تعامل دوسویه عاشورا و فرهنگ ایرانی

۳۰ آبان, ۱۳۹۱
تعامل دوسویه عاشورا و فرهنگ ایرانی

تاثیر فرهنگ ایرانی بر فرهنگ عاشورا سخن گفته شود. باید در نظر داشته باشیم که تاثیرگذاری یک امر دوسویه است و نمی‌توان دو پدیده فرهنگی را در کنار هم نهاد و نتیجه این همنشینی را یکسویه دانست و معتقد بود که فقط یکی نقش دهندگی و دیگری فقط نقش گیرندگی داشته است، آن هم مجموعه‌یی که به طور یقین از آغاز به اندیشه‌های انسانی می‌اندیشیده است و بسیاری از مفاهیم انسانی را تجربه کرده و در ناخودآگاه خود داشته است، تجربه‌های جدید دینی و مذهبی می‌توانسته‌اند تذکری برای یادآوری باشند حال این پرسش مطرح می‌شود که فرهنگ پر سابقه و دامنه‌یی چون فرهنگ ایرانی با عاشورا چه کرده است؟

 

برای رسیدن به پاسخ این پرسش باید یک بار دیگر مجموعه پدیده‌ها و دستاوردهای فرهنگی این موضوع را با نگرشی این‌گونه‌یی نگریست. در شناخت این موضوع در آغاز این پرسش مطرح می‌شود که رویدادهای تاریخی، فرهنگی یا دینی بسیاری در طول زمان وجود داشته است اما چرا هیچ‌کدام این فراگیری و ماندگاری عاشورا را در فرهنگ ایرانی نداشته است؟ فرهنگ ایرانی چه چیزی را در این واقعه یافته است که اینچنین پیوندی با آن برقرار ساخته است؟

شاید برای یافتن این جواب باید به بررسی روایت‌ها و پیام‌های موجود در آیین‌های محرمی ایرانی پرداخت. مضامین مشترک که در این آیین‌ها وجود داشته و مدام روایت می‌شود گویای کشف و توجهی است که ایرانیان به فرهنگ عاشورا کرده‌اند. این روایت‌ها نشان می‌دهد که ایرانیان تنها به روایت تاریخی این موضوع بسنده نکرده‌اند و از حوزه تاریخی فراتر رفته‌اند.

روایت تاریخی می‌توانست زمینه محدود شدن و تکرار موضوع باشد در حالی که آیین‌های ایرانی عاشورا به شرایطی دست یافته‌اند که دچار این وضعیت نشوند. از سوی دیگر انتقال و بیان وقایع تاریخی نیازمند اشکال مختلف نیست اما این اشکال مختلف آیینی و قالب‌های گوناگون فرهنگی خود نشان از تلاش پیوسته‌یی برای بیان مفاهیم مختلف است که از مصداق تاریخی جدا می‌شوند و باید این نکته را در نظر داشت که این جدایی از تاریخ آنها را در تعارض با واقعیت تاریخی قرار نمی‌دهد بلکه این شناخت و کشفی ناخودآگاه از مفاهیم و پی بردن به ارزش‌های نهفته در موضوع است.

در واقع ایرانیان عاشورا را از یک واقعیت تاریخی به یک مجموعه فرهنگی تبدیل کرده‌اند که همانند خود فرهنگ قابلیت زایش و گسترش دارد و حتی می‌تواند در این زایش و افزونی خود را با شرایط زمانی و مکانی منطبق سازد. این انطباق زمانی و مکانی خصلتی ایرانی است که تجلی آن در آیین‌های مختلف قابل مشاهده است. در واقع آیین‌های عاشورایی جدا از نقش اعتقادی خود نقش کاربردی اجتماعی را نیز به دوش کشیده‌اند و همانند یک پدیده چند وجهی در کنار اتفاقات مختلف زمانی واکنش نشان داده‌اند. انطباق جغرافیایی را هم می‌توان در تجلی بومی آیین‌ها و تلاقی جنبه‌های جغرافیایی با آداب و رسوم مشاهده کرد.

اما این نکته را باید در نظر داشت که این انطباق فقط در حوزه شکلی و استفاده از عناصر ظاهری نبوده است و بخش مهمی را می‌توان در امتزاج مفهومی و در واقع یافتن احساس و لهجه‌یی بومی مشاهده کرد. همین امتزاج و زبان بومی است که بر همذات‌پنداری می‌افزاید و البته این همذات‌پنداری تنها برای نزدیک شدن به واقعه‌یی در گذشته نیست بلکه زمینه‌یی برای نزدیک کردن گذشته به امروز یا درک شرایط جاری نیز هست. آنچه روایتگر و نشانگر بخشی دیگر از تعامل دوسویه فرهنگ ایرانی با عاشورا است امتزاج و جاری شدن عناصر فرهنگ ملی در این مجموعه فرهنگی است.

در واقع ایرانیان بسیاری از عناصر فرهنگی ملی و تاریخی خود را در این فرهنگ جاری کرده‌اند و لباسی از این موضوع پوشانده‌اند، این وام‌گیری یا تلفیق، زمینه‌یی برای پیوند مفهومی و ادراک معنایی را فراهم ساخته است که گاه باعث تبدیل یا بسط نشانه‌ها یا تجدید آنها در حوزه‌یی دیگر شده است، این امتزاج گاه چنان شدت گرفته است که عناصر از سابقه خود جدا شده و شهرتی با نام عاشورا گرفته‌اند و چنان می‌نمایانند که منبع پدید آمدن آنها این رویداد بوده است در حالی که زایشگاه آنها فرهنگ ایرانی در گذشته پیش از واقعه یا در دوران بعد بوده است.

تعامل دوسویه فرهنگ ایرانی و عاشورا سبب خلق و ابداع پدیده‌هایی فرهنگی و هنری شده است که امروزه بخشی از شاخص‌های فرهنگی ایرانیان را تشکیل می‌دهد اما این خلق بر بستری دو جنبه شکل گرفته است. آنچه امروزه از تعامل این دو حوزه مشاهده می‌کنیم شکل‌گیری مجموعه‌یی فرهنگی با پدیده‌ها و وجوه مختلف است که دارای ویژگی‌هایی گوناگون است.

از جمله این ویژگی‌ها می‌توان به بسط زمانی آیین‌ها یا تسلسل آنها اشاره کرد، این ویژگی‌ها محصور در بخش فرمی نیست بلکه در حوزه محتوایی هم قابل توجه است. گسترش رویدادی تاریخی به مفهومی عاشقانه و شاعرانه که امکان تعالی روایت‌ها را فراهم می‌سازد در بخش عمده‌یی از آیین‌های عاشورایی قابل مشاهده است. مجموعه‌یی که از آن با عنوان فرهنگ عاشورایی ایرانیان یاد می‌کنیم یک فرصت برای شناخت بخشی از ویژگی‌ها و خصلت‌های فرهنگی ایرانیان به ویژه در حوزه فرهنگ عامه را فراهم می‌سازد، اما برای به دست آوردن این شناخت و بهره‌گیری کاربردی از آن نباید به بخش ظاهری و نقد تاریخی آنها محدود ماند بلکه باید به ویژگی‌های آنها، بستر و شاکله شکل‌گیری، نقش مهم کشف و روایت ناخودآگاه آیینی از مفاهیم توجه کرد. این توجه سبب روشن شدن منظرهایی از این فرهنگ یا فرهنگ ایرانی می‌شود که مشابهات این شناخت فرهنگ مردمی را می‌توان در قالب‌ها و پدیده‌های دیگر مشاهده کرد.

 

منبع: روزنامه اعتماد