با کشته‌شدن یک سفیر، سیاست و دیپلماسی کشته نمی‌شود

۴ دی, ۱۳۹۵
با کشته‌شدن یک سفیر، سیاست و دیپلماسی کشته نمی‌شود

 

ستاره صبح -سید علی کرمانی: ترور سفیر روسیه در آنکارا توسط یک عضو پلیس ضد شورش ترکیه، به فضای رسانه‌ای و سیاسی  دو کشور و منطقه شوک عجیبی وارد کرد و گمانه‌زنی های بسیاری پیرامون این موضوع انجام شد. انگیزه این ترور، روابط مسکو-آنکارا، تاثیر این حادثه بر آینده بحران سوریه و… مسائلی هستند که بسیاری از تحلیلگران و کنشگران را به تامل و تفکر وا داشته است.  در همین ارتباط گفت و گویی با دکتر بهرام امیر احمدیان، استاد دانشگاه تهران انجام داده‌ایم که در پی می‌خوانید: 

 

به نظر شما آیا دولت ترکیه دخالتی در ترور سفیر روسیه داشته است؟

این فرض محال است که یک دولت، فردی را برای ترور سفیر یک کشور دیگر اجیر کند. این اقدام در عرف دیپلماتیک ساده‌لوحانه‌ترین و اشتباه‌ترین اقدام ممکن است و پیامدهای منفی بسیاری نیز در عرف بین‌الملل و سازمان ملل خواهد داشت؛ چراکه وابسته‌ها، کارکنان و خودِ سفارتخانه مصون از هرگونه تعرض هستند. یعنی زمانی که پرچم سفارتخانه برافراشته است، آن سفارتخانه خاک آن کشور محسوب می‌شود و هرگونه تعدی و تعرض به سفارتخانه مزبور، تعدی به خاک آن کشور است؛ بنابراین امکان ندارد دولت ترکیه، به‌ویژه در شرایط کنونی که با چالش‌های بسیاری مواجه است، چنین اقدامی صورت دهد.

 

به نظر شما چه گروه‌هایی می‌توانند در این ترور نقش داشته باشند؟

تاکنون گروهی مسئولیت این ترور را بر عهده نگرفته است. احتمال دارد که این یک مسئله شخصی بوده باشد. یک نفر از موقعیت خود استفاده کرده و با غلبه احساسات و جوانی تحت‌تأثیر مسائل حلب، مسلمانان و… دست به چنین اقدامی زده است. درحال‌حاضر اطلاعاتی در دسترس نیست و گروهی مسئولیت این ترور را به عهده نگرفته است. نکته‌ای که باید بدانیم این است که با کشته‌شدن یک سفیر، تغییری در شرایط تصمیم‌گیری‌ها ایجاد نمی‌شود یا در سیر یک روند، توقف ایجاد نمی‌شود. با کشته‌شدن یک سفیر، سیاست کشته نمی‌شود. سیاست و دیپلماسی سرجای خود باقی خواهند ماند و تنها افراد هستند که تغییر می‌کنند. زمانی که سفیر یک کشور به هر دلیلی حذف شود، سفیر دیگری جای او را خواهد گرفت. البته لازم به ذکر است که چنین رخدادهایی ممکن است تبعاتی داشته باشند، ازجمله اتفاقی که در ایران در خصوص سفارت عربستان و بریتانیا افتاد. این امکان وجود دارد که جریاناتی در پشت این ترور حضور داشته باشند. رسانه‌های ترکیه اعلام کرده‌اند فرد ترورکننده وابسته‌به عبدالله گولن بوده و در مدارس گولن درس خوانده است، اما این نیز نمی‌تواند چندان درست باشد و ترکیه صرفاً می‌تواند از آن بهره‌برداری تبلیغاتی کند. ممکن است پس از مدتی اعلام شود فرد مذکور وابسته به‌ گروهی خاص بوده است، اما نباید غافل شد که وابستگی فرد مذکور باید توسط خود او اعلام می‌شد. اگر به داعش یا گروه‌های دیگری وابسته بود، باید همان زمان که شعارهایی را سر می‌داد، وابستگی خود را هم اعلام می‌کرد. اینکه پس از کشته‌شدن این فرد، جریان‌هایی از این مسئله سوءاستفاده کنند، کار چندان عجیب و سختی نیست. زمانی که حملات تروریستی در جایی صورت می‌گیرد و افراد به دلایل اعتقادات شخصی اقدامی را انجام می‌دهند و کشته می‌شوند، داعش سوءاستفاده کرده و مدعی می‌شود که فرد مذکور مأمور و وابسته به داعش بوده است. درهرحال درباره آنچه در ترکیه رخ داده، فعلاً می‌توان این موارد را عنوان کرد که: 1. دولت ترکیه بعید است این اقدام را ترتیب داده باشد؛ 2. این ترور یک اقدام شخصی بدون داشتن عقبه‌ای خاص بوده است و 3. شاید فرد مذکور به دلیل انتقام‌گرفتن از مشکلاتی که در جریان پاک‌سازی پس از کودتای ترکیه برای پلیس این کشور به وجود آمد، این ترور و عملیات را انجام داده است.

 

در روزهای اخیر تجمع‌هایی توسط اسلام‌گرایان ترکیه در مقابل کنسولگری ایران و روسیه صورت گرفت. این تحولات درونیِ ترکیه چه تأثیراتی بر منطقه خواهد داشت؟

شکست سنگین تروریست‌ها در حلب می‌تواند باعث شود تا تروریست‌ها به شهر مرزی ادلب که هم‌مرز با ترکیه است، عقب‌نشینی کنند. ترکیه نیز در میان گروه‌هایی که خود تجهیزشان کرده بود، هوادارنی دارد. تمامی این گزاره‌ها می‌تواند به نوعی ناآرامی دیپلماسی در منطقه دامن بزند و چون نیروی نظامی ایران و مبارزانی که به نام حفاظت از حرم به سوریه رفته‌اند، شیعه هستند و کسانی که آنجا کشته می‌شوند سنی، یک جنگ تبلیغاتی و روانیِ مذهبی راه افتاده که ایرانی‌ها درحال سنی‌کشی هستند. این تبلیغات سبب می شود تجمعاتی در مقابل سفارتخانه و کنسولگری ایران شکل بگیرد.

 

باتوجه‌به تحولات اخیر روسیه و ترکیه، ازجمله شکار جنگنده روسی و ترور سفیر روسیه، به نظر شما آینده روابط روسیه و ترکیه چگونه خواهد بود؟

هم دولت ترکیه و هم روسیه متقابلاً ازنظر اقتصادی به یکدیگر نیاز دارند. زمانی‌که جنگنده روسی توسط ترکیه ساقط شد، نماینده ناسیونالیست‌های روسی در دومای دولتی عنوان کرد که باید استانبول را با بمب اتمی مورد هدف قرار داد. چنین احساسات تند و زودگذری سبب می‌شود تا دولت‌ها در تصمیم‌گیری‌ها دچار مشکل شوند. نکته‌ای که اکنون هر دو طرف روسی و ترک به آن آگاهی دارند، این است که یک خط لوله گاز از روسیه به ترکیه می‌رود. در قبال صدور این گاز، خط مبادلات تجاری روسیه و ترکیه قوامِ بیشتری می‌یابد. در شرایطی که اتحادیه اروپا روسیه را تحریم کرده، روسیه و ترکیه به این باور رسیده‌اند که باید همکاری‌هایشان را تقویت کنند. اگر دقت کنید، جلسه وزرای خارجه روسیه، ترکیه و ایران برگزار شد و اتفاقی منفی در آن نیفاتاد. از این منظر می‌توان گفت کشورها بیشتر به مسائل زیربنایی و ملی خود پایبند هستند و اهمیت چندانی برای تعصبات قائل نیستند. نکته بعدی این است که اقتصاد نقش مهمی در روابط روسیه و ترکیه دارد. در شرایط کنونی که روسیه با مشکلات تحریم و ترکیه با مشکلات امنیتی و اقتصادی مواجه‌اند، ایجاد اشتغال، کسب درآمد و برقراری روابط در اولویت روابط دو طرف قرار دارد. فراموش نکنیم که روسیه با ایران در حلب همکاری می‌کند و درمورد آینده حلب با ترکیه به مذاکره می‌نشیند.