ آورد. لیکن از آنجا که این آثار مربوط به دورانی می‌باشند که هنوز دستگاه چاپ اختراع نشده بود، مرز میان گرافیک و نقاشی روشن نبوده و در نسخ دست‌نویس از آن­ها استفاده شده است. این آثار مستقیما به هیچ گروه و دسته و دولتی مربوط نمی‌شده و بیشتر مصورسازی داستان­های حماسی و مبارزات میان لشگرهایی می‌باشند که در اشعار، قصه‌ها‌ و حکایات‌، توصیف‌ شده‌اند.

شروع جدی کار گرافیک‌ از‌ زمانی‌ آغاز شد که صنعت چاپ اختراع شد. طبیعتا تمامی آثاری که برای چاپ تهیه می‌شد می‌بایست تحت شرایط و امکانات چاپ و محدودیت­های‌ آن‌ کار‌ شوند. قبل از ورود صنعت چاپ به ایران‌، عناصر‌ اصلی و مهم گرافیک عبارت بودند از خطاطی(خوشنویسی)، تصویرسازی داستان­ها، نشانه و علائم، طراحی طنزآمیز(کاریکاتور) و تذهیب.ورود صنعت چاپ‌ در‌ ایران‌ هم­زمان بود با دوران مشروطیت و طبیعتا این صنعت و قدرت تکثیر‌ آن، این امکان را به دولت­مردان و مخالفان آنان می‌داد تا از این ابزار فراگیر استفاده مطلوب را نمایند‌.

سومین ماشین چاپ در جلفای اصفهان

 

«انقلاب‌ مشروطه‌ در واقع حاصل نابسامانی، آشوب و درگیری‌های به جای مانده از دولت مستبد‌ قاجار‌ و گرفتاری­های ناشی از نفوذ دولت­های استعمارگر در ایران بود. در این شرایط و به ویژه در زمانی که‌ تجاوزهای‌ دولت­های‌ روس و انگلیس بر انبوه مشکلات کشور می‌افزود، دو حزب دموکرات و اعتدالیون در تهران‌ پدید‌ آمدند‌. این دو، متناسب با خط مشی و هدف­هایی که داشتند، فعالیت شدید خود را آغاز کردند‌. آنان‌ از‌ مطبوعات به عنوان وسیله‌ای عمده‌ برای مطرح کردن اهداف‌ و مقاصد‌ خود استفاده کردند.

دشمنی و برخورد این دو حزب باعث گسترش هرچه بیشتر نابسامانی­ها‌ و رقبتی‌ شدید‌ بین آنان گردید. در عین حال این رقابت سبب شد تا هر یک به گونه‌ای‌ به‌ دنبال وسیله‌ای جذاب­تر و مناسب­تر برای بیان اهداف­شان در مطبوعات برآیند. در میان نشریاتی‌ که‌ موضع‌ سیاسی دموکرات­ها را دنبال می‌کردند، روزنامه فکاهی «بهلول» جایگاه ویژه‌ای داشت. این روزنامه طنزآمیز مصور‌، از‌ اوایل سال 1329 ه.ق در تهران به زیر چاپ رفت. مدیریت این‌ روزنامه‌ را‌ ابتدا شیخ عراقی و پس از او اسدالله­ خان پارسی و شیخ حسن برعهده داشتند. انتخاب‌ مناسب‌ و بجای‌ رهبران حزب دموکرات برای استفاده از زبان طنز و کاریکاتور، بهلول را به‌ نشریه‌ای‌ مبدل ساخت که شاید بتوان آن را تنها روزنامه‌ای دانست که در آن زمان همواره بازار سیاه داشت و به‌ دو‌ تا سه برابر بهای تک‌شماره‌اش به فروش‌ می‌رسید‌. این‌ نشان می‌دهد که کاریکاتورهای بهلول با اکثریت‌ مخاطبین‌ خود صرف نظر از با سواد یا بیسواد ارتباط برقرار می‌کرد و همواره مورد توجه مردم‌ قرار‌ داشت.

 

روزنامه قاجاری بهلول، شماره 16 / 1329

 

در بهلول همچون سایر‌ نشریات‌ آن زمان‌، نام‌ و امضایی‌ از طراحان و کاریکاتوریست­ها به چشم نمی‌خورد‌. در‌ بین کاریکاتورهای نشریه، که معمولا در صفحات‌ اول‌ و آخر آن به چاپ می‌رسیدند، تنوع‌ زیادی از جهت تنکنیک‌ و نوع‌ طراحی دیده می‌شود. این امر‌ شاید‌ بیانگر این مسئله باشد که طراحان متعددی در طراحی تصاویر آن دست داشته‌اند‌. در‌ صفحه آخر شماره پانزدهم (14 رجب‌ 1329)،  با طرحی متفاوت‌ و چشم­گیر‌ روبرو می‌شویم؛  طرحی با‌ خصوصیات‌ گرافیکی که از دیگر طرح­ها کاملا متمایز است. شباهت جالب و هوشمندانه‌ای که بین اندام‌ جغد‌، برگ و گل و درخت به وجود آمده‌، صورت­های‌ مضحک و گرد‌ جغدها‌، شعر‌ طنزآمیزی که در بالای‌ آن دیده می‌شود و حکایت از منصرف شدن از راه و رسم مشروطه و آزادی­خواهی دارد؛ (ای که‌ دادی‌ به نوای خوش مشروطه نوید / وای‌ اگر‌ بوم‌ کند‌ جای‌ به گلزار امید‌) آن‌ را تبدیل به کاریکاتور زیبا و خوش‌ساختی کرده است که کمی جلوتر از زمان خودش به نظر‌ می‌رسد‌!

یکی‌ از طرح­های خوب دیگر این نشریه طرحی‌ است‌ که‌ در‌ مورد‌ گرفتن‌ وام از دول استعماری است. اوضاع نامساعد مالی و سیاسی در این دوران، دولت را واداشته بود تا برای به حرکت درآوردن چرخ­های اقتصادی کشور، خواستار دریافت وام‌ از بیگانگان بشود. در این راستا، دولت از هر دو کشور استعمارگر روسیه تزاری و انگلستان تقاضای وام کرد. قدرت­های‌ استعماری نیز با شرایط چپاول­گرانه‌ای حاضر‌ به‌ پرداخت وام شدند. در این مورد صدای اعتراض همگان بلند شد و کاریکاتوریست با ذوق نشریه بهلول نیز از این اوضاع و شرایط نابسامان الهام گرفت. او در کار خود ملت‌ ایران‌ را نشان می‌دهد که زیر بار قرض­های قدیم و جدید دولت، زبان به شکوه گشوده و ناله از شکستن کمرش سر داده است. سمبل‌ این‌ نشریه؛ یعنی بهلول حکیم نیز‌ که‌ معمولا برای تشریح و تفسیر طرح­ها به کمک کاریکاتوریست می‌شتابد، در این تصویر حضور دارد. در واقع طراح با آوردن این مطالب‌ از زبان بهلول در حاشیه تصویر که: (تو که باری ز دوشم برنداری/ به روی بار سربارم چرائی) زبان به اعتراض می‌گشاید و با زبان طنز اوضاع بد اقتصادی ایران و ظلمی را‌ که‌ بر ملت می‌رود به تصویر می‌کشد.

روزنامه بهلول / شماره یک

 

با آغاز به کار مطبوعات و فراگیر شدن حرفه روزنامه‌نگاری، اولین آثار گرافیک سیاسی نیز پا به عرصه وجود گذاشت. در ابتدا این آثار محدود‌ به‌ کاریکاتورها می‌شد‌ که پیرامون مسائل سیاسی روز در این روزنامه‌ها چاپ می‌شدند. سال 1325، قمری برای فعالیت‌های آزاد مطبوعاتی‌ در ایران سالی پربار بود. در این سال بیش از 80 روزنامه‌ در‌ تهران و شهرستان­ها منتشر می‌شدند. از این تعداد حدود سی روزنامه در شهرستان­ها به زیر چاپ می‌رفت. یکی ‌‌از‌ روزنامه‌های نوبنیاد سال 1325 ه.ق در تبریز، روزنامه فکاهی و مصور «آذربایجان» بود. روزنامه‌ مترقی‌ آذربایجان‌ نخستین روزنامه در نوع خود می‌باشد که در تبریز به زیور طبع آراسته شده است‌. کسروی این نشریه را آبرومندترین روزنامه و براون آن را نفیس‌ترین روزنامه‌های مصور ایران‌ از نقطه ‌نظر تصویر نقاشی‌ دانسته‌ و خط مشی آن را آزادی­خواهی و مشروطه‌طلبی کامل نوشته است.

روزنامه آذربایجان / نمره یک

 

اولین شماره آذربایجان به تاریخ 6 محرم 1325 ه.ق طبع و توزیع گردید. آذربایجان بهترین روزنامه انتقادی و فکاهی و مصور زمان به شمار می‌رفت و دارای کاریکاتورهای‌ چشم­گیر و پر محتوا بود. یکی از کاریکاتوریست‌های ماهر این نشریه حسین طاهرزاده بهزاد است. حسین طاهرزاده با روزنامه «حشرات ­الارض» نیز همکاری داشت و در آن کاریکاتورهای خوبی می‌کشید.

در تمام صفحات‌ این‌ روزنامه با نفوذ، علاوه بر مطالب فکاهی تصاویری رنگی نظیر نشریه ملانصر­الدین چاپ می‌گردید و از این طریق طنز و کاریکاتور را در خدمت به نظام مشروطه و آگاهی دادن به مردم‌ به‌ کار می‌گرفت و دشمنان آزادی و بهروزی مردم را با شلاق طنز می‌کوفت. به عنوان نمونه در شماره دوم روزنامه در صفحه اول عکسی از حاجی ‌میرزا آقاسی کشیده شده است‌ که‌ با دست دریاری خزر را نشان می‌دهد و در زیر آن این جمله نوشته شده است: «این آب شور چه قابلیت دارد که اوقات خود‌ را‌ در‌ این باب صرف نماییم. به‌ جهنم‌!»

آذربایجان / نمره 2

 

در‌ کاریکاتور دیگری گرگی به گله زده و دو نفر از دور به تماشا ایستاده‌اند. زیر تصویر نوشته شده است: «های! های! ای‌ صاحب‌ رمه(منظورش محمدعلی شاه است) گوسفندانت را گرگ­ها‌ تلف‌ کردند. لا اله الا الله! هی داد می‌زنیم کسی جواب نمی‌دهد. این شبان خوابیده!.»

و در صفحه اول شماره 4 آذربایجان نیز‌ تصویری‌ از امین السلطان(اتابک اعظم) دشمن قسم خورده آزادی و حامی سرسخت‌ نظام استبدادی و غلام حلقه به گوش محمدعلی شاه، کشیده شده است که نقشه ایران را روی دو‌ زانویش‌ پهن‌ کرده و انگشت روی آذربایجان نهاده می‌گوید: «مرا از به این قطعه‌ ابدا‌ دلبستگی نیست و در آتیه و ایام ضرورت و معزولی، کرورها لازم دارم پس باید این قطعه را … .»

آذربایجان / نمره 4

 

روزنامه حشرات­ا لارض نیز‌ مانند‌ روزنامه آذربایجان نشریه‌ای بود مصوّر و فکاهی و انتقادی که به همت حاجی میرزا‌ آقابلوری در‌ 14 صفر ه.ق برابر 18 مارس 1908 میلادی در تبریز انتشار یافت. حشرات­ الارض در عالم حیوانات سخن می‌گفت و مانند‌ آذربایجان‌، طنز و کاریکاتور را با هم به کار می‌گرفت. صفحات اول و چهارم روزنامه به‌ طور‌ کلی‌ به کاریکاتورهایی اختصاص داشت که مربوط به اوضاع ایران می‌شدند.

در شماره دوم حشرات­ الارض‌ دو کاریکاتور پرمعنا رسم شده است. یکی از آن­ها مردی را نشان می‌دهد‌ که‌ ارّه‌ای‌ در دست گرفته و درختی را به اسم روزنامه مساوات ارّه می‌کند. این کاریکاتور به مناسبت‌ توقیف‌ کردن شماره 22 روزنامه مساوات کشیده شده است. در کاریکاتور دیگر، دو‌ خروس‌ جنگی‌ در حال جنگ و جدال با یکدیگر نشان داده شده‌اند و دو نفر در کناری به تماشا ایستاده‌اند‌ و درباره‌ این‌ دو خروس جنگی گفتگو می‌کنند.

حشرات ­الارض دومین روزنامه‌ای است که به‌ تقلید‌ از روزنامه ملا نصرالدین قفقاز نوشته می‌شد. گفتارهایش از زبان شخصی به نام «غفار وکیل» که‌ یک دیوانه بازارگرد معروف در تبریز بوده، نوشته شده است. در شماره‌ اول‌ غفارِ وکیل، منشی اول اداره روزنامه معرفی‌ شده‌ است‌.

در دوران مشروطه در برابر اعلامیه و اطلاعیه‌ دولتی‌ که عنوان رسمی و متداول آن «اعلان‌نامه» بود، مخالفان «شبنامه» منتشر می‌کردند و شبنامه را‌ به‌ وسیله هواخواهان خود بر در‌ و دیوار‌ مساجد و خیابان­ها‌ و کوچه‌ها‌ می‌چسباندند‌. نخستین شبنامه در دوران تحریم تنباکو(1309 ه ق) منتشر و بر دیوارها چسبانده شد.

 

نمونه ای از گرافیک نشریات قدیمی

 

استفاده از اطلاعیه‌های دیواری و شبنامه‌ها آغازگر‌ عصری‌ شد که بعدها به نام عصر‌ اطلاعیه‌ها و اعلامیه‌های دیواری شهرت‌ یافت‌ و تا به امروز نیز ادامه‌ پیدا‌ کرده است. در مورد چاپ آگهی و اعلامیه و چسباندن آن­ها به دیوارها تا دوران‌ رضاشاه‌ کمترین مانعی وجود نداشت. در‌ آن‌ دوران‌ و نیز پس از‌ بیست‌ و هشت مرداد 1322 بود‌ که‌ ضوابط و مقرراتی برای چاپ آگهی دیواری وضع شد و چاپخانه‌ها کنترل شدند و بیشتر اطلاعیه‌های سیاسی‌ مورد‌ توجه و سخت­گیری مأمورین سانسور شهربانی بود‌.

از‌ اوایل دوران‌ سلطنت‌ مظفر‌الدین شاه نشر روزنامه‌های‌ غیردولتی مجاز بود که در ادوار انتخابات، چاپ آگهی‌های دیواری همراه با تصاویر نامزدهای انتخابات مجلس اوج‌ و رواج‌ اطلاعیه‌ و تبلیغاتی‌ سیاسی‌ دوران مشروطه نیز‌ محسوب‌ می‌شود.

کمبود کارشناسان تبلیغاتی و عدم تجربه در تبلیغات از دیگر نکات ضعف تبلیغات در ایران به‌ ویژه‌ تبلیغات‌ سیاسی، نبود افراد کارشناس و مجرب در این‌ زمینه‌ می‌باشد‌. برای‌ مثال‌، مهمترین‌ علت عدم توفیق دولت دکتر «محمد مصدق» در فروش اوراق قرضه ملی(1331) را باید کمبود این کارشناسان به ‌منظور برانگیختن احساسات وطنی، مذهبی مردم و ترغیب آنان‌ به خرید اوراق قرضه ملی دانست. هرچند در آن دوره پشتوانه مذهبی نیز پشت سر این اقدام بود. شادروان آیت­الله کاشانی و دیگر مراجع مذهبی از فروش قرضه ملی به‌ وسیله‌ دولت حمایت کردند.

با آنکه دولت تبلیغات وسیعی در این زمینه انجام داد و ده­ها تصویر بر روی مجلات آن زمان چاپ شد که به عنوان نمونه می‌توان به خرید‌ قرضه‌ ملی توسط کودکان از دست نخست وزیر اشاره نمود، لیکن حاصل این تبلیغات ناقص برای خرید قرضه ملی‌ اندک‌ و قابل ملاحظه نبود. با شکست‌ مشروطیت‌ و کودتای رضاخان، سانسور شدید اعمال شده بر مطبوعات و جراید تا اواخر حکومت دومین شاه پهلوی ادامه داشت و می‌توان به کاریکاتورهایی اشاره نمود که از‌ نخست‌ وزیر وقت، هویدا و چند‌ وزیر‌ و نماینده مجلس به عنوان سوپاپ اطمینان در مجلات «فکاهی و توفیق» نام برد که آن­ها نیز تحت کنترل و نظارت شدید دولت به چاپ می‌رسیدند.

نمونه ای از روزنامه حشرات الارض

 

روزنامه‌ها و مجلات عموما از سیاست و مخالفت­های سیاسی‌ خالی‌ بودند و هرچه در این زمینه چاپ و منتشر می‌شد عموما در موافقت نظام و عملکردهای (انقلاب سفید) و آن بود یا اگر کمترین اثری از آثار سیاسی به مفهوم کنایه‌آمیز و انتقادی پیدا می‌شد‌ اکثرا‌ در مخالفت‌ با کشورهای مخالف رژیم شاه بود. از دیگر آثار بی‌خطر سیاسی پوسترهای رفع تبعیض نژادی و حقوق بشر‌ (سازمان ملل) بودند که هیچ کشور و قدرتی را مستقیما مورد خطاب‌ و سرزنش‌ قرار‌ نمی‌دادند و چند نمونه‌ای از این گونه پوسترها نیز در ایران چاپ و منتشر ‌‌شدند‌.