استیون کوک در مقالهای که در فارن پالیسی منتشر کرده، معتقد است که گرمی روابط دیپلماتیک و نزدیکی دولتهای خاورمیانه در ماههای اخیر ناپایدارند و چیزی جز رقابت با ابزاری متفاوت نیستند.
در مدت اخیر شاهد تحولات دیپلماتیک در خاورمیانه هستیم. هفته گذشته اردوغان با ملک سلمان و ولیعهدش محمد در خاک سعودی دیدار کرد؛ اواخر آوریل مقامات امنیتی ارشد ایران و عربستان پنجمین دور از نشستهای عادیسازی روابط با یکدیگر را برگزار کردند؛ در ماه مارس، رئیس جمهور اسرائیل مهمان ترکیه بود. همان ماه مارس، بشار اسد در حاشیه اکسپو ۲۰۲۰ در دبی با رهبران اماراتی دیدار کرد. در فوریه اردوغان به امارات سفر کرد. پیش از آن ولیعهد ابوظبی دیداری از ترکیه داشت. در زمستان هم ایرانیان و اماراتیها اقدام به تبادل نمایندگیهای تجاری و سرمایهگذاری کردند.
به گفته نویسنده مقاله، این تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش تنشها و افزایش نزدیکیها قرار نیست به صلح و صفا و دوستی در خاورمیانه ختم شود، بلکه جملگی تلاش رهبران دولتها برای ادامه رقابتها و نزاعهای دهههای گذشته با ابزاری دیگر است.
با این حال، به گفته نویسنده، حتی برای افرادی به غایت بدبین مانند او، مذاکرات و گفتگوها میان رهبران منطقه خبر خوبی است. عقل سلیم میگوید که پول میتواند فضای منطقهای جدیدی بسازد که اصل در آن بر سرمایهگذاری و همکاری اقتصادی باشد، تا جنگهای نیابتی و رویارویی نظامی.
تلاش آنکارا برای تغییر روابط منطقهای خود شاهدی بر این ادعاست. سوءمدیریت اقتصادی اردوغان در سالهای اخیر موجب بحران لیر ترکیه و رشد تورم به مرز ۷۰ درصد شده است. پدیدهای که برای نزدیک به دو دهه بیسابقه بوده است. بنابراین رهبران ترکیه ناگزیر به تلاش برای نجات اقتصاد از فاجعهای شدهاند که خود ساختهاند. از این رو بود که اردوغان دست از لفاظی منازعهجویانه و کاربرد واژگان قبیح درباره اماراتیّها مانند اینکه آنها راهزن، جاهل و ناشایسته هستند، برداشت. اردوغان حتی پرونده متهمان قتل خاشقچی را هم به عربستان تحویل داد. این افعال نسخه ژئوپلیتیکی کاسه گدایی به دست گرفتن برای جذب سرمایهگذاری و حمایت مالی حکام ثروتمند خلیج فارس و عقد معاملات تجاری و شاید فروش پهپاد به آنهاست.
نزدیکی روابط ترکیه با اسرائیل اما کمتر به خاطر پول است. مقامات ترکیه برآنند که اگر با اسرائیلیها آشتی و دوستی کنند، از دست فشارهای واشینگتن خلاصی مییابند. گذشته از این، منطق سهجانبه روابط مصر با اسرائیل و ایالات متحده هم عبرتآموز است. ترکها معتقدند که اگر اردوغان مهماننوازی خوبی از همتای اسرائیلی خود داشته باشد و تماسهای تلفنی میان آنها برقرار باشد، سازمانهای یهودی و هوادار اسرائیل در ایالات متحده از منافع ترکیه دفاع خواهند کرد.
جدای از این نگاه خام درباره نفوذ گروههای یهودی در ایالات متحده، شواهدی در دست نیست که گروههای نفوذ هوادار اسرائیل در ایالات متحده بخواهند به اردوغان کمک کنند. چه در مورد تحریم ترکیه توسط سنای آمریکا بخاطر خرید سامانههای موشکی S400، چه در مورد تحقیقات دادگستری ایالات متحده درباره دورزدن تحریمّها و دیگر فریبکاریهای بانک دولتی هالکبانک در ترکیه.
مقامات اسرائیلی هم اعتمادی به اردوغان ندارند، اما از تحولات پیش رو استقبال میکنند و لازم باشد به موقعیت رهبران ترکیه در واشینگتن کمک میکنند. اما حاضر نیستند روابط امنیتی و اقتصادی گرم خود با یونان و قبرس را به خاطر ترکیه فروگذارند. چنین رویکردی را مصر نیز به ترکیه دارد.
اسرائیل، مصر، یونان و قبرس در پاسخ به شاخوشانه کشیدنهای ترکیه در مدیترانه شرقی روابط نزدیکی با یکدیگر ایجاد کردهاند. آشکار است که ترکیه تلاش میکند اسرائیل و مصر را از یونان و قبرس دور کند. با حمله ناگهانی روسیه به اوکراین که همه توجهات را به خود جلب کرد، کمتر کسی متوجه تجاوزات هوایی ترکیه به آسمان یونان در دریای اژه شد. گویا ترکیه میخواهد ضمن تنشزدایی در برخی مناطق، تنش در برخی مناطق دیگر را افزایش دهد.
از سوی دیگر دیالوگ میان ایران و امارت و عربستان در جریان است. سعودیها و اماراتیها آشکارا در برابر ایران آسیبپذیر هستند، هم بخاطر توان موشکی و هم گروههای نیابتی ایران. بنابراین انگیزه خوبی دارند برای تنشزدایی، به ویژه آنکه میدانند که دیگر نمیتوانند روی ایالات متحده به عنوان منبع تامین امنیت و ثبات منطقهای حساب باز کنند.
اما باید به روشنی گفت که این تنشزدایی چیزی نیست جز خرید زمان توسط عربستان و امارات تا به جمعبندی در مورد بهترین واکنش به تهدید ایران برسند: به اسرائیل نزدیک شوند؟ با روسها و چینیها کار کنند؟ یا شروع به توسعه فناوری هستهای کنند؟ تقسیم منطقه با ایران چیزی نیست که همسایگان غربی ایران در خلیج فارس ــ جز قطر ــ تمایلی بدان داشته باشند.
روی هم رفته، استیون کوک میگوید طی دو دهه گذشته ایالات متحده سیاستهایی بر پایه درک نادرست واقعیات در خاورمیانه اتخاذ کرده است. تفسیر تحولات کنونی به عنوان نشانههای نزدیکی و دوستی دول خاورمیانه پس از خروج آمریکا از این منطقه نیز درک نادرست دیگری از وقایع است.
منبع: فارن پالیسی