تاریخ و فرهنگ دیر پای ایران ، از ایرانی به نیکی یاد کرده و سپس با مجزا دانستن حساب این دو از یکدیگر، اقدام به حمله می کردند. مقامات رسمی وزارت خارجه ایران نیز متقابلا همین تفکیک را در قبال اطراف متخاسم از جمله امریکا معمول می داشتند.
ولی نتانیاهو در سخنرانی اخیر خود در مجلس سنای آمریکا با اشاره به یک واقعه مشکوک تاریخی و با فراموش کردن عمدی آزادی یهودیان توسط کورش کبیر در سال 539 پ.م بعد از فتح بابل و بر گرداندن ثروت و اجازه دادن به آنها برای رفتن به اورشلیم و ساختن کنیسه در آنجا و همچنین آزادی در انتخاب دین از جمله یهودیت در میان بابلیان ، ملت ایران را دشمن قوم یهود از آن تاریخ تا به امروز معرفی کرد.
این در حالی است که یهودیان 2700 سال سابقه اقامت در ایران را دارند و هم اکنون نیز نزدیک به 9000 نفر یهودی ساکن ایران می باشند. وی با این اتهام بی اساس چه هدفی را دنبال میکردند ؟ مگر نه اینکه درنظر داشتند با این اتهام افق تازه ای را در برابر دیدگان جهانیان علیه ملت ایران باز کنند؟
در طول تاریخ این اقلیت های دینی از جمله یهودیان همچو خویشاوندی در کنار یکدیگر بطور مسالمت آمیز زندگی کرده اند. ماجرایی که نتانیاهو در سخنرانی خود به آن اشاره داشت افسانه ای تاریخی است که قهرمان آن دختری یتیمی بنام «اِستِر» ( ستاره ) که تحت سرپرستی پسرعموی خود مردخای بود در مقابل هامان وزیر دربار خشایارشاه که قصد قتل عام یهودیان را داشت اتفاق افتاد . خلاصه ی داستان به نقل از کتاب استر بدین قرار است که : ( در دربار شاه ( خشایارشاه) ، پادشاه هخامنشی که بر ۱۲۷ استان فرمان میراند، یک مهمانی برگزار شد و ملکه «وشتی »فراخوانده شد تا زیباییخود را به میهمانان نشان دهد. ملکه از این کار سر باز زد، و شاه بعد از مشاوره با همراهانش، تصمیم گرفت که او را عزل کند و شخص دیگری را جای او بنشاند، تا نمونهای برای زنان قلمرو پادشاهیاش برای فرمانبرداری از شوهرانشان باشد. در جستجو برای یافتن دختری بجای ملکه، دختران گلچین شده زیباروی باکره به قصر آورده شدند. یکی از این دختران استر، دختر یتیم از نسل تبعیدشدگان به عنوان ملکه برگزیده شد طبق آموزش پسرعمویش (مردخای) او هیچ سخنی از تباریهودی اش نگفت . در این داستان ذکر میشود که مردخای توطئهای را که دو تن از خواجه سرایان بر ضد شاه ترتیب داده بودهاند کشف میکند و همین موضوع بعدها باعث ترفیع وی به مشاور شاه میشود . وزیر هخامنشی به نام هامان که از بی حرمتی مردخای و تعظیم نکردن او دل آزرده است، کینه یهودیان را به دل گرفته و با دلایلی مانند اینکه شرایع قوم یهود مخالف همه قومها است؛ از شاه اجازه میخواهد تا تمام آنان را به هلاکت رساند. ولی مردخای از جریان آگاه شده و از استر که اکنون ملکه دربار بود میخواهد که جلوی این کار را بگیرد. استر پادشاه راه به همراههامان به دو میهانی دعوت میکند استر در میهمانی دوم به پادشاه میگوید که یهودی است وهامان قصد نابودی قوم یهود را دارد و در ادامه استر حکمی از شاه میگیرد که به موجب آن یهودیان از انهدام رهایی مییابند و دشمنان یهود به ویژههامان به دار آویخته میشوند و در آن روز یهودیان با تمام کسانی که با یهود دشمن بودند جنگیدند و آنها را از دم تیغ گذراندند. و از آن تاریخ یهودیان این پیروزی را با نام عید پوریم جشن میگیرند . ) حال نگاهی به منابع علمی پیرامون این موضوع بیاندازم : دانشنامه بریتانیکا در نوشتار مربوط به عید پوریم مینویسد: حقیقت تاریخی این واقعه کتاب مقدس، معمولاً مورد سوال میباشد. در مورد جشن پوریم، نیز هرچند مشخص است که عید پوریم تا حدود قرن دوم میلادی به سنتی تثبیت شده در میان یهودیان تبدیل شده بوده، ریشه تاریخی این جشن ناشناختهاست. در این دانشنامه در هنگام بررسی تاثیرات تمدن ایران زمین بر یهودیت چنین آمدهاست که ماجرای پوریم از کتاب استر در واقع، یکی از قصههای ایرانی در مورد زیرکی و خدعههای شهبانوهای ایرانی در درون اندرونیهای پادشاهان میباشد و خود عید پوریم نیز به نوعی اقتباس یهودیان از عید نوروز میباشد.
بگفته تاریخچه دنیای کتاب مقدس چاپ دانشگاه آکسفورد، اگر چه برخی بنیادگرایان کتاب استر را تاریخی میپندارند ولی ژانر ادبی کتاب استر، همانند اکثر کتاب دانیال از نوع رمان بودهاست نه نویسندگان این کتاب قصد بازگو کردن حوادث گذشته را داشتند و نه انتظار داشتند که خوانندگان آن را به عنوان تاریخ قلمداد کنند . شخصیتی به نام استر وجود خارجی نداشته است. با توجه به ژانر ادبی کتاب چند سؤال مطرح است : «چه کسی این کتاب را نوشته ؟ قصد آنها از نوشتن این کتاب چه بوده و تا چه حدی به آن رسیدهاند؟ مخاطبان این کتاب چه کسانی بوده اند ؟
از مقایسه این کتاب و مخاطبان آن با موارد مشابه در دنیای یونانی-رومی چه نتایجی حاصل میشود ؟ شائول شاکد، استاد ارشد دانشگاه عبری اورشلیم و پژوهشگر نامدار تاریخ یهودیت، در نوشتار مربوط به پوریم در دانشنامه ایرانیکا میگوید : گواهی بر صحت این داستان از دیدگاه تاریخی وجود ندارد و معمولاً در مورد واقعیت تاریخی داستان با شک و تردید نگریسته میشود. نظریههایی وجود دارد که داستان بر مبنای اساطیر ایلامی و یا بابلی است. هرچند چنین نظری را نمیتوان با اطمینان پذیرفت. این کتاب را بیشتر میتوان نمونهای از تم (theme) معروف دسیسههای درون دربار و نجات یافتنهای معجزه آمیز نامید. بگفته مککولوگ شاید ذراتی از حقیقت در پشت داستان استر باشد ولی کتاب در وضع حاضرش دارای اشتباهات و تناقضاتی است که باید بعنوان یک افسانه تاریخی (نه روایت تاریخی) قلمداد شود. نام همسر خشایارشا به استناد هرودوت، آمستریس دختر اتانس بوده درحالی که هیچ اثری از وشتی یا استر در تاریخ هرودوت نیست ! تاریخ نگارش کتاب استر نامشخص است اما معمولاً بین محققین اتفاقنظر وجود دارد که نگارش کتاب کمی بعد از سقوط هخامنشیان، احتمالاً در دوره اشکانیان و حدود قرن دو یا سه قبل از میلاد بودهاست. نویسنده کتاب نیز ناشناختهاست. اما معمولاً چنین پنداشته میشود که توسط فردی از میان اقلیت یهودی ایران و بابل نوشته شدهاست.
بگفته تاریخچه یهودیت چاپ دانشگاه کمبریج نویسنده کتاب استر ممکن است نامهای ایرانی یا ایلامی برای کتابش را میدانسته، اما نشان داده نشده که نویسنده اطلاعات دست اولی راجع به وضعیت جغرافیایی قصر در شوش و یا فضای حاکم در دربار ایران داشتهاست. اگر چه تاریخی بودن کتاب به دلیل وجود غیر محتملات و خطاها زیر سؤال میرود، اما افسانه بودن داستان به معنی این نیست که از داخل خلأ زاده شدهاست. بدون شک داستان بر پایه اتفاقی تاریخی که در شوش افتاده بنا شدهاست، هرچند تشخیص ماهیت این اتفاق سخت میباشد. همچنین عید پوریم قبل از نوشتن شدن کتاب استر جشن گرفته میشده و این داستان سعی در توجیه این جشن کردهاست. بگفته تاریخچه یهودیت چاپ دانشگاه کمبریج از جمله غیر محتملاتی که تاریخی بودن کتاب را زیر سؤال میبرند، میتوان از جشنی که پادشاه برای افسران اجرایی اش گرفت که صد و هشتاد روز به طول انجامید ! نافرمانی ملکه وشتی از پادشاه ! مکاتبه پادشاه به ملتهای مختلف در زبان خودشان و فرمان دادن به اینکه هر مردی در خانه خودش ارباب است (زبان رسمی آرامی شاهنشاهی بود)، اعطای مقامهای بالا به غیر ایرانیان نام برد. همچنین برخی از خطاهای معروف بگفته تاریخچه یهودیت چاپ دانشگاه کمبریج عبارتند از: ذکر ۱۲۷ ساتراپ (استان) در امپراطوری ایران در حالی که هرودوت ۲۰ ساتراپ را ذکر میکند. بگفته هرودوت ملکه خشایار شاه آمستریس بود اگر چه در کتاب استر، استر این عنوان را بین سالهای هفتم و بیستم پادشاه داشت. قصه مصنوعی کتاب که صحبت از تضادها میکند: یهودیان و بت پرستان، وشتی و استر، به دار آویختنهامان و قرار دادن مردخای به عنوان وزیر، قتلعام غیر یهودیان و کشتارهای ضد یهودی نیز یک افسانه را پیشنهاد میکنند. حال با وجود این همه و تحقیقاتهایی بسیار بیش از این مبنی برافسانه و بدور از واقعیت بودن کتاب استر، چگونه است که آقای نتانیاهو در مجلس آمریکا قصد فریب افکار عمومی را دارد و با عوامفریبی حکم به یهود ستیزبودن ملت ایران میدهد ؟
آنچه که افکار نگارنده این سطور را به خود مشغول ساخته سئوالی است که آقای نتانیاهو باید پاسخ آنرا بدهند که چرادر تمام طول تاریخ ، حداقل از زمان بابلیان تا به امروز در تمام جوامع بشری یهودی ستیزی بوده و هنوزنیز ادامه دارد ؟ آیا بهتر نیست آقای نتانیاهوبعنوان نخست وزیر تنها دولت یهود درجهان که با حمایتهای لابی یهود وبوسیله انواع گروههای تروریستی یهودی پا به عرصه وجود گذاشت و هنوز با گذشت نزدیک به 70 سال فرزندان خلف آنها دست به ترورهای دولتی میزنند ! ضمن پاسخ به این سئوال اساسی ، سعی وهمت خود را بر زدودن افکار وترمیم ذهنیت مردم یهود ستیز معطوف نماید ؟