آیا اسپانیا به سوی تجزیه می رود؟

۱۳ آذر, ۱۳۹۱
آیا اسپانیا به سوی تجزیه می رود؟

حزب اتحاد و همگرایی کاتالونیا به رهبری آقای آرتور ماس، رئیس مجلس کاتالونیا، توانست با کسب پنجاه کرسی جایگاه نخست خود را در پارلمان حفظ کند. این در حالی است که در انتخابات پیشین، حزب آرتور ماس تنها سی کرسی پارلمان را در اختیار داشت. بنابرادعای وی این انتخابات که با انحلال پارلمان، پیش از موعد برگزار شد کسب این تعداد کرسی حائز اهمیت است. همان طور که می دانید کاتالونیا یک ایالت خودمختار در نظام سیاسی و اداری فدرال اسپانیا محسوب می شود که در شمال شرق این کشور واقع شده است. این منطقه خود مختار مبادی ورودی اسپانیا در کرانه های دریای مدیترانه را تحت کنترل دارد و درآمد این منطقه نزدیک به 7.5 میلیون برآورد شده است. باید توجه داشت که بر اساس قانون اساسی اسپانیا، ایالت های باسک، کاتالونیا، مورسیا، والنسیا و کاستیا لئون به علت سوابق تاریخی و خودمختاری های تاریخی، خودمختار دانسته شده اند. دوازده ایالت دیگر هم به دلیل کسب خودمختاری از طریق قانون اساسی به خودمختاری های قانونی مشغولند. هر یک از این ایالت ها دارای مسائلی هستند که پس از سی و چهار سال که از سیستم ایالات خودمختار در اسپانیا می گذرد، کماکان با کمبود های مهمی که ناشی از ناتوانی الحاق ملی گراها به سیستم و نظام کشوری اسپانیا می باشد روبرو است. ضمن یادآوری این نکته که بر اساس تقسیم ایالت خود مختار برخی اختیارات به دولت های آن ایالات داده شده و برخی از توانایی های کماکان در اختیار دولت مرکزی قرار دارد.

 

دولت های ایالت های خودمختار باسک و کاتالونیا سعی دارند مابقی این اختیار را به ویژه جمع آوری مالیت ها  به دست آورند . اما دولت مرکزی بدون در نظر گرفتن وابستگی حزبی در دوره های مختلف، با این امر مخالفت تام داشته است. اهم اختیارات تحت پوشش خودمختاری های ایالات اسپانیا در بخش های امور کاری، امور اجتماعی، توریسم، کشاورزی، بهداشت، شیلات، آموزش و فرهنگ، توسعه روستاها و محیط زیست قرار گرفته و انتقال برخی اختیارات که به آن ها اشاره شد مانند امور زندان ها، بنادر، فرودگاه ها،  تامین اجتماعی، روابط با اتحادیه اروپا به این ایالات خودمختار مشکل و مسئله انگیز می باشد. با این وصف، دولت اسپانیا مذاکراتی با ایالات خودمختار نسبت به شرکت نماینده های آن ایالات در نهادهای اروپایی منجمله، شورای وزرای اروپا داشته است. بحث های مزبور از طریق گروه های کاری عمران و امور مربوط به ایالات اروپا به انجام رسیده است و چهارایالت از مجموع هفده ایالت خود مختار اسپانیا شامل کاتالوینا، اکسترمادور، مادرید و لاریوخا از نمایندگانی در آن گروه کاری برخوردار بودند و می توانستند در برخی جلسات مربوط به اتحادیه اروپا من جمله شورای وزیران اتحادیه اروپا شرکت کنند.

در مورد اختیاراتی که این ایالات به دست آورده اند، باید یادآوری کنم که تمامی ایالات خودمختار از اختیارات یکسان برخوردار نبوده اند. بلکه بر اساس توانایی یا تمایلات تاریخی آن ناحیه، برخی از اختیارات را با بسط مشکل پرهزینه بودن، مانند مسئولیت بهداشت یا نگهداری جاده ها به آنها انتقال داده شده است. به عنوان مثال ایالت آندولوسیا از اختیارات آموزش، بهداشت، رسانه های گروهی و پلیس برخوردار بود در حالی که ایالت خودمختار مادرید از اختیارات شهرسازی، مسکن، راه آهن، جاده ها، تاسیسات ورزشی، کانال کشی آب ها، ترابری، ترویج توریسم و نگه داری و حفظ و مراقبت از ابنیه برخوردار است. از سوی دیگر مسئولین ایالات خودمختار به یکباره متوجه شده اند که تمامی مراتب بر اساس دارایی و اقتصادی می چرخد و درک نموده اند که با انتقال اختیاراتی که به آنها داده اند، سرشان کلاه رفته است و باید بیش از این ها برای اختیارات مذکور بودجه در نظر بگیرند.

نباید از نظر دور داشت دولت مرکزی اسپانیا بر اساس حساب هایی که در ابتدای کار انجام شده بود، برای آن اختیارات وظیفه پرداخت بودجه را به عهده ایالت ها گذاشت. شاید به همین دلیل ایالت های خودمختار شاهد انباشته شدن بدهکاری های مالیاتی و اوراق قرضه پرداخت نشده هستند. آن ها با کسری بودجه و مشکلات عدیده هزینه ها مواجه هستند. در واقع مسئله اصلی این است که سیاست کشوری اسپانیا نمی تواند تمایلات خودمختاری بیشتر و نوعی استقلال باسک و کاتالونیا را بپذیرد و به قول یکی از سیاستمداران مهم

عضو شورای کشوری اسپانیا، این دو ایالت یعنی باسک و کاتالون، لقمه ای را برای دولت مرکزی برداشته اند که در دهان مردم اسپانیا جای نمی گیرد و نمی توانند آن را بپذیرند. مسئولین وزارت دفاع اسپانیا همواره با تاکید بر ماده هشت اسپانیا اعلام داشته اند که نیروهای مسلح از زمینی هوایی و دریایی تشکیل شده و وظیفه تضمین حاکمیت، استقرار و دفاع از تمامیت ارضی و اجرای قانون اساسی را عهده دار می باشد.

 

در خاتمه نباید فراموش کرد که دولت ایالت خودمختار کاتالونیا تمایلات دیگری را دنبال می کند. با وصف این که تمایلی به استقلالی مشابه ایالت باسک ندارد، رهبر جمهوری خواهان کاتالونیا تاکید کرده بود که ما استقلال طلب هستیم و می خواهیم استقلالی همانند پرتغال یا دانمارک داشته باشیم. آینده ما در اسپانیا متفاوت با وضعیت کنون نمی باشد. ما می خواهیم در کاتالونیایی باشیم که به اروپا وابسته است. عمده شهروندان کاتالونیا، بر این باورند با پرداخلت های مالیاتی خود، به نوعی تحمیل در نگهداری نواحی فقیر اسپانیا دچار شده اند. نباید از نظر دور داشت که راه جاده های کاتالونیا که زمانی حسادت مناطق دیگر را بر می انگیخت اکنون به جاده های قدیمی و دشوار تبدیل شده است و تنها راهکار بهبود این نوع مسائل بالا بردن دریافت عوارض است.

بنابراین به نظر نمی رسد اسپانیایی ها چه در زمان در قدرت بودن سوسیالیست ها و چه در زمان قدرت گیری حزب مردمی زیر بار این جدایی طلبی بروند.  بر اساس قانون اساسی و مسائل ذکر شده اسپانیا و ایالات خودمختار با چالش هایی مواجه هستند که به آن ها اجازه چنین اقداماتی را نمی دهد. همیشه چالش های عمده حاکم بر اسپانیا در چندین دوره، مسائل مربوط به جدایی طلبی در نواحی مذکور بوده است. اکنون بحران اقتصادی شامل افزایش بیکاری و تورم  از عمده مسائل این کشور به شمار می رود. بنابراین باید برای بررسی نتایج این انتخابات، به قانون اساسی اسپانیا توجه کرد. دولت های اسپانیا حتی آقای زاپاته رو که تمایل داشت با دولت باسک مذاکره کند با مخالفت حزب مردم مواجه می شد، نمی توانستند مسائل مربوط به جدایی طلبی را جدی تلقی کنند. حال باید منتظر عکس العمل مردم اسپانیا بود که با توجه به مباحث ذکر شده  بعید است دولت مرکزی این استقلال را بپذیرد.

 

 

* داوود صالحی سفیر سابق ایران در اسپانیا

منبع- دیپلماسی ایرانی