چرا مناسبات اقتصادی ایران با جمهوری آذربایجان توسعه واقعی نمی‌یابد؟

۲۱ اسفند, ۱۳۹۶
چرا مناسبات اقتصادی ایران با جمهوری آذربایجان توسعه واقعی نمی‌یابد؟

به گزارش گروه دفاتر خارجی خبرگزاری تسنیم،«بنیاد‌ حسین‌اف» سفیر جمهوری آذربایجان در تهران در پاسخ به این سوال که نظرش درباره «کالای تولید ایران» چیست؟، به جدی و طنز گفت : «کالاهای ایران را در خارج از کشور بیشتر با فرش، پسته یا صنایع دستی می‌شناسند و اینها خیلی جالب است و برای خارجی‌ها کالاهای دست ساز ارزش بیشتری دارد. در این زمینه من هنگام سفر به استان‌ها تلاش می‌کنم که از مراکز دیدن کنم و برای خاطره سوغاتی بخرم. این خیلی مهم است. در مورد صنعت هم ایران در سال‌های اخیر پیشرفت‌های خوبی داشته و در کنار « Made in Iran »، « Mod in Iran » را هم می‌بینم و فکر می‌کنم که این برای یک کشور خیلی مهم است!؟»

سفیر جمهوری آذربایجان در تهران همچنین در پاسخ به سوالی درباره نظرش درباره کالاهای دانش بنیان تولید ایران نیز گفت این کالاها نیز در خارج از کشور شناخته نشده است! بنیاد حسین اف در پاسخ به این سوال نیز که چرا از ظرفیت «سواپ نفت» از طریق ایران برای صادرات نفت جمهوری آذربایجان استفاده نمی‌شود، به این جواب بسنده کرد که سوکار، شرکت دولتی نفت جمهوری آذربایجان در ایران نمایندگی دایر کرده است! سفیر جمهوری آذربایجان در تهران همچنین در پاسخ به سوالی درباره علت بالا بودن تعرفه‌های جمهوری آذربایجان برای کالاهای ایرانی نیز به توجیه این مسئله پرداخت و تاکید کرد که تعرفه‌های جمهوری آذربایجان برای واردات کالا از تمام کشورهای جهان با کد مشخص شده و برای تمام دنیا یکسان است و فقط برای واردات کالا از کشورهای جامعه مشترک المنافع تعرفه کمتری در نظر گرفته شده است.

صرف نظر از اینکه سوالات طراحی شده برای این گفتگوی طولانی با سفیر جمهوری آذربایجان کاملا غیرتخصصی و حاکی از فقدان پشتوانه اطلاعاتی کافی تهیه کنندگان این برنامه بود و این قسمت از برنامه «سفیران» بیشتر به تبلیغ برای گردشگری و اقتصاد جمهوری آذربایجان تبدیل شد و هیچ کمکی به روشن شدن برخی از گره‌ها و مسائل اقتصادی موجود میان ایران و جمهوری آذربایجان نکرد، این سوال مطرح است که علت گسترش نیافتن مناسبات اقتصادی ایران و جمهوری آذربایجان چیست؟ شاید بهتر بود مجری برنامه سفیران بدون هرگونه روی دربایستی، همین سوال را از سفیر جمهوری آذربایجان در تهران می‌کرد. همچنانکه در این برنامه نیز از زبان سفیر جمهوری آذربایجان در تهران گفته شد، تاکنون کمیسیون مشترک جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان، دستکم سیزده نشست طی سال‌های گذشته برگزار کرده است و از میان حدود 130 سند همکاری امضاء شده میان دو کشور، دستکم 40 سند به همکاری اقتصادی مربوط است.

در سال‌های اخیر نیز ایران برای گسترش مناسبات تجاری و اقتصادی و سرمایه‌گذاری با جمهوری آذربایجان، اعطای امتیازات کلان یک جانبه به طرف آذری را در دستورکار خود داده و به عنوان مثال، بنا به گفته طرف باکویی، دولت ایران نیمی از سد خداآفرین و قیزقلعه سی را که به طور کامل با سرمایه‌گذاری ایران احداث شده بود، با امضای قراردادی به جمهوری آذربایجان واگذار کرده است! همچنین در برنامه سفیران نیز بنیاد حسین اف ، سفیر جمهوری آذربایجان در تهران تاکید کرد در آستارای ایران 35 هکتار زمین در اختیار شرکت راه آهن جمهوری آذربایجان قرار داده شده است تا در این زمین بارانداز احداث کند و  بنا به گفته بنیاد حسین اف در همین برنامه، دولت جمهوری آذربایجان نیز پذیرفته است در تامین مالی طرح ساخت خط آهن رشت – آستارا سهمی داشته باشد! سفیر جمهوری آذربایجان در تهران، در این برنامه همچنین در پاسخ به این سوالی با این مضمون که این سفارتخانه چه کمکی به سرمایه‌گذاران و تجار ایرانی برای فعالیت در جمهوری آذربایجان می‌کند؟، با خنده جواب داد که تجار استان‌های مرزی اطلاعاتشان درباره اینکه چه چیزی را در چه زمانی به جمهوری آذربایجان صادر کنند، از این سفارتخانه بیشتر است و نیازی به کمک این سفارتخانه ندارند و البته، این سفارتخانه نیز برای کمک به تجار ایرانی، قانون سرمایه‌گذاری خارجی در جمهوری آذربایجان را به فارسی ترجمه کرده و در سایت سفارت جمهوری آذربایجان در تهران منتشر کرده است. بنیاد حسین اف برای اینکه جواب این سوال نیز خالی از عریضه باقی نماند، افزود بخش بازرگانی سفارت ایران در باکو ، سایت اینترنتی دایر کرده است و در آنجا به تجار ایرانی اطلاع رسانی می‌شود!

ماحصل این گفتگوی طولانی تلویزیونی با سفیر جمهوری آذربایجان در تهران در واقع این می‌تواند باشد که مجددا سوال شود «چرا با وجود تمام تبلیغاتی که انجام می‌شود و چرا با وجود دیدارهای مکرر روسای جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان که شمار آنها به هشت یا نه دیدار بالغ شده است، (البته بدون لحاظ دیدارهای روسای جمهوری قبلی دو کشور ) و چرا با وجود نشست‌های متعدد کمیسیون مشترک دو کشور و چرا با وجود سفرهای پی در پی مقامات اقتصادی و سیاسی دو کشور و مهمتر از همه چرا با وجود همجواری و فرهنگ و سبک زندگی یکسان مردم دو کشور و تمام مزیت‌های نسبی که سایر شرکای تجاری جمهوری آذربایجان در مقایسه با ایران از آنها بی‌بهره هستند، مناسبات اقتصادی و تجاری دو کشور رشد واقعی و قابل توجهی ندارد و مقامات دو کشور ناگزیر به بازی با آمار و اعداد و ارائه رقم‌های رشد 70 درصدی یا کمتر و بیشتر به منظور تامین خوراک تبلیغاتی رسانه‌های دولتی دو کشور هستند؟ و در همین حال، واقعیت این است که هنوز مناسبات تجاری و اقتصادی دو کشور حتی نتوانسته است به رقم 500 میلیون دلار در سال نیز برسد؟

آیا علت این مسئله، فقدان اراده سیاسی واقعی از طرف باکو نیست؟ آیا علت ناچیز بودن مناسبات اقتصادی جمهوری آذربایجان با ایران ، وابسته شدن اقتصاد این جمهوری به روسیه و رژیم اسرائیل،ترکیه و برخی از کشورهای اروپایی و رویکرد عامدانه مقامات باکو در پایین و محدود نگه داشتن سطح و حجم مناسبات این کشور با ایران بنابه توصیه مقامات آمریکایی و اسرائیلی نیست؟ آیا جز این است که مقامات باکو ، از مناسبات با ایران صرفا با ملاحظات سیاسی و به نوعی فقط برای مقاصد تزیینی استفاده می‌کنند و این موضوع را از گفتگوی برنامه «سفیران» با سفیر فارسی دان جمهوری آذربایجان نیز به راحتی می‌توان فهمید؟ آیا جز این است که کشور وابسته به نفتی که حدود 60 درصد از نفت صادراتی‌اش از مسیر خط لوله نفتی ترکیه ( باکو – جیحان) به رژیم اسرائیل فروخته می‌شود و این درآمد نیز برای واردات کالاهای مصرفی و اجرای طرح‌های فرهنگی و ساخت و سازهای منطبق با سیاست جذب در فرهنگ اروپایی اختصاص می‌یابد، نمی‌تواند و نمی‌خواهد همکاری درخوری با ایران در حوزه اقتصادی داشته باشد؟ آیا جز این است که دولت باکو ، همکاری اقتصادی با ایران را صرفا برای روز مبادا و برهه‌هایی که جمهوری آذربایجان نیاز به کمک دارد، می‌خواهد و به قول مرحوم شهریار سیاست «با دیگران مِی‌خواری و با ما تلو تلو» را در ارتباط با ایران دنبال می‌کند