دورنمای دیپلماسی ایران در عصر روحانی

۱ تیر, ۱۳۹۲
دورنمای دیپلماسی ایران در عصر روحانی

یاری رسانده و تعاملی سازنده میان ایران و جهان ایجاد نماید. پیروزی دکتر روحانی همانگونه که خود وی بارها ابراز کرده بود پیام اعتدال وعقلانیت به جهان داده است و البته درکنار آن نشانی از اراده ملی ایرانیان بر تعیین سرنوشت خویش بوده و قدرت ملی دولت ایران را که مبتنی بر پشتیبانی میلیونی توده های مردم است نشان می دهد. درباره مهمترین پیامدهای پیروزی روحانی و ریاست جمهوری او می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

 

 

1.افزایش قدرت ملی

حضور پرشمار ملت ایران در انتخابات و مشارکتی سراسری فارغ از هر گونه مرزبندی قومی، مذهبی، سیاسی و جناحی در یک انتخابات سرنوشت ساز نشان دهنده همبستگی ملی ایرانیان و یکپارچگی ملت ایران بود. ملتی که به حق تعیین سرنوشت خویش آگاه است و با بهره مندی از این حق آن را اعمال می کند. انتخابات 36 میلیونی 24 خرداد ماه 1392 و رای 18 میلیونی ریاست جمهوری منتخب نشان از  حاکمیت مردم ایران بوده و در نتیجه ملت و دولت ایران از قدرت ملی به مراتب بیشتری برخوردار خواهد بود. مشارکت مردمی یکی از بنیانهای اساسی در ایجاد قدرت ملی در یک کشور است و البته باید مواردی همچون اقتصاد، فرهنگ و بهره مندی مردم از کلیه حقوق شهروندی را هم به آن افزود. سخنان دکتر روحانی و برنامه پیشنهادی وی که با رای اعتماد ملت ایران مواجه گردید دارای محورهایی است که به افزایش قدرت ملی ایران منجر می شود والبته خود دکتر روحانی هم بارها در سخنان خویش هدف اصلی دولت آینده را افزایش قدرت ملی ایران دانسته است.

2.افزایش توان دستگاه دیپلماسی ایران

جریان سیاسی که در سه دهه گذشته حول آقای هاشمی رفسنجانی شکل گرفته است دارای بیشترین توان و تجربه دیپلماتیک بوده است. دکتر روحانی خود یک دیپلمات ورزیده، کهنه کار، باتجربه و با اعتباری بین المللی است. دستگاه دیپلماسی ایران در عصر روحانی خواهد توانست افزون بر بهره مندی از تجربیات دیپلماتیک رییس جمهور از توان علمی، اجرایی و عملی دوستان و همفکران دکتر روحانی که در میان آنان از دیپلماتهایی  با سابقه تا اساتید و پژوهشگران نامدار ایرانی وجود دارند، بهره ببرد. دیپلماتهایی مانند دکتر کمال خرازی، دکتر صادق خرازی، دکتر ظریف، دکتر سجادپور و… که افزون بر دانش ژرف در سیاست خارجی دارای تجربه ای گرانبار در این عصر هستند. علاوه بر این توان علمی اساتیدی همچون دکتر احمد نقیب زاده و پژوهشگرانی همچون دکتر مجید تفرشی می تواند در این راستا مفید باشد.

دستگاه سیاست خارجی ایران با بهره مندی از توان اجرایی دیپلماتهایی مجرب و کاردان و نظریه پردازان و پژوهشگرانی که در واقع  عقبه فکری سیاست خارجی ایران خواهند بود نه تنها قادر به حل مشکلات پیشاروی سیاست خارجی ایران خواهد بود بلکه می تواند دستاوردهایی درخشان را برای ایران ببار آورد.

3.شکاف میان اروپا و آمریکا

در عصر مسولیت دکتر روحانی در دبیرخانه شورای امنیت ملی با وجود فشار بی سابقه ایالات متحده آمریکا برای به انزوا کشاندن ایران و بحرانی ساختن پرونده هسته ای ایران، شکاف بزرگی میان اروپا و آمریکا شکل گرفت و مخالفت اروپا با سیاستهای دولت جنگ طلب بوش نمودار شد. دکتر روحانی با هدایت و جهت دهی مناسبات ایران و اروپا توانست اروپا را کاملا در کنار ایران قراردهد و در یکی از معدودترین و کم نظیر ترین موارد در تاریخ روابط بین الملل حتی دولتهای بزرگ اروپایی آشکارا با سیاست دولت آمریکا مخالفت کرده و تا آن جا پیش رفتند که آمریکا را تهدید کردند درصورت اصرار بر طرح پرونده ایران در شورای امنیت این موضوع با وتو روبرو خواهد شد. در حال حاضر ریاست جمهوری روحانی می تواند تنش ها میان اروپا و ایران را از میان برده و منجر به عادی سازی مناسبات ایران و اروپا گردد. تحریمهای یک جانبه اروپا علیه ایران از میان رفته و شاهد تعمیق مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران و اروپا خواهیم بود. افزون بر این مناسبات دوستانه ایران و اروپا می تواند بر معادلات بین المللی هم تاثیر گذار باشد؛ به تحکیم صلح وثبات در افغانستان در برهه حساس کنونی و پس از خروج آمریکا از افغانستان در سال 2014 یاری رسانده و بحران سوریه را هم به گونه ای که متضمن منافع همه طرفهای تاثیرگذار در سوریه از جمله ایران و حزب الله باشد حل وفصل نماید و سوریه را از جنگ داخلی به سمت تحقق دموکراسی وحاکمیت ملی رهنمون سازد.

4.تقویت گفتمان تعامل با ایران در آمریکا

در این موضوع تردیدی نیست که در هیات حاکمه آمریکا هم نیروهای تندرو و هم جریانهای میانه رو وجود دارند. در حال حاضر هم جریان میانه رو به رهبری اوباما و با مدیریت جان کری بر سیاست خارجی آمریکا دارای قدرت تاثیرگذاری بیشتری از نیروهای تندرو هستند. بنابراین انتخاب دکتر روحانی به ریاست جمهوری ایران منجر می شود که جریان میانه رو آمریکا از قدرت بیشتری در مواجهه با نیروهای تندرو برخوردار گردند. شکی نیست که آمریکا هم با مشکلات زیادی هم در عرصه داخلی وهم در عرصه بین المللی دست به گریبان است. بنابراین آمریکا هم چه بسا تمایلی به بحران و تنش با ایران نداشته باشد. در چنین شرایطی ریاست جمهوری دکتر حسن روحانی آن هم با رای بالای ملت ایران منجر به تمایل جریانهای میانه رو آمریکا برای تعامل با ایران خواهد شد. گرچه سابقه دیرینه مناسبات خصمانه آمریکا با ایران امکان عادی سازی فوری مناسبات ایران و آمریکا را سخت می کند، اما این مناسبات رو به تنش زدایی خواهد بود. چنین وضعیتی بر پرونده هسته ای ایران هم تاثیر گذار خواهد بود؛ پرونده هسته ای ایران با تعامل سازنده ایران با جهان به گونه ای که متضمن تامین صد درصد حقوق حقه ملت ایران و از سویی دیگر جلب اطمینان واعتماد جامعه جهانی گردد حل خواهد شد و این بحران که بر عرصه روابط بین الملل سنگینی می کند مختومه خواهد شد.

5. انزوای اسراییل و مخالفان ایران

اسراییل و مخالفان ایران که تمام تلاششان را برای ایجاد جنگ و بحران درمناسبات ایران و جهان غرب به کار برده اند قادر به هضم انتخاب دکتر روحانی نخواهند بود و البته راهکاری هم برای مقابله با تحولات بعدی در نظام بین الملل نخواهند داشت. با تعامل ایران با اروپا و کاهش تنش در مناسبات ایران با آمریکا اسراییل قادر به بسیج جهانی علیه ایران نخواهد بود وسیاستش جز سردرگمی و انزوا در مقابل ایران دستاوردی نخواهد داشت.

از سویی دیگر گروههایی مانند مجاهدین خلق (منافقین) هم به شدت به حاشیه می روند. مجاهدین که با میوه چینی از بحران میان ایران وجهان غرب توانستند خود را از فهرست تروریستی کشورهای مختلف خارج سازند. این سازمان حالا به عنوان یک نیروی تندرو ضد ایرانی منزوی خواهند شد و حتی ادامه حیات سیاسی شان به خطر خواهد افتاد. حیات سیاسی که البته سالها است در داخل ایران پایان یافته وفقط درمیان جنگ طلبان آمریکا و اسراییل تداوم داشته است.

گروههای قوم گرا وتفرقه افکن که با مدد گرفتن از قدرت های خارجی در پی ایجاد بحران قومی در ایران هم بودند در مقابل ایران جدید منزوی خواهند شد و نه در داخل ایران خریداری خواهند داشت و نه در خارج می توانند از حمایت عمده ای بهره مند گردد. این گروهها در مقابل عظمت یکپارچگی ملت ایران حرفی برای گفتن نخواهند داشت. انتخابات اخیر نشان داد که ملت ایران واحد ویکپارچه است و حفظ وحدت ایران و جلوگیری از بحران برای ایران بیشتر از همه برای ایرانیان کرد، عرب، بلوچ و آذری مهم است. در این انتخابات میزان مشارکت و نیز رای به دکتر روحانی در مناطق کردنشین، آذری نشین، عرب و بلوچ نشین بیش از سایر مناطق بود و این پیامی واضح بود که این گروه از ایرانیان بیشتر از سایر هم وطنانشان به سرافرازی ایران می اندیشند.

6.نیرومندشدن همکاریهای سازنده ایران با روسیه و چین و آسیا

نزدیک شدن ایران به اروپا و کاهش تنش با آمریکا به معنای دور شدن ایران از روسیه و چین وکشورهای آسیایی نخواهد بود. گرچه این کشورها جایگاه بی رقیب خود در بازار ایران را از دست می دهند اما آنان از حل پرونده هسته ای ایران سود می برند و از زیر فشار آمریکا برای قطع مناسبات اقتصادی شان با ایران رهایی خواهند یافت و قادر خواهند بود با همکاری با ایرانی که از قدرت ملی بیشتری برخوردار است در حل مسایل سوریه و افغانستان و در مبارزه با سلفی گرایی، تجزیه طلبی و قوم گرایی که دشمنان مشترک ایران و روسیه وچین هستند، به توفیق گسترده ای دست یابند. در عصر دولت روحانی بی شک ایران با روسیه وچین مناسباتی نزدیک وتنگاتنگ خواهد داشت و قادر خواهند بود که با استفاده از مکانیزمهایی هم چون پیمانهای منطقه ای مانند پیمان شانگهای، در معادلات بین المللی تاثیر بسیار مثبتی داشته باشند.

7.تجدید نظر جهان عرب در مناسبات با ایران

جهان عرب و به ویژه کشورهای مهم عرب و در راس آنان عربستان سعودی و برخی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس در سالهای گذشته با سوء استفاده از مناسبات تنش آلود ایران با جهان غرب تلاش کردند تا هم ایران را منزوی سازند و هم به منافع ملی ایران در منطقه آسیب وارد سازند و بدون همکاری با ایران خواستهای خود را در منطقه به صورت یکجانبه اعمال نمایند.

ریاست جمهوری روحانی با رایی قاطع و بهبود مناسبات ایران با اروپا و آمریکا منجر خواهد شد که  کشورهای عربی در مناسباتشان با ایران تجدید نظر نمایند. جهان عرب و در راس آن عربستان سعودی وادار خواهند شد که موقعیت و نقش مهم و اول ایران در منطقه را بپذیرند و تمام توان خود را برای تعامل با ایران به کار ببندند. ترکیه هم کم و بیش ناگزیر به اتخاذ چنین رویکردی خواهد بود .

روحانی و متحد سیاسی دیرینه او یعنی آقای هاشمی رفسنجانی تاکید کرده بودند که یکی ازاهدافشان از حضور در انتخابات پایان ایران هراسی همسایگان است و این هدف با اندکی تدبیر ودرایت عملی خواهد شد.

در چنین شرایطی درباره مهمترین موضوع منطقه یعنی بحران سوریه هم باید گفت که پیروزی روحانی به سود آرامش در سوریه خواهد بود و این برای دولت سوریه هم خوب ومفید بوده و به حل سیاسی مسایل سوریه که مورد تاکید دولت بشار اسد بوده است یاری خواهد رسانید.

8.سیاست خارجی در خدمت امنیت ملی

دیدگاههای روحانی به ویژه نظراتی که وی در مصاحبه با دیپلماسی ایرانی بیان داشت نشان از درک عمیق او از تهدیدات متوجه امنیت ملی ایران از ناحیه سیاست خارجی بود. جریانهایی که برای تفرقه قومی ومذهبی در ایران فعال هستند از خارج از ایران خط می گیرند و مورد پشتیبانی کشورهای خارجی هستند. دیدگاههای دکتر روحانی به ویژه در مصاحبه با دیپلماسی ایرانی نشان می دهد که رییس جمهور منتخب ملت ایران به این موارد آگاه است وبی تردید ایشان سیاست خارجی را در خدمت تامین امنیت ملی ایران خواهد گرفت .

9.سیاست خارجی وشکوفایی اقتصادی

 مناسبات دوستانه ایران با جهان خارج به جلب سرمایه گذاری خارجی در ایران، رفع موانع تجاری میان ایران با جهان خارج و از میان بردن تحریم ها کمک خواهد کرد و در نتیجه ثبات و آرامش اقتصادی پیامد طبیعی ریاست جمهوری روحانی خواهد بود.

10. حوزه تمدنی ایران محور سیاست خارجی

در پرتو مناسبات عادی با جهان خارج و با توجه به دیدگاههای افراد نزدیک به دکتر روحانی می توان امیدوار بود که حوزه تمدنی ایران نقشی پر رنگ و محوری در سیاست خارجی دولت آینده خواهد داشت. افغانستان یکی از مهمترین کشورهایی خواهد بود که با توجه به عمق پیوندهای دوجانبه با ایران می تواند مناسباتی نزدیک و تنگاتنگ با ایران داشته باشد. تاجیکستان و سایر کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز هم  به عنوان اجزایی مهم در حوزه تمدنی ایران می توانند نزدیک ترین کشورها با ایران باشند. ایران با استفاده از موقعیت تاریخی، فرهنگی و مذهبی اش می تواند در احقاق حقوق مردم بحرین و ایجاد آرامش و ثبات بیشتر در عراق و لبنان هم موثر باشد و می توان شاهد ایجاد زنجیره ای از کشورهای هم پیمان ومتحد ایران در منطقه باشیم.

باتوجه به همگی مواردی که بیان شد ریاست جمهوری دکتر روحانی می تواند به آغاز عصری نوین و درخشان در دیپلماسی ایران منجر گردد؛ به شرط انسجام ملی در داخل، وجود یک برنامه و منشور فراگیر در عرصه سیاست خارجی، شایسته سالاری در دستگاه دیپلماسی، کمک سایر نهادهای ذی ربط در عرصه سیاست خارجی و نیز تعامل دوجانبه مردم و نهادهای مدنی و مطبوعات با دولت که در پرتو آزادی بیان حاصل می گردد.