شکایت ایران از شوروی در سازمان ملل

۱۶ دی, ۱۳۹۴
شکایت ایران از شوروی در سازمان ملل

 در لندن که بودیم مسئله آذربایجان پیش آمد. داستان مبارزه و مناقشه با روسها خیلی طولانی شد. ابتدا این طور بود که وقتی دموکرات‌ها ( پیشه وری و غیره)  قیام کردند و به تدریج بر حدت و شدتشان افزودند مامورین دولت را بیرون کردند. حاکم از طهران ( تهران)  نمیگذاشتند، قوای نظامی دولتی را راه نمیدادند، همه قشون و ژاندارم ها را خلع سلاح کردند، خودشان قوه مسلحه درست کردند.
کم‌کم همه آذربایجان را به دست گرفتند ولی نزدیک و نزدیک تر به طهران تا خمسه و زنجان را گرفتند.. آنجا ها هم دموکرات‌ها غوغا ایجاد کردند…..جمعی از تبریز در رفتند و آمدند طهران، مثل مرحوم واعظ و غیره. اینجا خیلی هیجان بر ضد آنها بود و حرفهایی زده می شد.
 
نطق حکیم الملک
 
مرحوم حکیم الملک رییس الوزرا بود و در مجلس شورای ملی خیلی با شجاعت و تندی نطق کرد. گفت محال است بگذارم قسمتی از مملکت جدا بشود. اما همه اینها بستگی داشت به اینکه چون قوای روس در تبریز بود دولت دخالتی نمیتوانست بکند.
آذربایجان را جدا کرده بودند و قوایی از طهران نمیشد به آنجا فرستاد. یک مرتبه که اقدام کرده بودند قوه ای بفرستند قشون روس در شریف آباد که نزدیک قزوین است، جلو قشون ایران را گرفت و مانع رفتن آن به آذربایجان شد. صراحتاً گفتند نمیگذاریم قوای ایران به آذربایجان برود. خیلی کشمکش شد.
از طرف دیگر، در طهران هم با حمایت روس و تحریکات آنها عده ای اشخاص تندرو به اسم توده که در واقع کمونیست بودند، وجود تکیه بر روس بودند با دولت دراویختند..

سازمان ملل متحد
پس از جنگ بنای ملل متحد گذاشته شد…قبل از اتمام جنگ استالین و روزولت و چرچیل به طهران آمدند و در طهران در باره رفتاری که با آلمان ها، پس از جنگ، باید بکنند صحبت کردند.. در صحبت هایی که راجع به ایران کردند و در آن بیاناتشان بطور صریح وعده کردند که شش ماه پس از تمام شدن جنگ قوای خودشان را ایران بیرون ببرند و ایران را تخلیه بکنند.روس ها قوای خود را بیرون نبردند و مداخلات آنها نیز شدت گرفت.

شکایت اول ایران
دولت ایران قصد کرد که در جلسه افتتاحیه سازمان ملل علیه روسیه اعلان شکایت کند.. عنوان شکایت را برحسب دستور رییس الوزرا که مرحوم حکیم الملک بود، من ( سید حسن تقی زاده)  تهیه کرده بودم و میخواستم در موقع خود به دفتر سازمان ملل بفرستم..
انگلیسی ها خیلی به دست و پا افتادند که این کار بعمل نیاید.
…آنها می گفتند این کار ( شکایت ایران از روسیه)  ممکن است کمر سازمان  ملل را بشکند.

دستور طهران
وزیر خارجه انگلیس به من شخصاً اصرار زیادی داشت که من شکایت را ندهم ولی من قبول نکردم……انگلیسی ها در طهران اقدام کردند ک از دولت ناسخ شکایت را بگیرند…. همان روز آخر دسامبر ناسخ حکم از دولت رسید…. گفتند شکایت را طرح نکنید.
من شخصا ( تقی زاده)  از این امر ناراضی و متاثر شدم. ولی بعد از افتتاح جلسات، خود انگلیسی ها و آمریکایی ها متوجه شدند که فرصت این کار فوت میشود و بیخود نباید مانع شکایت من شوند..
ما مصمم شدیم شکایت را به سازمان ملل بدهیم.
متن  شکایت ما هم همان مانع شدن عزیمت قوای نظامی ما به آذربایجان بود… قدری تردید داشتیم که آیا شکایت را به مجمع عمومی سازمان بدهیم یا به شورای امنیت. چون آنوقت هنوز ترتیب عمل معین نشده بود و ما در این تردید باقی بودیم.

زندگی طوفانی.. خاطرات سید حسن تقی زاده.. صفحات 269. الی272

 
سید‌حسن تقی‌زاده؛ یک مملکت، یک برنامه/کاوه بیات