پیش شرط‌های اجرایی شدن آموزش زبان‌های محلی در ایران

۳ اسفند, ۱۳۹۲
پیش شرط‌های اجرایی شدن آموزش زبان‌های محلی در ایران

را مورد بحث و توجه قرار دهند. در اصل 15 قانون اساسی تأکید شده زبان و خط رسمی در ایران خط و زبان فارسی است، اما استفاده از زبان‌های محلی و قومی در رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در کشور آزاد است.
بخش قابل توجهی از اصل 15 تاکنون اجرایی شده است. در خصوص زبان‌های قومی، بر اساس آنچه مقصود خبرگان قانون اساسی بوده، تمامی مقصود و هدف اجرایی شده است؛ یعنی ادبیات زبان‌های قومی هموطنان ارمنی، کلیمی، آشوری و کلدانی هم در مدارس تدریس می‌شود و هم این هموطنان دارای رسانه‌های خاص و ویژه خود هستند .پس، در ایران امروز ادبیات زبان‌های قومی در مدارس در حال تدریس است.
در خصوص زبان‌های محلی هم گام‌هایی برداشته شده است. اینک به زبان‌های مختلف محلی کشور همچون آذری، کردی و غیره در رسانه‌های گروهی و مطبوعات متنوعی در گوشه و کنار کشور مطالبی منتشر می‌شود. در خصوص تدریس ادبیات و زبان‌های محلی در مدارس آن گونه که برخی مسئولان کشور در ماه‌های اخیر گفته‌اند، قرار است گام‌های اجرایی برداشته شود.
البته این خبر با واکنش‌های مثبت و منفی متعددی روبه‌رو شده است.از سویی برخی فعالان سیاسی و قومی در حوزه‌های قومی کشور به استقبال این خبر شتافته و مطالبی در این باره منتشر کرده‌اند. ضمن آنکه برخی از کارشناسان و فعالان فرهنگی همچون اساتید فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی نیز در این خصوص به ابراز نگرانی پرداخته‌اند. در میان کارشناسان مطالعات قومی کشور نیز به دلیل بی اطلاعی از ابعادو چگونگی اجرایی شدن موضوع ،توافق روشنی در این خصوص وجود  ندارد. هرچند از نظر بسیاری از کارشناسان این حوزه اگر با برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری واقع‌بینانه و درستی برای آموزش زبان‌های محلی اقدام شود، نگرانی چندانی وجود نخواهد داشت. اما به زعم این گروه اینک به نظر می‌رسد تلاش برای اجرایی شدن این بخش از اصل 15 یعنی آموزش زبان‌های محلی، بدون مطالعات لازم و جدی و چند جانبه در دستور کار دولتمردان قرار گرفته و ممکن است این خلأ به مشکلات و مسائل پیچیده‌ اجتماعی،  فرهنگی و سیاسی منجر شود.
از این منظر ضروری‌ترین و مهم‌ترین پیش‌نیاز این بحث قبل از هر تصمییم‌گیری یا اقدام برای اجرایی‌شدن این بخش از قانون، تشکیل کارگروه ویژه‌ای متشکل از برخی از مسئولان کشوری و نیز کارشناسان و استادان مطالعات قومی و زبان‌شناختی و جامعه‌شناسی و علوم سیاسی است، تا در چنین کارگروهی ابعاد گوناگون موضوع مورد توجه قرارگیرد و پس از هدف‌گزاری روشن ،گام‌های بعدی و مقدماتی برای اجرایی شدن آموزش زبان‌های محلی برداشته شود. تلاش برای فاصله گرفتن از سیاسی‌کاری‌ها و رویکرد عوام‌پسندانه و اتخاذ روش‌های کارشناسی و جامع و چند جانبه‌نگر باید مهمترین شاخصه این کارگروه باشد.
تعریف پروژه‌های متعدد مطالعاتی بر اساس دیدگاه‌های نظری مختلف برای شناسایی زبان‌های محلی موجود کشور، نخستین گام این حوزه است. در این گام، بر اساس مطالعات میدانی و پژوهشی توسط زبان‌شناسان و جامعه‌شناسان زبان باید مشخص شود در ایران امروز چه زبان‌هایی را می‌توان به عنوان زبان‌های محلی شناسایی کرد. شاخص‌ها و معیارهای تعریف زبان‌های محلی کدام است؟ هر یک از این زبان‌های در چه حوزه یا حوزه‌هایی جغرافیایی توسط گویش‌وران مورد استفاده قرار می‌گیرند و سایر مباحث بنیادی از این دست، تا بتوان با شناسایی زبان‌های محلی گام‌های اجرایی بعدی را برای آموزش این زبان‌ها در دستور کار قرار داد.
به عنوان نمونه آیا زبان قشقایی زبانی محلی است یا بخشی از زبان محلی آذری است؟ یا این که زبان اورامی و لکی و کلهری خود زبانی محلی و مستقل هستند یا بخشی از زبان کردی سورانی محسوب می‌شوند و در برنامه آموزش زبان‌های محلی باید به سورانی توجه ‌شود؟ آیا گرجی، تاتی، تالشی، بختیاری، لری با شعبه‌های گوناگونش هر یک مستقلا آموزش داده ‌شود یا خیر؟ آیا باید گیلکی شرق گیلان، گیلکی غرب گیلان و مازنی را از یکدیگر تفکیک کرد؟ آیا سمنانی، سنگسری، کاشی و بویژه زبان‌های محلی اطراف کاشان و نیز سایر نقاط کشور مانند شوشتر و غیره هم باید در دستور کار قرار دارد یا خیر؟
مشخص است هر پاسخی به این پرسش‌ها خود موجد پرسش‌ها یا مجادلات بی‌پایان دیگری می‌شود و حتی ممکن است بی‌توجهی به هریک از این موارد خود موجد بروز نگرانی‌ها یا اعتراض‌هایی شود. حساسیت موضوع و پچیدگی آموزش زبان‌های محلی ضرورتاً ایجاب می‌کند تا به دلیل حساسیت‌های خاص و گسترده موضوع و پیش‌بینی ابعاد و بازخوردهای محتمل آن از گام اول به صورت سنجیده و کارشناسی شده به موضوع ورود پیدا کرد وگرنه ممکن است از پی تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اداری چنین موضوعی به جای حل مسئله یا کاهش مشکلات بر بار مسائل مملکت بیافزاید.
در روزهای اخیر و پس از سخنرانی ریاست محترم جمهوری در خوزستان به زبان عربی و ابراز نگرانی اکثریت لر ساکنان این استان به چنین رویکردی و در ادامه پخش سریال سرزمین کهن و بازتاب های آن در میان هم‌وطنان بختیاری و اعتراض‌های خیابانی متعاقب آن و همچنین حواشی پس از انتشار کاریکاتور روزنامه ایران در سال‌های نه چندان دور، همه و همه ایجاب می‌کند تا در تصمیم‌گیری در باره چنین موضوع حساس و پیچیده‌ای، با دعوت از کارشناسان و اهل فن، خردمندانه‌ترین راه‌ها شناسایی و بر اساس تصمیم‌های کارشناسی و حکیمانه به اجرا اندیشید.
پیچیدگی موضوع و ابعاد گوناگون آن البته مستلزم توجه به نکات بنیادی دیگری است که پرداختن به بخش‌های دیگری از موضوع را به فرصتی دیگر موکول خواهم کرد. اما بر مبنای پرسش‌ها و پیچیدگی‌هایی که مطرح شد، صرفا به این نکته بنیادین ارجاع داده می‌شود که تصمیم‌‌گیری در خصوص موضوعات با اهمیتی همچون زبان، لاجرم و باید با تصمیم‌سازی کارشناسانه پشتیبانی شود و از این رو، باید ابعاد مختلف آن توسط اهل فن به دقت مورد بررسی قرار گیرد و گر نه ممکن است تصمیم کارشناسی نشده امروز، پشیمانی سخت و پرهزینه فردا را در پی داشته باشد.