ضرورتِ فهمِ کیانِ سیاسی ایران
نگاهی به کتابِ امرِ ملی و تمامیت ارضی

۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳
نگاهی به کتابِ امرِ ملی و تمامیت ارضی
ماهرخ ابراهیم‌پور،‌ رورنامه‌نگار:یکی از کتاب‌های جدیدی که در پیش‌خوانِ کتابفروشی‌ها و فروشگاه‌های مجازی جلب توجه می‌کند، یکی از کتاب‌های انتشاراتِ «نگارستانِ اندیشه» با عنوانِ «امرِ و تمامیّتِ ارضی» با نام فرعی «واقعیتِ مؤثر در کشورداری»، تألیف حسین (سالار) سیف‌الدینی در ۲۳۰ صفحه و به بهای ۲۰۰ هزار تومان است. این کتاب دربارۀ ارزش‌های بنیادین یک جامعه یعنی ملت، دولت، میهن، حقوق و نظمِ قانونی است که گاه از درون به یغما می‌روند و گاه از بیرون تهدید می‌شوند.
کتاب از چهار فصل تشکیل شده که مشتمل بر امر ملی، یگانگی سرزمینی، نظریۀ تأسیسِ ایران و استراتژی ملی است. این کتاب بیش از هر چیز دربارۀ «واقعیت مؤثر» است که یکی از مهمترین مضامین در فلسفۀ سیاسی جدیدی است که باید «نیکولو ماکیاولی» را بنیان‌گذار آن دانست. ماکیاولی در قرن شانزدهم میلادی با وارد کردن شماری از مهمترین مفاهیمِ جدید، مانند دولت، میهن، واقعیت مؤثر و … به تعبیر لئو اشتراوس، اولین موج‌های سهمگین برای «سفینۀ سنت» را آغاز و به این ترتیب راهی را باز کرد که پس از وی توسط اندیشمندانِ دیگر، دنبال شد.
کتاب با این مقدمه آغاز می‌شود که جامعۀ ایرانی در میان چرخ‌دنده‌های گذارِ دوگانۀ «داخلی» و «گذارِ ژئوپلیتیک بین‌المللی»، در حال خُرد شدن است و اگر در جهان در حالِ گُذار که هنوز قادر به یافتن نظمِ جدیدِ ژئوپلیتیکی نشده است،‌ ایران به تثبیتِ ارزش‌های سیاسی – اجتماعی رسیده بود تحمل درد زایمانِ گذار از نظم بین‌المللی قدیم به نظم جدید بسیار آسان‌تر می‌بود. به زعم مؤلف، همین مسئله، یعنی درگیر شدن جامعه در فرآیند گذارِ دوگانه، موجب فرسایش مفاهیمِ علوم انسانی و ارزش‌های اجتماعی نیز شده است. بنابراین کتاب ابتدا با شرحی بر این مفهوم آغاز می‌شود، اما همان‌گونه که در سایر فصول نیز مشهود است، این مفاهیم را در نسبت با مواد و مصالح تاریخی ایران سنجیده و در هر فرصتی از متون مهمِ تاریخِ اندیشۀ ایران مانند «کلیله و دمنه» یا تاریخ بیهقی، شواهدی دال بر توجه به مفهوم سیاست و قدرت از نظر توجه به واقعیت مؤثر ذکر کرده است. بنابراین همان‌گونه که از ترتیب مفاهیم پیداست، کتاب کوشیده تا «امرِ ملی» را ذیل مفهومِ واقعیت مؤثر، بررسی و تحلیل کند.
بخش نخست کتاب روی مفهومِ «دولت» به مثابه ایده‌ای بُرون آمده از واقعیت مؤثر تأکید کرده و به نظر می‌رسد،‌ مؤلف در این بخش زمینه تئوریکِ آن‌چه که در فصل چهار با عنوان دولتِ مقتدرِ توسعه‌گرا مطرح می‌شود را پی‌ریزی کرده است.
در بخش دوم بر «یکپارچگی سرزمینی» اختصاص دارد و نویسنده به گفتۀ خود مقدماتِ ضروری برای حراست از تمامیت ارضی را مطرح کرده و بیش از همه تأکید کرده که تمامیت ارضی یک دولتِ معتبر صرفاً در پایداری رقم مساحت آن خلاصه نمی‌شود، بلکه مبانی دیگری مانند توسعه، نقش کشور در سیاستِ بین‌الملل، سیاست‌های زبانی و … در آن مؤثر است.
در بخش سوم که «تأسیس و بقای ایران‌زمین» نام دارد، مؤلف به مبانی تاریخی تأسیسِ ایران در آثار جغرافیایی و تاریخی دورۀ اسلامی و مقایسۀ آن با دوره‌های پیشین پرداخته و نشان داده که عموماً روایت مشخصی از لحظۀ تاسیسِ اولیۀ ایران از دورۀ اساطیری تا دورۀ اسلامی در این آثار که عمدتاً به عربی و فارسی بوده‌اند، تکرار شده است. اما مشکل نظری در توضیحِ ایران‌زمین به تعدّدِ چرخه‌های تأسیس – زوال باز و مبنی قرار دادنِ هر یک،‌ باز می‌گردد. مؤلف در ادامۀ همین مباحث، شش دورۀ تأسیس برای ایران پیشنهاد کرده است.
 در بخش چهارم نویسنده که «استراتژی ملی» نام دارد سیف‌الدینی پس از توضیحِ مفهومِ استراتژی، بر هستی ارگانیکِ دول، کشور و ضرورت فهمِ کیانِ سیاسی بر این بنیاد، تأکیده شده و در نهایت «توسعه» را به عنوان مهمترین مصداقِ تمدّن‌سازی جدید مطرح کرده که باید توسط دولتی مقتدر مبتنی بر نظم و قانون»، یعنی حکومت قانون» دنبال شود.
روزنامۀ سازندگی، شمارۀ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی