صابر رستمخانلی،رییس حزب همبستگی شهروندی جمهوری باکو و باند «کنگره آذربایجانی های دنیا»، «داک»، در مقاله ای در پایگاه اینترنتی آخار ، تشیع را بزرگترین دشمن ترک ها قلمداد کرد.
صابر رستمخانلی در این مقاله در پایگاه اینترنتی «آخار» نوشت : « ترک ها بیشترین زیان را از تشیع دیده اند. عبارت «اشهد ان علی ولی الله» نیز در دوره «بوهِوی ها» ( آل بویه) به اذان افزوده شد.
تشیع ، وسیله ای در دست فارسها برای مبارزه علیه ترکها بود. در واقع، اگر یکی از علل تقویت فارس گرایی در ایران نیز نگارش «شاهنامه» و انتشار آن بود ، علت دیگر آن نیز نظریه نه چندان جدی «هند و اروپایی» بود که اروپا آن را مطرح کرد. پس از مطرح شدن این نظریه، فرهنگ تورانی که در اراضی ایران سال ها قبل از آمدن فارسها ، توسط سومری ها و مادها ایجاد شده بود، به نام ایران و بطور غیرمستقیم به نام «پرسها» نوشته شد. امروز اکثر آثار فرهنگی و باستانی که در موزه های دنیا به نام «پرس» ارایه می شوند، هیچ تعلقی به فارس ها ندارند و آثار ترکها هستند.
امروز سیاست مخفی مذهبگرایی شیعی را که در ایران در پوشش اسلام پیش برده می شود، نمیتوان صفوی گرایی نامید. این ، در اصل « شووینسم ساسانی – پرس » است… . در دکان و بازار، عرضه هدایای مربوط به دوران هخامنشی و ساسانی و زرتشتی و تنوع آنها سال به سال افزایش می یابد.
صابر رستمخانلی استراتژِ پانترکها درباره نحوه جدایی انداختن میان آذری ها و فارس ها در ایران ، افزوده است : «اسلام در حال پیوند دادن میلیون ترک با فارس ها، در چارچوب «یک ملت» است. از این نظر، مهمترین عاملی که باید به آن متکی باشیم، عامل زبان است، زبان مادری. بزرگترین تکیه گاه ملت و دولت ، زبان مادری است. جای شکرش باقی است که این زبان در آذربایجان شمالی ، زبان دولتی است. این واقعیت، با گذشت زمان، برادران جنوبی مان را نیز تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. »
صابر رستمخانلی افزوده است : « نگرانی مان بخاطر جنوب ( نام جعلی رایج در جمهوری آذربایجان برای معرفی مناطق آذری نشین ایران) طولانی نخواهد شد. براساس تحقیقاتی که در سال 2007 انجام شده، 56 درصد ترک های ساکن در آذربایجان جنوبی، قادر نیستند به فارسی صحبت کنند. چهار درصدشان نیز با آنکه فارسی را می فهمند، نمی توانند به فارسی صحبت کنند.هر اندازه که دولت ایران مقاومت جدی تری می کند، روشنفکران جنوب ، در جایی که ایران نامیده می شود، برای تاسیس دوره های آموزش ترکی، روزنامه ها و کتاب ها پافشاری می کنند. شمار این ها کم است، اما به هر حال، قطع کردن مقاومت (دولت) است».
صابر رستمخانلی در بخش دیگری از این مقاله افزوده است : « در سال 1946 به هنگام عقب نشینی نیروهای آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی از ایران، سید جعفر پیشه وری تصمیم به الحاق آذربایجان جنوبی به ترکیه گرفته و به آنکارا هیأت فرستاده بود. متاسفانه این هیات پذیرفته نشد.
«عصمت اینونو» ( رییس جمهوری وقت ترکیه) می دانست که استالین با رضا شاه ( با محمدرضا شاه اشتباه گرفته شده است) توافق کرده است و نمی خواست مناسبات با ایران را برهم بزند. »
صابر رستمخانلی در ادامه این مقاله نوشته است :
« ترک های ایران در زمانه کنونی در شرایط رذالت آمیز زندگی می کنند…. سی سال است که من تقریبا هر روز با جنوبی ها در تماس هستم. با روشنفکرانی همچون دکتر زهتابی و جواد هیأت دوست بوده ایم. اما، شاهد حوادثی هسیتم که نمی توان به زبان آورد. صدها خانواده که گویی از دست رژیم فارس در ایران فرار کرده اند، در اروپا نیز فارسی بلغور می کنند. ( به فارسی صحبت می کنند.) »
رییس گروهک داک و حزب همبستگی شهروندی جمهوری آذربایجان افزوده است :
« باکو پر است از کانون های شیطان که به نام مرکز فرهنگی و سازمان دینی ایران تاسیس شده اند و می خواهند دولت لائیکی را که ما پس از مبارزه دویست ساله مان تاسیس کرده ایم، به زور از بین ببرند و به لانه خرافات و مرثیه خوانی تبدیل کنند و به حال و روز خودشان بیاندازند. به محض اینکه مطلبی در این باره می گوییم، گله جانوران را می ریزند بر سرمان.»