فارسی فقط یک زبان نیست

۲۷ آبان, ۱۳۹۴
فارسی فقط یک زبان نیست

 زبان هایی که به آن تکلم می شود نیست، بلکه همه مردم ایران جان فرهنگ و روح قومی خود را در آن دمیده اند. به این اعتبار فارسی زبان تکوین ملت ایران و تداوم ملی این ملت است. افزون بر این فارسی حتی صرف یک زبان نیست، بلکه زبان یک فرهنگ است و این فرهنگ – که می توان آن را بیان همان اندیشه ایرانشهری دانست – تنها در زبان فارسی بیان نمی شود بلکه ایرانیان به هر زبانی وجهی از این فرهنگ را بیان می کنند. مهم ترین آثاری که ایرانیان ایالت های غیر فارسی زبان ایران در زبان های مهمی مانند کردی، آذری، و زبان های استان های ساحل دریای خزر … آفریده اند همه بخشی از تاریخ ادب ایرانی – یعنی ایرانشهری – است.

این مضمون ایرانشهری نه تنها به زبان فارسی اختصاص ندارد بلکه بخش مهم از ادب کلاسیک زبان هایی مانند اردو و ترکی عثمانی نیز ایرانی است و فصلی از تاریخ ادب ایران است. پیشتر در دوره هایی گروه هایی از عامه مردم ایران فارسی درنمی یافتند، به آن زبان سخن نمی گفتند، اما این امر مانع از این نمی شد که با مضامین ایرانشهری زندگی کنند.

پنجاه سال پیش نقالان در قهوه خانه های تبریز شاهنامه فردوسی را به دو زبان فارسی و آذری  می خواندند و برای عامه مردم داستان سرایی می کردند.

این شیوۀ تجربه جهان و اندیشیدن درباره آن را من اندیشه ایرانشهری نامیده و کوشش کرده ام دست کم در قلمرو اندیشه سیاسی منابع آن را به عنوان گام نخست شناسایی و معرفی کنم. به مقیاسی که در این سی، چهل سال من این متن ها را خوانده و باز خوانده ام، بیشتر متوجه شده ام که مسأله بسیار اساسی تر از آن است که من مثلاً در ویرایش اول درآمدی بر تاریخ اندیشه سیاسی گفته بودم. اینک اعتقاد دارم که باید این متن ها و متن های تازه یاب را بار دیگر با توجه به نظریه ای گسترده تر و دقیق تر بررسی کنیم و توضیح دهیم.