انتخابات و شکست دیگر باره پان ترکیسم/ آیا نامزدهای مورد حمایت ارتجاع قومی موفق بودند؟

۳ اسفند, ۱۳۹۸
انتخابات و شکست دیگر باره پان ترکیسم/ آیا نامزدهای مورد حمایت ارتجاع قومی موفق بودند؟

انتخابات به پایان رسید و مانند همیشه ارتجاع قومی در شمالغرب کشور سعی کرد از فرصت انتخابات به مثابه فرجه ای برای علنی کردن فعالیت های زیرزمینی خود استفاده کند. آن ها تلاش کردند با ارائه لیست ها و معرفی نامزدهایی که به ظاهر یا واقعا، حامی معرفی می‌کردند، تغییری ایجاد کنند. اما چه چیزی تغییر کرد؟

 تقریبا چیز زیادی تغییر نکرد. دو نامزدی که به صورت سنتی از  ارتجاع حمایت می کردند و بیشترین نطق را در مجلس در راستای تقاضاهای زیاده خواهانه قومی مطرح کرده بودند از حوزه ارومیه رد صلاحیت شدند. با رد صلاحیت آنها استان به مکان امن تری تبدیل شد.

 حضور روح الله حضرت پور و رد صلاحیت نشدن و در نهایت راه یابی وی به مجلس نیز امتیاز خاصی محسوب نمی شود. با توجه به پشتوانه مالی و سیستمانیک وی در شهرداری ارومیه، انتخاب او با حمایت یا بی حمایت ارتجاع قومی قابل پیش بینی بود. کمپین اننتخاباتی حضرت پور از روز اول با شعاردادن علیه تهران نشین ها آغاز شد. نوعی دیگر از مرکز ستیزی افسارگیخسته، اما اتفاقا مردم به همان تهران نشین ها بیشتر از روح الله حضرت پور رای دادند. مشخصا منظور آنها اشاره ای بود به وحید جلال زاده و سید سلمان ذاکر.

 هر دو نامزد با پشت سر گذاشتن سایر حضرت پور آرای اول و دوم را به دست آوردند و خود حضرت پور به سختی سوم شد.گلشن نوروزی که به دلیل مواضع به شدت قوم گرایانه، ایده آل ارتجاع قومی بود اصولا در بین 6 نفر اول جایی نداشت. آراء گلشن نوروزی معیار خوبی برای محک زدن چنین افکاری در بین مردم است. او حتی با وجود حمایت زیاد قاضی پور موفق به کسب رای نشد. در مشکین شهر که نامزدی به نام بابک رضازاده، با دعوت از یکی از عناصر نفرت پراکن قومی با سوءپیشینه قضایی (بنام هوشنگ جعفری) از معرکه گیری او استفاده کرده بود ناکام ماند و پاسخ منفی از رای دهنده ها شنید.

در اردبیل، نامزدی قوم‌گرا به نام احد بیوته که با شبکه ای از عناصر مرتجع قومی در تماس بود و با تبلیغ چیزی که نامش را واژه نامه زبان ترکی آذربایجانی گذاشته بود موفق به کسب رای نشد. نکته قابل توجه در خصوص بیوته، حمایت علنی یکی از عناصر کاملا سرشناس تجزیه طلب به ح.م، از وی در کانال رسمی اش بود. اتفاقا به نظر می رسد این تبلیغات تبعات منفی در آرای مردم نیز داشته است.

در تبریز به غیر از پزشکیان که به صورت سنتی رای اول این حوزه را به خود اختصاص می دهد، بقیه نامزدهای انتخابی از لیست اصولگراها بودند و مشخصا از طریق رای به لیست واحد وارد مجلس شدند در نتیجه آراء کسب شده توسط آنها بیش از اینکه فردی بوده باشد جناحی و لیستی بود.

یکی از سنجه های خوب برای میزان توجه رای دهندگان آذری به تبلیغات ارتجاع قومی مقایسه بین افراد معرفی شده توسط یک کانال زیرزمینی تلگرامی به نام «ائتلاف آذربایجان» با افراد راه یافته به مجلس است. این کانال در واقع لیست های مورد توافق ارتجاع را به مردم توصیه می کرد. مشترکین کانال ائتلاف آذربایجان کمتر از 2 هزار نفر بود و بیشترین بازدید مطالب ارسال آن حدود 3 الی 4 هزار را نشان میدهد. فهرست نهایی منتشر شده توسط این گروه به صورت نیابتی در کانال ورزشی تحت حمایت میت ترکیه که ادمین آن ساکن آلمان است، منتشر و سپس در کانال مزبور فوروارد شد. این فهرست بیش از صدهزار بازدید گرفت که این میزان از بازدید مدیون انتشار مطلب در کانال ورزشی تراختورکلاب می باشد. یکی از مهم ترین مروجین قمار اینترنتی یا به اصطلاح بت در ایران.

این کانال در یک روز پس از انتخابات و مشاهده وضعیت نامطلوب آراء تا انتشار این مقاله هیچ مطلبی منتشر نکرد. همچنین به نظر می رسد، افراد معرفی شده از سوی کانال مزبور، اغلب با رایزنی و موافقت جمعی از مرتجعین انتخاب و به مخاطب معرفی شده بودند. معیارهای این کانال حمایت نامزد از تقاضاهایی چون رسمیت یافتن زبان محلی، آموزش به زبان محلی، احداث شبکه دولتی سراسری به زبان محلی و… اعلام شده بود.

بررسی مقایسه ای نامزدهای راه یافته به مجلس شورای اسلامی با افراد معرفی شده از سوی این فهرست محکی خوبی برای سنجس، این است سوال است که اصولا ارتجاع قومی چقدر از سوی مردم جدی گرفته می شود؟

 تقریبا همه افراد معرفی شده توسط این کانال از راه یابی به مجلس باز مانده و افراد راه یافته نیز اصولا به قدری سرشناس بودند (مانند پزشکیان و برخی دیگر از نماینده های قبلی مجلس) که راه یابی شان به پارلمان تقریبا قطعی و بدون حماین این فهرست نیز برای مردم نام آشنا بودند.

لیست ارائه شده توسط این کانال برای حوزه تبریز عبارت بود از: پزشکیان، عشرت شایق، رضا پاشایی، پرویز احمد زاده. ولی به جز پزشکیان هیچ یک از افراد فهرست مزبور از سوی رای دهندگان انتخاب نشدند. نخستین شکست بزرگ.

 در گرمی کریم تقی زاده از سوی باند ائتلاف آذربایجان معرفی شده بود و ولی رای دهندگان ولی اسماعیلی را انتخاب کردند. در حوزه مشگین شهر بابک رضازاده از سوی  این گروه معرفی شده بود اما فرد دیگری به مجلس راه یافت. در مراغه و عجب شیر علی علیزاده به مجلس راه یافت در حالی که کانال ائتلاف آذربایجان سعید نقوی را معرفی کرده بود. در ورزقان رضا علیزاده معرفی شده بود اما رای دهنده، الله وردی دهقانی را انتخاب کرد. در سراب محمد عبداللهی معرفی شده بود ولی نام یوسف داودی از صندوق درآمد. در کلیبر بهرام عباس پور از سوی گروهک ائتلاف آذربایجان معرفی شده بود اما مردم به حسین حاتمی رای دادند. در میاندواب علی احمدی از سوی ارتجاع به رای دهنده پیشنهاد شده بود اما عیسی زاده به مجلس رفت. در ارومیه، گلشن نوروزی، حضرت پور و ذاکر از سوی این کانال معرفی شده بود. سلمان ذاکر نماینده پیشین مجلس اصولا ارتباطی با جریان قومی ندارد و به اندازه کافی در میان مردم ارومیه سرشناس است، ورود حضرت پور به مجلس با وجود صرف هزینه های کلان و در اختیار داشتن امکانات شهرداری ارومیه قابل پیش بینی بود اما گلشن نوروزی که نامزد ایده آل ارتجاع بود، پاسخ منفی از مردم گرفت.

ولی آیا هیچ یک از افراد معرفی شده از سوی گروهک ائتلاف آذربایجان که فهرست های آن بارها از سوی بسیاری کانال حتی کانال ورزشی با اعضای بالا باز نشر شده بود، موفق به کسب رای نشدند؟ پاسخ مثبت است. برخی از افراد معرفی شده از سوی این کانال در بستان آباد،بناب، نقده و… رای آوردند اما متغییرهای دیگری چون انتصاب به یکی از جناح ها، داشتن مسئولیت اجرایی در گذشته، حضور قبلی در پارلمان در انتخاب آنها موثر بود. در مناطق ترکیبی که هم مهینان اهل سنت کُرد نیز حضور دارند، متغییر مشارکت پایین نیز یکی از توضیحات مهم برای تحلیل الگوهای رای است.

 به طور با مقایسه فهرست های معرفی شده از سوی ارتجاع قومی و افراد راه یافته به مجلس می توان به میزان جدی گرفته شدن جریان قومی و وزن آن در نزد مردم پی برد