
زبان مورد استفاده در سیستم آموزشی، در ابتدای ورود به سیستم آموزشی با دشواریهای عدیدهای مواجه میشوند که تاثیر این دشواریها چه در کارنامه آموزشی آنان و چه در وضعیت روحی–روانی آنان میتواند تاثیراتی درازمدت باشد. این نگرانی به حق است و در هر گونه طرح و برنامه برای اصلاح سیستم آموزشی کشور باید مورد توجه قرار بگیرد.
از سوی دیگر با توجه به وضعیت منطقه خاورمیانه، وجود گروههای تجزیهطلب مورد حمایت کشورهای همسایه در مرزهای کشور، مسأله تقویت وحدت ملی مسألهای است که میبایست مورد توجه هر نیروی سیاسی باشد که خود را ایرانی و مقید به حفظ تمامیت سرزمینی ایران میداند. یکی از عوامل مهم در بحث وحدت ملی توانایی برقراری ارتباط شهروندان کشور با یکدیگر از طریق زبان مشترک است.
برای سالیان متمادی زبان فارسی زبان ارتباطی مردم ایران بوده است و هماکنون اکثریت مطلق مردم ایران زبان فارسی را میفهمند و صحبت میکنند. گروههای تجزیهطلب تلاش میکنند با حمله به نقش زبان فارسی به عنوان زبان ارتباطی مردم ایران و مانع شدن از آموزش آن، مانع از ارتباط و درهم آمیختگی مردمان مناطق مختلف ایران با یکدیگر شوند. تلاش آنان این است که با ایجاد این جدایی شرایطی را فراهم کنند که در درون مرزهای کشور مرزهای محکم زبانی و قومی ایجاد گشته تا در نهایت بتوانند راحتتر قصد خود برای جدا کردن بخشهایی از کشور والحاق آن به کشورهای همسایه را که از این گروهها حمایت مالی–سیاسی میکنند، به انجام برسانند.
ما شاهد این تلاشها در کردستان، آذربایجان و خوزستان هستیم. در خوزستان این تلاشها با حمایت عربستان سعودی، قطر و گروههای سلفی و وهابی انجام میشود، حامی این تلاشها در کردستان حکومت بارزانی است و در آذربایجان این تلاشها مورد حمایت ویژه دستگاه امنیتی ترکیه و حکومت آذربایجان است.
در بحث زبان آموزش و آموزش زبان هر گونه طرحی باید سه مشخصه هدف زیر را برآورده کند.
اول میبایست دغدغه به حق بخشهای مهمی از ساکنان ایران در مورد دشواری آموزش به زبانی غیر از زبان مادریشان را برطرف کند.
دوم میبایست جایگاه زبان فارسی به عنوان زبان مشترک و ابزار تقویت وحدت ملی را تثبیت کند.
سوم باید اهمیت آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان بینالمللی را در نظر داشته باشد.
مقصود از زبان آموزش زبانی است که درسها به آن زبان آموزش داده میشوند، کتب درسی بر آن اساس نوشته میشوند و دانشآموز و معلم به آن زبان با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
طرح پیشنهادی ما با توجه به سه ویژگی بالا از قرار زیر است.
الف) هر دانشآموز ایرانی پس از اتمام دوران تحصیلاتش و پیش از ورود به سیستم آموزش عالی یا بازار کار میبایست به سه زبان در حد خواندن، نوشتن و سخن گفتن تسلط داشته باشد.
ب) زبان اول، زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و ابزار ارتباطی تمامی ایرانیان با یکدیگر است. زبان فارسی برای کسانی که زبانشان فارسی نیست در یک دورهی دو ساله پیشدبستانی آموزش داده میشود تا در هنگام ورود به دوره ابتدایی مشکل زبانی به حداقل خود برسد.
ب) زبان دوم از میان دو گروه از زبانها انتخاب میشود. زبانهای اقوام ساکن ایران غیر از فارسی و زبانهای خارجی غیر از انگلیسی.
پ) زبان سوم زبان انگلیسی است که آموزش آن اجباری است.
ت) مدارس میتوانند زبان آموزشی خود را انتخاب کنند. یک مدرسه میتواند برای گروههای جدای شاگردان، زبانهای آموزشی متفاوت داشته باشد. بدین معنا زبان آموزشی میتواند فارسی، کردی، عربی، انگلیسی، فرانسه یا هر زبان دیگری باشد به شرطی که متقاضی به میزان کافی وجود داشته باشد.
ث) امتحانهای نهایی پایان دوران ابتدایی، راهنمایی و متوسطه به زبان فارسی خواهد بود. هدف اطمینان از این امر است که شهروندان کشور به زبان رسمی کشور تسلط دارند. در امتحانهای نهایی معلومات دانش آموزان در سه زبان نیز مورد آزمون قرار خواهد گرفت. ورود به دوره بعد و نهایتا کسب دیپلم در گروی تسلط بر هر سه زبان است.