فوتبال علیه کشور؟!

۲۶ خرداد, ۱۳۹۵
فوتبال علیه کشور؟!

  حقوق  مجموعه قواعد و مقرراتی است که نظم اجتماعی را تامین می کند .

 از طرفی دیگر با مطالعه کتب حقوقی  به یک سری تعاریف برمی خوریم که این تعاریف بعنوان مبنای حقوقی برای همگان  ایجاد شده است . یکی از منابع حقوق ، قوانین هستند . قانون اساسی هر کشوری به عنوان مادر قوانین دیگر بوده و در کنار  وضعیت و روابط قوا ، حقوق ملت را نیز مشخص میکند .

 با بررسی  قانون اساسی کشورها  در اولین اصل  قانون  اساسی  با  نوع حکومت کشورها برخورد می نماییم . قانون اساسی ایران نیز از این قاعده کلی مستثنی نبوده و در اولین ماده قانون اساسی کشور، نوع حکومت که جمهوری اسلامی می باشد ثبت گردیده است . بررسی و برشمردن  ویژگیهای حکومت اسلامی از مجال بحث این سخن خارج بوده ، ولی با مطالعه این نوع حکومت در می یابیم رهبران جمهوری اسلامی  که از افرادی خاص و به واسطه انتخابی خاص تعین  میگردند ، احکام و فرامینی صادر میکنند   که به عنوان حسن الخطاب ملت محسوب شده و اهمیت موضوع زمانی بیشتر مشخص میشود که درمی یابیم این فرامین نشات گرفته از دستورات و راهنمایی های دینی بوده ،بخشی از این  فرامین صادره   خداوند است که درکتاب آسمانی مسلمانان ،  قرآن  مکتوب شده و یا توسط رسول خدا ونایبان برحق ایشان صادر گردیده ، اجرای آنها به امت اسلامی  توصیه شده است ، بعنوان مثال برای رفتار با بیگانگان در قرآن کریم و دیگر کتب مذهبی ( نهج البلاغه ) بارها و بارها تاکید شده است که با ملایمت و خوشرویی با آنها رفتار گردد .

در بررسی قانون اساسی کشورمان که رعایت آنها بر هر ایرانی بعنوان بخشی از ملت ایران الزام شده است مواردی وجود دارد که با مطالعه آنها دیدگاه نظام جمهوری اسلامی ایران و حقوق شهروندان را مشخص می نماید و در کنار حقوق شهروندان روابط با بیگانگان را نیز بعنوان بخشی از سیاست خارجی تعیین تکلیف می نماید. در بخشهای دیگری از  قانون اساسی ایران به مواردی برخورد می کنیم  که سیاست کلی  جمهوری اسلامی را شرح می دهد ، از این دسته قوانین می توانیم اشاره ای به اصل ۹  داشته باشیم که در آن  به وضوح وظیفه شهروندان را در قبال حفظ استقلال ، آزادی و تمامیت اراضی کشور تعریف می‌کند.

اینها همگی نکاتی هستند که اگر توسط مسولین و ملت مورد رعایت قرار گیرند جلوه واقعی حکومت اسلامی را نمایان خواهند ساخت . با زندگی در کشور ایران به عنوان کشوری که حکومت آن بر اساس موازین اسلامی بوده  می توان به جرات گفت تمامی این فرامین و اصول از طرف مسولین قوا در این کشور رعایت میگردد و گواه این امر همزیستی اقوام  با دارا بودن فرهنگ و دین مختلف در این کشور است . جمهوری اسلامی که پایه های آن بر اساس آموزههای دینی است بحث های نژادپرستی  و قوم گرایی و …… را مورد پسند قرار نداده و توجه خود را معطوف به زندگی انسانها با در نظر گرفتن آنچه در دین و کتب آسمانی است که همگی آنها در جهت ایجاد روابط انسانی که در نهایت باعث رستگاری انسانها میگردد می نماید .

 ولی در کنار تمامی این موارد جمهوری اسلامی ایران هرگز به هیچ یک از همسایگان ، اقوام و دیگر کشورها اجازه نداده و نخواهد داد تا استقلال ، آزادی و تمامیت اراضی ایران را به خطر بیندازند و در صورتیکه هر یک از آنان بر خلاف روابط عادی خود حرکتی از خود که به منزله به خطر انداختن استقلال ، آزادی و تمامیت اراضی ایران باشد، نشان دهند جمهوری اسلامی ایران ، سیاست خود را تغییر داده و آنچه که باعث حفظ وضعیت موجود می باشد  را عمل خواهد نمود .

 افکار قوم‌گرایانه نه تنها به نفع ایرانیان نیست بلکه به دشمنان خارجی کشور اجازه می دهد تا راه «نفوذ» پیش آمده که ناشی از اختلاف بین اقوام کشور است را تقویت کرده در صدد اجرای سیاستهای …خود بر آید .

سخن این بخش با هموطنان آذری است ، هموطنانی که با مطالعه گذشته آنها، ناظر یک سری اتفاقات بسیار زیبا هستیم که به جرات می توان گفت ثمره آن انقلاب اسلامی ایران بوده است . ظهور ستارخان و باقرخان و …… که همگی جهت مبارزه با سلطه پادشاهان قیام کرده و در کنار مردم در مقابل ظلم و ستم امرا ایستادگی و مبارزه نموده اند از خطه ترک زبانان ایران بوده اند . آنها هدفی جزآزادی و  سربلندی ملت ایران نداشته و در مقابل دشمنان ملت و کشور با دیگر اقوام  همنوا شده وراه مبارزه را انتخاب نموده اند . ارامنه ایران در جنبش مشروطه ایران سهم بسزایی داشته و با مطالعه تاریخ این جنبش به افرادی چون یپرم خان بر میخوریم ، او نیز هدفی جز آن سرداران نامی کشور نداشته است . این فصل تاریخ نمونه ای از تاریخ و گذشته همسوی این اقوام کشوراست  . امروزه ما نباید اجازه دهیم دشمنان با ایجاد تعصبات اشتباه و بدور از واقعیت بین  اقوام تفرقه افکنی نموده و تمامیت اراضی کشورمان را به خطر بیندازد . پیشرفت و سربلندی ایران باید باعث افتخار همگان آنچنان که هست ، باشد .

امروز ما مسایل بسیار مهمی در سطح جهان داریم و کشورمان در سطح جهانی وارد مرحله ای جدید شده است ، لازمست به جای ایجاد جو سازی‌های بیجا که باعث خدشه دار شدن نام کشورمان در مجامع بین المللی میگردد سیاستی که باعث عزت و افتخارمان گردد را پیشه نماییم و با همفکری و همکاری گامی موثر در جهت سربلندی نام ایرانی برداریم .

همچنانکه نام ایرانی در عرصه های علمی ، فرهنگی و …… درسطح  جهان مطرح است و از بابت موفقیت های این عزیزان  پرچم ایران در اقصی نقاط جهان با احترام خاصی بر افراشته می شود و این امر خرد و دانش ، توانایی ها و استعدادهای  مردمان این سرزمین را بیانگر است .وقتی پرچم سه رنگ این سرزمین که منقوش است به  نام پروردگار یکتا در میادین مختلف بر افراشته میشود دل هر ایرانی بدون توجه به اینکه این پرچم به واسطه چه قومی یا …….. برافراشته شده در جای خود آرام ندارد و دل هر ایرانی شاد می شود . مگر میتوان گفت بجز این است. حضور بازیکنان دیگر کشورها در تیمهای کشور که می تواند فقط ناشی از نیاز تخصص این بازیکنان و در جهت افزایش راندمان تیم ها که خود اثرات بازی ورزشکاران حرفه ای در لیگ برتر کشور است نباید در جهت استفاده ابزاری از آنها مورد توجه قرار گیرند و باید  فقط صرف تخصص خود جایگاه پیدا کنند .   

با توجه به تعاریف فوق جا دارد سوال اساسی از جناب آقای مصطفی آجرلو  را مطرح نماییم . آقای آجرلو همه ایرانیان بدون در نظر گرفتن دین ، مذهب ، قومیت ، زبان و .. به‌عنوان بخشی از ملت این سرزمین محسوب می‌شوند ، و بر همین اساس موظف به اجرای مواد ذکر شده در قانون اساسی کشور خصوصا اصل ۹ می باشند .

در اصل ۱۸  قانون اساسی کشور ، رنگ پرچم و مشخصات آن صراحتا قید شده است ، امروزه چگونه یک تیم ورزشی به خود اجازه می دهد در یک دیدار رسمی پرچم کشوری دیگر را به دست بگیرند و شعارهایی مبنی بر تجزیه طلبی سر دهند . مگر اینان بخشی از ملت ایران نیستند ؟  حال شما به عنوان از جان گذشتگانی که در جهت   حفظ تمامیت ارضی وطنمان روزی بر ضد عوامل مهاجم ایستادگی نموده اید و با قرار دادن ارزشمندترین چیزی که خدا به همه  ما ارزانی داشته که جانتان است درکف دست خود قرار داده و در جهت حفظ و حراست از آزادی ، استقلال و تمامیت ارض کشور از جان خود مایه گذاشته اید  چگونه از خطر این تعصبات نا بجا و اشتباه مطلع نیستید ؟ چگونه با ایجاد چنین جوی در جهت آب در آسیاب دشمنان و مخالفین این نظام و کشور ریختن قدم بر می دارید ؟ بحث من پذیرش یا عدم پذیرش یک بازیکن نیست بلکه توهین به یک ملت است که با بررسی تاریخ آن ملت و قوم در می یابیم در کشور ایران هرگز سابقه خیانت نداشته و همواره در جهت منافع ملی همرای بوده است .

 اگر از زاویه دیگری به قضیه نگاه کنیم و کشور بازیکن مورد بحث را بررسی کنیم ، ملت ایران می تواند با توجه به تاریخ آن کشور گواهی دهد که سیاست‌های این کشور همسایه هرگز به ضرر همسایه جنوبی خود نبوده و همیشه به عنوان یک «مرز امن» برای ایران شناخته شده است .

 آقای سردار در دین اسلام وفای به عهد و قول از اولین آموزه های دینی محسوب می‌گردد که با توجه به اهمیت آن در جهت آموزش و گسترش  آن در جامعه از دروس اصلی حوزه علمیه درس اخلاق به شمار می رود که در آن توجه خاصی به قول و وفای عهد شده است . پس شما چگونه وفای به عهد خود را فراموش کرده و قبل از اینکه تصمیم قطعی بگیرید بازیکنی را از آن سوی مرز به کشور می آورید و پس از عقد قرارداد نسبت به فسخ آن اقدام می‌کنید.

این حرکت شما آیا با انگیزه سیاسی صورت گرفته است ؟ اگر بگوییم شرایط ورزشکار یا قرارداد در حد مطلوب نبوده است ، باید یادآوری کنیم که هر قرارادادی قبل از انعقاد مورد بررسی کارشناسی قرار می‌گیرد و جوانب آن سنجیده می شود ، پس این فرضیه رد است . جناب سردار شما یک الگو هستید بیایید به جای هماهنگی با «دشمنان» این کشور که از هر فرصتی برای بی اعتبار کردن نظام در مجامع بین المللی سواستفاده می‌کنند،با همسایگان و اقوامی که در طول تاریخ وفاداری  خود را ثابت نموده اند هم پیمان شویم و در جهت منافع ملی کشور که از احکام نظام است قدم برداریم .