دولت روحانی و کم توجهی به روزنامه نگاران

۲۰ تیر, ۱۳۹۵
دولت روحانی و کم توجهی به روزنامه نگاران

مطالعه اندک تاریخ مطبوعات و تجربه دو دهه فعالیت روزنامه نگاری و عکاسی خبری نگارنده نشان می دهد که بسیاری از دولت ها و نظام های سیاسی در جهان با قلم به دستان به ویژه روزنامه نگاران مستقل، آزاد و متعهد، سر ناسازگاری دارند و آنان را مانع فریب افکار عمومی به نفع قدرت می دانند.

اما کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته کمی بیشتر از سایرین گاها از سر اجبار و یا بر اساس تعریف و تعهد های تدوین و امضا شده خود “مجبور” هستند فضا را برای انتقال آزاد اطلاعات باز کرده و مردم را از حق دانستن محروم نسازند و فضا را توسط جامعه رسانه ای برای خدمت به انسانیت مساعد سازند

صاحبان فکر و متخصصان علوم نرم افزار در فضای مجازی راه های مختلفی برای دور زدن تحریم های اطلاع رسانی آزاد در جهان برگزیده اند. ایجاد کنندگان شبکه های مجازی، سازندگان نرم افزارهای خبررسان برای اسمارت فون ها و فیلتر شکن سازان، جهان را با یک کلیک متحول کرده اند و علاوه بر محاسبه های سود و زیان خود، تلاش های انسان محورانه را دستور کار خود قرار داده اند.

“دانستن” و “آزادی اطلاع رسانی” در جهان امروز از لحاظ حقوقی یک “حق” اساسی است که مشروعیت و مقبولیت دولت ها و نظام های سیاسی را به چالش می کشاند و بسیاری هوشمندانه می خواهند نام آنان به نیکی در تاریخ ثبت شود. رمز بقای خود، احزاب و اندیشه های فکری و فلسفی شان را محدود به جغرافیا نکرده و تلاش می کنند جایگاهی در فکر و روح انسان ها داشته باشند. این افراد هرگز از نقش رسانه به عنوان افکار ساز و شکل دهنده اندیشه ها (در کنار سایر ابزارها) غافل نیستند.

امروزه کدهای صفر و یک، مرزها را در هم نوردیده و نظام های سیاسی، حکم رانان و دولت ها را تسلیم اراده صفحه کلید ها نموده است. دولتمردان و سیاست گذاران در ایران نیز گاها بر علیه یا له این مدارها بوده و تلاش کرده اند در برخی از دوره ها خود را مدافع آزادی مطبوعات نشان دهند.

به باور کارشناسان، مطالعه نحوه رفتار با “سازندگان” مطبوعات، شاخصی برای سنجش است. روزنامه نگار ستون ساختمان اصلاحات اجتماعی و سیاسی است. فارغ از رفتارهای خوب و بد دولت های قبلی با روزنامه نگاران، برخی بر این باورند که دولت تدبیر و امید حسن روحانی، علیرغم همه تلاش ها به وعده های داده شده در خصوص روزنامه نگاران کم توجه و یا گاها بی توجه است. هر چند برخی نابسامانی و بی کفایتی های مدیریتی همچون میراثی به دولت های بعدی منتقل می شود و قضاوت زود هنگام در خصوص رفتار دولتی که با تیرهای بلا مواجه است صحیح نیست و باید آن را به تاریخ مطبوعات سپرد، ولی شواهد و قرینه های موجود نشان می دهد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت تدبیر و امید نیز علیرغم برخی اقدام ها هنوز در حمایت صنفی و همه جانبه از روزنامه نگاران به تعبیری ناکام مانده و به نظر برخی کارشناسان، نتوانسته کارنامه قابل قبول تری داشته باشد.

به عنوان نمونه ؛

1-    تشکل مستقل صنفی روزنامه نگاری در دوران دولت روحانی تاسیس نشده و حتی درب انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران و انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، همچنان بر روی روزنامه نگاران بسته است.

2-    صندوق حمایت از هنرمندان با انبوه متقاضی و ثبت نام کننده درگیر سیاست گذاری های تازه و احتمالا اصطکاک زا بوده و علیرغم تلاش وافر برای خدمت رسانی با گذشت 4 ماه از سال جاری، هنوز فایل ثبت نام در بخش بیمه تکمیلی درمان، سایتhonarcredit.ir  برای اعضا باز نشده و علیرغم ثبت نام و پرداخت حق عضویت، مدتی است که کارت عضویت صادر نشده است.

3-     برای ساماندهی! روزنامه نگاران و اهل قلم سایتی به نام سمان  saman.irایجاد شده بود تا سامان دهنده باشد ولی بعد از مدتی اعلام شد که روزنامه نگاران باید به سایت جدیدی مراجعه کنند. این سایت نیز با انبوهی از داده ها، اسناد و سابقه های کاری آپلود شده از فعالیت باز ایستاد.

4-    سپس اطلاع داده شد سایت جدیدی به نام e-resaneh.ir ایجاد شده و اهل قلم و روزنامه نگاران باید در این سایت ثبت نام کرده و تکمیل پرونده نمایند تا بتوانند پس از تایید، از حمایت های! دولتی در خصوص بیمه تامین اجتماعی و … بهره مند شوند. هر چند به گفته مسیولان ذیربط در حال تصفیه و حذف افرادی هستند که روزنامه نگار نیستند و در دولت قبلی آبدارچی روزنامه نیز از حمایت های وزارت ارشاد برخوردار بوده و می خواهند حق را به حق دار برسانند. اما باید منصفانه پرسید که برای حمایت حداقلی، این همه باید مته به خشخاش گذاشت. چه گلی بر سر روزنامه نگار مستحق عضویت زده شده که می خواهند شغل های مرتبط با جامعه رسانه ای را از چتر حمایتی ! خود حذف کنند.

5-    اگر با توهم توطیه به سایت های متمرکز سازی چون  e-resaneh.ir  نگاه کنیم می بینیم که تلاش برای تمرکز اطلاعات اصحاب رسانه و هنر با چنین روشی نوعی خطا است. چرا که شاید هکری به راحتی بتواند به بانک اطلاعاتی به درد بخوری دست یابد.

6-    سانترالیسم یا تمرکز گرایی، آفتی است که به گفته کارشناسان گریبان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در این خصوص گرفته است. پیشتر کارکنان و مسولان دولتی اداره های کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراکز استان ها و شهرها به دلیل بومی بودن و شناختی که از روزنامه نگاران داشتند اسامی آنان را به وزارت خانه اعلام و حمایت های صنفی لازم توسط صندوق اعتباری هنرمندان و … صورت می گرفت ولی اکنون کارشناسان پایتخت نشین در سایت سمان یا سمان و e-resaneh.ir چگونه از میان انبوه درخواست ها می تواند در خصوص هزاران روزنامه نگار و هنرمند قضاوت کرده و فعالیت های آنان را حتی بر اساس مدارک ارسالی تایید کند.(به عنوان نمونه اگر فردی بخواهد همچون دولتی که تحریم ها را دور زد کارشناس ! وزارت را نیز دور بزند نمی تواند با اسکن یک صفحه از روزنامه و با ابزار فوتوشاپ نام خود را در آن چسبانده و خود را به عنوان صاحب اثر معرفی کند . آیا کارشناس تایید صلاحیت عضویت حوصله و وقت آن را دارد که همه روزنامه های محلی و سراسری را که به وزارت ارشاد ارسال می شود را خوانده و از صحت و سقم سند بار گزاری شده در بخش نمونه کارها مطلع گردد). به گفته برخی روزنامه نگاران بهتر است در چنین مواردی که دچار سردرگمی و نقصان مدیریتی شده ایم به دوران پیش از دیجیتال  و چرتکه برگردیم.

7-     از اواخر سال 1394 طی نامه ای به سازمان تامین اجتماعی ابلاغ شد تا روزنامه نگاران و هنرمندان از این پس باید خود سهم هزینه های درمان را که مبلغ ناچیزی نیز بود به هنگام واریز فیش به سازمان بپردازند.(به عنوان نمونه، هنگام مراجعه به پزشک درصد بالایی از پرداخت حق ویزیت بر عهده روزنامه نگار بیمه شده و دفترچه بیمه خدمات درمانی به قول بسیاری از همکاران دفترچه یادداشت است. متاسفانه با ساز و کارهای اتخاذ شده یک روزنامه نگار پس از بازنشستگی ماهانه حداقل ترین پایه حقوق (به امروز 800 هزار تومان) از سازمان تامین اجتماعی دریافت خواهد کرد. یعنی امید به زندگی با حداقل حقوق در مرحله پسا کار روزنامه نگاری نزدیک به صفر خواهد بود).

8-     اکنون 4 ماه از آغاز سال 1394 گذشته ولی هنوز روزنامه نگاران و اهل قلم، علیرغم بار گذاری همه گزینه های (اسناد، مدارک، تاییده ها از نشریه و سوابق کاری) در سایت ای رسانه همچنان منتظر تایید! نهایی این سایت هستند.

9-    برخی از صاحبان امتیاز روزنامه ها و نشریه های سراسری و محلی مجوز روزنامه و نشریه دیگری را نیز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرده اند. گاها مشاهده شده مدیر مسیول یا صاحب امتیاز نشریه ای که عادت به بیگاری کشیدن از روزنامه نگاران، اهل قلم و هنر دارد و روزنامه خود را به دستگاه کپی از سایر خبرگزاری های دولتی تبدیل کرده و نشریه ای غیر تولیدی و کپی کار راه انداخته و به بنگاه تجاری تبدیل شده و بیشتر به جای آن که به وظیفه حرفه ای بپردازند به دنبال پول در آوردن از هر روش ممکن است و از کیسه بیت المال، یارانه های مطبوعاتی می گیرد و به مطبوعات دوگانه سوز و مرثیه سرای قدرت و آگهی نگار تبدیل شده اند پروانه فعالیت نشریه ای دیگر را نیز دریافت می کنند.

10-  متاسفانه در سایت e-resaneh.ir  بخشی برای ثبت نام خبرنگار یا روزنامه نگار “آزاد” وجود ندارد. هر چند در تعریف درج شده، روزنامه نگاران مورد حمایت صنفی کسانی هستند که به طرق مختلف در یک نشریه ای مشغول به کار هستند، اما اگر روزنامه نگاری نخواهد تن به بیگاری در یک روزنامه دهد و محصولات فکری و قلمی خود را به دلخواه بر هر نشریه ای که صلاح بداند بفروشد یا در فضای مجازی متعلق به خود یا رسانه مجازی دیگر منتشر کند، حق بهره مندی از نعمت های ! وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  را نخواهد داشت؟ مسیولان این وزارت خانه باید توجه داشته باشند که اگر روزنامه نگار آزاد، قصد دارد در این سایت ثبت نام کند یعنی می خواهد در چهارچوب قانون فعالیت کند، ولی فرصت حمایت های حداقلی دولت را از دست می دهد.

11-        همچنین قرار دادهای کار در مطبوعات به ویژه در مطبوعات محلی مورد نظارت دقیق نیست و  حقوق صاحبان قلم، هنر و عکاس های خبری به روش های مختلف نقض می گردد.

12-     انتظار بر آن بود تا دولت تدبیر و امید، نه تنها تدبیری در قانون مطبوعات می نمود بلکه طرح یا لایحه ای جهت تغییر شرایط به نفع جریان آزاد اطلاع رسانی، حمایت صنفی از جامعه رسانه ای و امنیت شغلی روزنامه نگاران به کمیسیون های مجلس ارایه می کرد تا به صورت قانونی مترقی تصویب می شد، چرا که علاوه بر اختیارات دولت، قوه مقننه نیز باید در پاره ای جهات دست قوه مجریه را باز گذارد و نیز سهمی در مطبوعات کشور داشته باشد. چرا که نمایندگان مجلس در کنار سایر فعالیت ها با قلم روزنامه نگاران توانسته اند برنامه ها و اخبار خود را به اطلاع افکار عمومی برسانند.

و …

اما علیرغم همه موانع و به اصطلاح زمین های مین گذاری شده، روزنامه نگاران در سراسر جهان و در این سرزمین کهن، همچنان در تلاش اند تا با پذیرش واقعیت ها و منطق روز به فعالیت پرداخته و با حداکثر توان و از خود گذشتگی، در عمری محدود و غیر قابل تکرار، برابر بخشی از وظیفه حرفه ای، از درد و رنج مردمان بکاهند.