گلایه مدیر مسئول نشریه قوم گرا از عدم استقبال مردم

۲۵ فروردین, ۱۳۹۸
گلایه مدیر مسئول نشریه قوم گرا از عدم استقبال مردم

مدیر مسئول نشریه واگرای ایشیق، طی اظهاراتی در سایت ایبنا از عدم فروش نشریه اش گلایه کرد.

به گزارش آذری ها، در حالی که به دلیل قیمت سرسام آور کاغذ همه نشریات و مجلات کشور قیمت های خود را تا 4 برابر افزایش داده اند برخی نشریات وابسته به بیگانگان، قیمت محصول خود را به نصف بهای بازار عرضه می کنند. برای مثال نشریه ایشیق 15 هزار تومان قیمت گذاری شده در حالی که از نظر کارشناسان، هزینه تمام شده آن بین 25 تا 30 هزار تومان است. نشریات مشابه در سطح کشور نیز همین مقدار قیمت گذاری می شوند. پرسش این جا است پول این نشریات “از کجا” تامین می‌شود که می توانند محصول خود را به نصف بهای بازار عرضه کنند؟

اما نکته جالب در این بین عدم استقبال مردم از این نشریات با وجود بهای اندک است. اگر جمعیت های آذری ها در چهار استان را بر اساس سرشماری نفوس و مسکن 1398 9 میلیون و پانصد هزار نفر فرض کنیم(پان ترکیست ها مدعی 40 میلیون جمعیت هستند) و تیراژ ایشیق را نیز 2 هزار  فرض کنیم، خواهیم دید که از این جمعیت قابل توجه حتی دو هزار نفر حاضر به خرید این نشریه با سوبسید عالی نیستند. این در حالی است که سایر نشریات با وجود افزایش قیمت مانند گذشته خریداران خود را حفظ کرده اند به طوری که برخی از آنها در کوتاه مدت نایاب می شوند.

البته مدیر «ایشیق» در اظهارات خود، کتاب فروشی ها را مقصر جلوه داده است اما همگان می دانند که فروشگاه های کتاب در وهله اول تابع قوانین عرصه و تقاضا هستند بنابراین اگر محصولی فروش داشته باشد، فروشگاههای کتاب از عرضه آن خودداری نمی کنند. از طرفی اگر نشریه ای فروش داشته باشد، در دکه های روزنامه فروشی نیز فروش خواهد رفت و با عدم عرضه در یک کتاب فروشی اتفاق خاصی رخ نمی دهد.  بنابراین فرافکنی هایی از این دست صرفا برای مظلوم نمایی و جبران شکست است.

اما چرا مردم نشریات قومیت‌گرا را مطالعه نمی کنند؟

گذشته از افراط گری و بنیادگرایی مستتر یا آشکار در رسانه های قومی که مردم را به عصبیت و تحریک علیه یکدیگر وادار می سازد، دلایل تاریخی برای عدم استقبال از نشریات قومیت گرا وجود دارد.

حقیقت این است که بر اساس یک سنت هزار ساله مردم آذربایجان در خانه به زبان محلی ،در تعاملات معنوی و دینی به زبان عربی و در تعاملات علمی، فرهنگی به زبان فارسی سخن می گویند.  از همین رو است که تمام شاعران جدی در آذربایجان به فارسی سروده اند و مقبره الشعرای تبریز با صدها شاعر پارسی گوی، تبریز و آذربایجان را به کانون شعر و ادب پارسی تبدیل کرده است. از همین رو است حتی یک شاعر کلاسیک در منطقه آذربایجان پیدا نکرده است که به زبانی غیر از فارسی شعر یا اثری سروده باشد و ناچار دست به دامن شاعرانی از «عراق» مانند نسیمی و فضولی شده است که هرگز رنگ تبریز و اردبیل را به خود ندیده اند و با وجود ارزش ادبی آثار شان به آذری، از اهالی آذربایجان محسوب نمی شوند. بماند که همین شاعران نیز آثار و سروده های بسیار زیبایی به فارسی، عربی و آذری دارند.

از همین رو است که ادعای چاپ نشریه «ادبی» به زبان محلی به قدری مضحک است که مجله ادبی با تیراژ 1500 الی 2000 در دست مدیران آن باد می‌کند.

 مردم آذربایجان عادت دارند آثار ادبی و فرهنگی خود را به فارسی خلق کنند و آثار غیر فارسی در حوزه شعر و ادب را هر چند دوست می دارند اما جدی نمی گیرند، دست کم نه آنقدر که بابت آن پول پرداخت کنند.