و دادخواهی نزد دولت بردند. در «حاشیه» اعتراضات طیفی از عناصر و عوامل خارجی که در سایه مماشات و مدارای «ما» امکان آزادی عمل پیدا کرده و از سعهصدر موجود بهرهبرداری میکنند همانطور که پیش بینی شده بود اقدام به «نفرت پراکنی بزرگتری» کرده و به اموال عمومی، تجهیزات، مغازهها، عابرین و شهروندان یورش بردند.
جالب اینجاست که بنگاههای خبری ضدایرانی مانند بی.بی.سی و العربیه اندک مسامحهای را در اغراق نسبت به ابعاد این آشوبطلبی جایز ندانسته و حتی رسانههای نزدیک به «ستاد مشترک نیروهای مسلح ترکیه» نیز برای ناامن نشان دادن ایران وارد عمل شدند.
در پی به خشونت کشیدهشدن اعتراضات در عصر 18 آبان مردم تبریز و اردبیل که واکنش منطقی خود را نشان داده بودند به کنار رفتند تا وزن مرتجعین بیگانهگرا مشخص شود. مردم این شهرها عناصر موسوم به پانترکیست و تجزیهطلب را با نیروهای انتظامی تنها گذاشته و حساب خود را از این عده جدا کردند. تمام مصاحبههای مردمی در سیمای استانی آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل نشان از ناخرسندی شهروندان از حضور قومگرایان در این اعتراضات داشت. اصناف و کسبه ناخرسند از تعطیلی مغازهها و و برخی از آنها مغبون از یورش عوامل خرابکار وابسته به باکو و اسرائیل به حریمشان بودند.
اما سوال این است، هدف از خشونت و «جنگ شهری» در شمالغرب چیست؟ چرا مرتجیعن قومی خواستار تداوم خشونتها در قالب حمله به عابرین، مغازهها و اموال عمومی هستند؟
به نظر میرسد باید پاسخ را آنجایی جست که اخبار این «نا امنیها» به سود و منفعت تقویم میشود! یافتن این حوزهها کار سختی نیست. «العربیه» نخستین خبرگزاری خارجی بود که اخبار مربوط به ناامنی شمالغرب را مخابره میکرد. این رسانه سعی در القای نارضایتی گسترده داخلی در ایران داشت، ایرانی که به زعم آنها داعیهدار حفظ تمامیتارضی سوریه و عراق شده و بازگشت «ثبات» به این کشورها شده است. آنها قصد تلقین این معنا را دارند که کشوری که خود ثبات ندارد، نمیتواند ادعای ثبات کند. اسرئیل یکی دیگر از سهم بران این قائله است. کشوری که در حد پوشیدن شلوار جین در ایران حق اظهار نظر به خود میدهد، صد البته در خصوص مساله به نام ناامنی سکوت نخواهد کرد. به این ترتیب اعتبار و وجه بینالمللی ایران لکهدار و احتمال قدرت چانه زنی اش کاسته