آذربایجان حلقه مفقوده رشته زبان و ادبیات ترکی آذری/جزئیات و سرفصل‌های درسی

۳ شهریور, ۱۳۹۵
آذربایجان حلقه مفقوده رشته زبان و ادبیات ترکی آذری/جزئیات و سرفصل‌های درسی

سازمان سنجش و وزارت علوم با قرار دادن یک رشته تحصیلی جدید در دفترچه انتخاب رشته دانشگاهها (مقطع لیسانس) عملا رشته ای به نام «ترکی آذری» را به جمع رشته های تحصیلی دانش آموزان اضافه کردند.

به گزارش وب سایت خبری- تحلیلی «آذری‌ها» این کد رشته در دانشگاه تبریز تدریس خواهد شد و به گفته مسئولان وزارت علوم ممکن است در دانشگاههای دیگر نیز دایر شود.

تاسیس چنین رشته هایی در مقاطع دانشگاهی فی نفسه اتفاق خوبی است و تحصیل آکادمیک در زبانهای ایرانی که بخشی از میراث و فرهنگ ایران زمین به شمار می روند، امری مبارک است. اما اگر این کار در خدمت یک سری اهداف سیاسی احزاب و گروههای مقتدر و صاحب نفوذ قرار گیرد، از پوسته فراتر نخواهد رفت و تبدیل به یک امر تبلیغاتی و «ابزاری» خواهد شد. حال انکه، هدف فرهنگ دوستان و دوستداران ایران‌زمین تقویت خرده فرهنگ‌ها و زبانهای محلی به عنوان بخشی از پیکره واحد ایرانزمین است.

اکنون پرسش این است که دانشجویانی که با علاقه و عشق به گویش آذربایجان، به انتخاب رشته ترکی آذری در دانشگاه تبریز اقدام می‌کنند، چه دروسی را در این دانشگاه فرا خواهند گرفت و با چه متون و ادبیات پایه ای پرورش خواهند یافت؟ پرسش بعدی این است که این سرفصل‌ها و مفردات درسی چه کمکی به شناخت زبان آذری می کند؟

1-    طرح مزبور در سال 1382 در یک خلا مدیریتی وزارت علوم یعنی خداحافظی دکتر معین و احتمال انتصاب دکتر توفیق به وزارت مطرح شد و برخی از نمایندگان مجلس ششم در روند سیاسی آن دست داشتند.

۲-در سرفصل ها هیچ اشاره ای به هویت ایرانی اذربایجان و پیوند های فرهنگی، زبانی، مذهبی و تاریخی آن با ایران نیست و بیشتر تلاش شده تا آذربایجان را به لحاظ تاریخی، فرهنگی و زبانی بخشی از گستره هویتی جهان ترک جلوه داده شود.

۳-بخش مهمی از برنامه درسی به بررسی افسانه دده قورقود اختصاص دارد که محصول قرن ۱۹ عثمانی است و پان ترکیست هاآن را  بر علیه شاهنامه فردوسی مطرح کرده و آن را  حماسه واقعی و شاهنامه را ٬ملحمه٬ یعنی کتاب خونریزی خوانده اند. به طور کلی آذربایجان در این رشته درسی کاملا به عمد کنار گذاشته شده است و مفاهیمی چون توران و ترک جای آن را گرفته است.

۴-از میان بیش از ۲4 شاعری که قرار است آثارشان به عنوان شعرای ترکی در واحدهای درسی خوانده و بررسی شود تنها ۴ شاعرآذربایجانی  بوده و از این چهار نفر دو نفر (بویژه معجز شبستری ) اشعارشان سرشار از توهین به روحانیت شیعه است.

سرفصل های دروس تاکید زیادی بر آثار نویسندگان ضد دین و ضد ایرانی قفقاز دارد و اصولا بیش از اینکه به آذربایجان (یعنی استان های آذربایجان شرقی، غربی، اردبیل و زنجان) و ادبیات آن نظر داشته باشد، به جمهوری های جدا شده از شوروی به ویژه مغولستان و جمهوری باکو نظر دارد. علی الخصوص در بخش ادبیات معاصر تقریبا تمام نویسندگان از باکو انتخاب شده اند. باید پرسید که باکو، مغولستان و قرقیزستان وقزاقستان چه ارتباطی به آذربایجان و ادبیات آن دارند؟

آثاری مانند ملانصرالدین و اندیشه های محمدجعفر قلی زاده که موکدا مورد نظر برنامه مصوب وزارت علوم است، عملا در خدمت برنامه های دولت عثمانی و ضدیت با ایران، فرهنگ ایرانی و روحانیت شیعه محسوب می شوند. روحانیت در افکار قلی زاده، مجعز شبستری و… نمادی از جعل، ارتجاع و استبداد هستند که مانع پیشرفت محسوب میشوند.

چندین  واحد درسی و نزدیک به 150 ساعت به بررسی متون و نشریات ضد شیعی، ضد روحانی و ضد ایرانی چاپ باکو همچون نشریه ملانصرالدین و آثار سردبیر ان اختصاص دارد

6-بیش از ۲۰ واحد به زبان ها و متون ترکی سرزمی‌نهایی از مغولستان گرفته تا ترکمنستان و ترکیه که نا آشنا برای ترکی آذری امروز ایران هستند تخصیص داد شده است.

7- منابع درسی این نوشته ها از میان نوشته های سطحی پان ترکیست ها و مارکسیست های با سابقه ای چون سلام الله جاوید (وزیر پیشه وری)، حسین صدیق، محمد تقی زهتابی، حمید نطقی، جواد هیات و دیگرانی که همگی از اعضا یا طرفداران گروه تجزیه طلب فرقه دمکرات اذربایجان بوده اند تهیه شده است

8-تنها ۶ واحد به بررسی آثار صدها شاعر و نویسنده ایرانی اهل آذربایجان همچون قطران، خاقانی، نظامی، مهستی و پروین اعتصامی و… اختصاص یافته و از آنها هم با عنوان ٬ترکان پارسی گوی٬ یاد شده است که میتواند تاییده ای رسمی از سوی وزارت علوم در خصوص تحریف و مصادره شاعران و مشاهیر بزرگ ایرانی توسط کشورهای همسایه تلقی شود.

9- انگیزه های سیاسی و انتخاباتی در تاسیس این رشته بدون کارشناسی و به صورت عمل انجام شده موثر بود و به نظر می رسد بخشی از پروژه های انتخاباتی محسوب می شود.

10- محتوای ضد اسلامی، ضد شیعی و ضد ایرانی این رشته تحصیلی، و ارائه دسته ای از کتابهای درسی به عنوان منبع که نویسندگان آن بخشی از اعضای فرقه دموکرات پیشه وری بوده اند یا در گذشته در خدمت حزب بعث صدام حسین قرار داشتند، به زودی اعتراضات گسترده ای را در میان مردم وطنخواه و دیندار تبریز بیدار خواهد کرد و پیش از همه روحانیون تبریز به مفاد درسی اعتراض خواهند کرد. این تجربه یکبار دیگر نشان میدهد که جریان منحط پان ترکیسم، «ایرانیت و تشیع» را یکجا هدف قرار داده است و به طور کلی قصد نابودی هر دو عنصر را در آذربایجان آن هم به هزینه و عاملیت خود حکومت جمهوری اسلامی را در دستور کار دارد. این دست از افراد از غفلت و ناآگاهی مسئولان اجرایی چه در استان و چه در مرکز نهایت استفاده را برده و تلاش میکنند پروژه های شوم خود را در قالبهای زیبا پیش ببرند.

اکنون آیا درست که با هزینه دولت جمهوری اسلامی ایران و بودجه عمومی در راستای تبلیغ رسمی و دانشگاه افکار الحادی و ضدملی کسانی چون قلی‌زاده گام برداریم و نام آن را نیز « قدمی در جهت وحدت» بگذاریم؟

آیا وزارت علوم که صدها ساعت از تحصیل در این رشته را به مطالعه ملانصرالدین و افکار قلی زاده اختصاص داده است، اطلاع دارد که که قلی زاده در دهه 1930 نام روزنامه ملانصرالدین را به «الله سیز» یعنی «بی خدا»  تغییر داد؟!

11- کسانی که که باعث «تحمیل» این رشته به وزارت علوم و شورای تحول آموزش عالی و شورای گسترش شده اند، باید در خصوص عملکرد غیر شفاف خود پاسخگو باشند و  بیان کنند که با چه منطقی و طی چه روندی این مفردات و سرفصل های درسی را برای تدریس در دانشگاه تبریز انتخاب کرده اند. حجت الاسلام علی یونسی طی یادداشتی در روزنامه ایران اظهار داشته است که این روند طی یک سری مطالعات عمیق و کارشناسی تصویب شده است! عجبا!  با کمال احترام به جناب یونسی ، باید گفت که ما ترجیح میدهیم این فرض را بپذیریم که احتمال مطالعه عمیق در خصوص مفردات و سرفصل های این رشته بیشتر یک شوخی و تعارف سیاسی است والا بعید بود که آقای یونسی به عنوان یک روحانی وطنخواه و دغدغه مند، با اطلاع از محتوای این کتابها و افکار این نویسندگان رای به تدریس رسمی این سرفصلها در دانشگاه دهد. این مطالعات به اصطلاح عمیق باعث شده است که به مسیر رشته مزبور از «آذربایجان» به «ترکستان» منحرف شود.

البته  مساله فعلی بی شک، محصول اعتماد آقای یونسی به مرتجعین قومی و پان ترکیست‌هایی است که نیات قلبی و اصلی خود را پنهان می کنند و ولی در باطن اهداف ضد ایرانی خود پیگیر هستند و از کوچک ترین فرصتی بهره می برند.

 البته هویت فردی که این سرفصلها را برای وزرات علوم تهیه کرده است برای ما شناخته شده است و در آینده در این خصوص بیشتر صحبت خواهیم کرد.