پان ترکیسم، رجویسم، آنارشیسم: ملغمه ای از بی شعوری و حماقت/ لزوم برخورد خشن با قومیت‌گرایان

۲۰ مرداد, ۱۳۹۷
پان ترکیسم، رجویسم، آنارشیسم: ملغمه ای از بی شعوری و حماقت/ لزوم برخورد خشن با قومیت‌گرایان

جریان های رادیکال و در حاشیه مانده، در شرایطِ مساعد اجتماعی- اقتصادی- سیاسی مجال زیادی برای عرض اندام ندارد. این جریان ها در بحران زندگی می کنند و از بحران تغذیه می کنند. قوم‌گرایی آذری، گروهک تضامن، فرقه رجوی و جریان های آنارشیست مانند آمدنیوز، ری استارت، ایران اگزیت، جریان سوم و… همگی از این دست هستند. این گروههای در حالت عادی از سوی مردم جدی گرفته نخواهند شد مگر این شرایط غیرعادی حاکم باشد.

نقطه مشترک این گروهها اتصال به مدیریت واحد در خارج از کشور و هدایت اسپانسرهای مشترک خارجی است.

پان ترکیسم در ایران فاقد بدنه اجتماعی است و جریانی است که صرفا افرادی خاص با روحیاتی خاص‌تر به آن گرایش پیدا می کنند. تجربه نشان داده است که جریان پان ترکیسم فاقد توان بسیج گری است و تنها در دو مقطع خرداد 1385، آبان 1395، توانسته است گروهی از مردم (کم یا زیاد) به کف خیابان بیاورد. نقطه مشترک همه این اغتشاش ها، یک کلمه بیشتر نبود: «توهین»!

غیر از توهین هیچ مساله دیگری قادر به بسیج گری عمومی نیست از همین رو در رصد و تحلیل محتوای رسانه های قومگرا بیش از هر چیز به کلید واژه توهین برخورد می کنیم. آنها می‌خواهند شانس خود را امتحان کنند و به هر بهانه ای مدعی توهین از سوی این و آن می شوند.

مساله دوم، سکوهای تماشاگران فوتبال است. جریان قومی سعی دارد از طریق فوتبال گفتمان سیاسی نخبگانی را به گفتمان توده ای تبدیل کند. از یک سو فوتبال یک ورزش هیجانی است و از سوی دیگر قومیت با احساسات و هیجانات غیر عقلانی گره خورده است. ترکیب این دو می تواند مخرب باشد و پان ترکیسم نیز همین را می‌خواهد. در این بستر عقده های فرو خفته افراد و روحیات وندالیستی زنده می‌شود و دست به اقداماتی می زنند که در وضع عادی بعید به نظر می رسد. بنابراین می‌توان این جریان را به سمت قوم گرایی و تجزیه طلب هدایت کرد.

اما امروز این تنها پان ترکیست ها نیستند که در صدد مدیریت سکوی تماشاگران اند. از آمدنیوز تا رضاپهلوی و فرقه رجوی قصد کانالیزه کردن هواداران تراکتورسازی و سایر تیم های فوتبال را دارند. از نظر آن تجمع جمعیت های هزاران نفری در یک منطقه و خروج آنها در یک لحظه می‌تواند قدرت تخریب بالایی داشته باشد. البته این کار بازی کردن با آتش است و پیامدهای غیر قابل پیش بینی دارد اما مساله اینجا است که این جریانات با آتش بازی مشکلی ندارد. ائتلاف و همگرایی پان ترکیسم و رجویسم یا جریان سوم آمدنیوز چیز جدید و بعیدی نیست. اما ورود سایر بخش های اپوزیسیون به موضوع سکوی تماشاگران و پیام های مثبت و همگرایانه به جریان قومی مساله ای جدید است.

هفته گذشته شاهد آن بودیم که چندین و چند محتوا از سوی جریان های داخلی پان ترکیستی در کانال آمدنیوز منتشر شد! نویسنده و تولید کننده محتوا، کسی بود که تا چند هفته قبل تر در بازداشت نهادهای امنیتی تبریز قرار داشت و اخیرا با وثیقه از زندان آزاد شده است!

پرسش این است که چرا کسی که در بازداشت و طبیعتا تحت نظر ارگان های انتظامی- امنیتی بوده است، به راحتی با کانال آمدنیوز همکاری می‌کند؟! بدون این که آب از آب تکان بخورد؟

 چه کسی زنجیر افرادی مانند عظیمی قدیم، حبیب ساسانیان را باز کرده تا دوباره فعالیت نفرت انگیز خود را از سر بگیرند؟ چه کسی و کدام نهادها باعث شده اند سرو کله محافلی و کانالهای افراطی مانند «انجمن آذربایجان» یکبار دیگر پیدا شود؟ این افراد از چه کسانی خط می گیرند و چرا هدف افزایش دمای سیاسی تبریز را دنبال می کنند؟ و مهم تر از آن وظیفه نهادهای امنیتی در این میان چیست؟  

جای تعجب است که دستگاههای امنیتی بیشترین مسامحه را در حق جریانی روا می دارند که مستحق هیچ مسامحه ای نیست. وظیفه ذات و مصوب این دستگاهها محافظت از تمامیت ارضی کشور ( کشف توطئه و  اغتشاش علیه استقلال و امنیت و تمامیت ارضی کشور) است و اتفاقا تنها جایی که مردم برخورد امنیتی و خشن را می پسندند، موضوع قومیت گرایان است.  

جریان های قومی و افرادی که در فضای رسانه ای و واقعی استان‌های شمالغرب در حال توطئه برای براندازی تمامیت ارضی کشور و مخدوش کردن وحدت ملی آن هستند، باید به خشن ترین شکل ممکن دستگیر و مجازات شوند نه اینکه در راس امور اداری، استانی و شهری قرار بگیرند. مسئولانی که در این شریط این مهم را در نیافته و قادر به درک مساله نیستند، باید هر چه زودتر مورد حسابخواهی قرار بگیرند و پاسخگوی کوتاهی و قصور در برخورد با اغتشاشگران باشند.