کودتای ۲۸ مرداد و نقش آفرینی حزب توده/افشین جعفرزاده

۲۸ مرداد, ۱۳۹۸
کودتای ۲۸ مرداد و نقش آفرینی حزب توده/افشین جعفرزاده

از آنچه گذشت خوب معلوم شد که عزل من برای ترس از کمونیسم نبود، و ترس از کمونیسم بهانه ای برای عزل من و چپاول مال ملت بوده است، که چنین قراردادی [امینی-پِیج، ۱۹۵۴] تصویب شود و معادن نفت کماکان در ید شرکت­های خارجی در آید تا هرچه می­خواهند ببرند
خاطرات و تالمات  مصدق، ص ۲۰۵

 

مطالعه دقیق آنچه بصورت  قطره چکانی از آرشیو های آمریکا  و بریتانیا در سالهای اخیرمربوط به ایران دوره مصدق منتشر شده، نشان می­دهد که هراس آنها  ازین بود که دیگر کشورها در ملی کردن منابع طبیعی خود به ایران تأسی جویند و برجسته کردن نقش کمونیست ها بیشتر بهانه ای بود تا سقوط دولت  تسریع شود.
از دیگر سو دولت هایی که در آن سالها بخاطر منافع خود با نهضت ملی ایران دشمن می ورزیدند تبلیغ می کردند که در اثر سوسیاست نفتی مصدق، وضع اقتصادی ایران ، خراب است. اکنون می دانیم این نگاه نادرست است و جز تبلیغات دروغین  دولت های  وقت بریتانیا و ایالات متحده­ آمریکا ومطبوعات  آن کشور ها نبود. گزارش های محرمانه­ آن دو دولت در آن زمان نشان می دهند که مصدق توانست در برابر تحریم اقتصادی و نفتی بریتانیا و آمریکا سیاست هایی را اتحاذ کند که وضع اقتصادی را  به میزان زیادی پس از بحران ماه های نخست رو به بهبود ببرد. پژوهش های  مبتنی بر اسناد  در سال های اخیر نیز نشان میدهند که حتی، برغم قطع درآمد نفت، به هنگام کودتای ۲۸ مرداد ذخیره­ ارزی ایران هم از دوران پیش از دولت مصدق و هم در دوران زاهدی – با همه­ کمک های مالی آمریکا – مثبت  بود.
اسناد نشان می دهد بریتانیا و امریکا با همسویی برخی دست های داخلی در همان زمانی که مذاکرات نفت را پیش می بردند ، با تغییر رویکرد سیاسی در لندن و واشنگتن بصورتی جدی به دنبال سقوط مصدق از روشهای قانونی و غیر قانونی بودند.
یکی از کشدار ترین بحث ها پیرامون دوران زمامداری مصدق نقش آفرینی کمونیست های ایرانی و مشخصا حزب توده بود.
توده ای ها در آن سالها هیچ گاه نتوانستند در انتخاباتی پیروز شوند و  پیشتازی خود را درریاست نهادهای دانشجویی وحتی کارگری هم از دست دادند.
توده ای ها بعدها خیلی تلاش کردند چنین جلوه بدهند که سیاست خود را پس از سی تیر ۱۳۳۱ و سال آخر مصدق تغییر دادند.
بررسی دقیق موضع گیری های اعضای حزب توده و نشریات ریز و درشت وابسته به آنها نشان می دهد چنین ادعایی یکسره باطل است.حزب توده هیچگاه خصومت خود را نسبت به دولت ملی کاهش نداد .
برخلاف آنچه حسرت خواران آن دوران  حزب توده دایما تلاش دارندبا چکش به ذهن جوانان بی خبر از تاریخ آن دوران فروکنند، حزب توده تا کودتای نافرجام نهم اسفند ۱۳۳۱ علیه مصدق همان موضع گیری های  ضد ملی را ادامه می داد. از آن پس نیز تنها  اندکی از لحن تند خود کاست، نا اینکه مواضع ضد ملی خود را ترک گوید.در همان ماه ها حزب چندین اعتصاب کارگری علیه دولت  ترتیب داد که با تلاش سندیکاهای ملی تا حدی بی اثر شد.ولی آسیب های جدی به دولت ملی زد.
حزب راه خود را می رفت و همسو با دستورات مسکو پیشرفت دولت  و دموکراسی ایرانی را در بهترین شرایط یک سامان بورژوا دموکراتیک ارزیابی می کرد که باید دیر یا زود یا شکست بخورد و یا از بین برود.
در برخی از شماره­ های نشریه بسوی آینده ناشر افکار حزب توده منتشره پس از سی ام تیر چنین می­ خوانیم:

«مصدق بیش از پیش در ورطه­ دشمنی با مردم ایران غرق می­شود. مردم ضداستعمار طومار  قوانین ارتجاعی مصدق را در هم خواهند پیچید و مزدوران امپریالیسم را که به دستور او بر منصب قدرت نشسته اند به زیر خواهد کشید»؛ « دکتر مصدق آخرین باقیمانده آزادی­های فردی و اجتماعی مردم ایران را پایمال می­کند».

 بررسی کارنامه حزب توده در روزهای پس از کودتای ۲۵ مرداد تا سقوط نهایی مصدق  نیز نشان می دهد آنها هیچ تلاشی در پشتیبانی از  دولت ملی نکردند.
داستان سازی برخی توده ای ها همچون کیانوری و مربم فیروز و بازنشر هدفمند این روایتها از سوی برخی مورخان  نیز نشان می دهد نفس این خبررسانی یا دروغ بود و یا دادن آگاهی هایی که دولت  از طریق عوامل خود از بخشی از آن با خبر بود.
توده ای ها در آن روزهای پرالتهاب با روند علنی مخالفت با باورهای دینی و توهین به  روحانیان بلند پایه  و جریحه دار کردن احساسات عمومی و ساز کردن نغمه جمهوری عملا یک ائتلاف نانوشته را علیه مصدق در همسویی با کودتا سامان دادند و به این بزرگنمایی دولت بریتانیا عینیت بخشیدند که اگر مصدق بماند کمونیست ها در ایران حاکم خواهد شد.
اسناد کودتای ۲۸ مردادسالها بعد نشان داد که  بزرگنمایی  کمونیست ها در ایران به میزان زیادی باطل بود و فقط به هدف تحریک اقداماتی جهت سقوط مصدق از سوی بریتانیا به آمریکایی ها القا میشد.