محسن پاک آیین: مقامات جمهوری آذربایجان از فعالیت گروههای ضدایرانی در این کشور خشنود نیستند

۲۵ فروردین, ۱۳۹۶
محسن پاک آیین: مقامات جمهوری آذربایجان از فعالیت گروههای ضدایرانی در این کشور خشنود نیستند

محسن پاک آیین سفیر سابق کشورمان در جمهوری آذربایجان از صاحب نظران و دست اندکاران سیاست در خصوص این کشور است و دوران مامورایت وی باعث تحولات زیادی در روابط فیمابین شده است. آنچه در زیر می اید ترجمه گفتگوی سایت آذری «بادکوبه» با ایشان است که در آن به روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دو طرف پرداخته شده است.

 

– لطفا برای شروع اندکی در مورد ماهیت روابط ایران و جمهوری آذربایجان در دوران زمامداری حسن روحانی توضیح دهید؟

ج- در دولت دکتر روحانی با توجه به عبور از مرحله اعتماد سازی و سیاست های دولت یازدهم در تقویت مناسبات با همسایگان، روابط با جمهوری آذربایجان نیز به نحو مناسبی توسعه یافت. سیاست خارجی درست دولت یازدهم مبنی بر تقویت روابط دوستانه با همسایگان ،  مبتنی بر دیپلماسی ‘برد – برد’  در گسترش روابط ایران با کشورهای همسایه از جمله جمهوری آذربایجان تاثیرگذار بود و موجب ایجاد ثبات در روابط شد.هشت بار ملاقات روسای جمهور در چهار سال گذشته یک رکورد جدید در تاریخ روابط است.

ارتباطات نزدیک روحانی – الهام علیف موجب تقویت همکاری‌های بین المللی و منطقه ای دو کشور و بخصوص همکاری در مسایل امنیتی بخصوص مبارزه با تروریسم، افراط گرائی و مواد مخدر شده و تقویت امنیت و ثبات در منطقه را به دنبال خواهد داشت.در این دوره اینکه ساخت راه آهن از مسیر قزوین به رشت و سپس آستارا سرعت گرفته و باید با مشارکت طرف آذربایجانی در ساخت این مسیر تسریع  شده و از این طریق آذربایجان به خلیج فارس متصل گردد.اجلاس سه جانبه ایران،آذربایجان و روسیه و  امضای دهها سند همکاری ،نشانگر تفاهم حداکثری دو کشور در مباحث دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی است و یک مولفه مهم است که عمق نزدیکی آرای تهران- باکو به یکدیگر را نشان می‌دهد.فکر می کنم عواملی که ایران و آذربایجان را به هم پیوند می زند بیشتر از عواملی است که موجب دوری دو کشور می باشد.

در خصوص فرصت های سیاسی- اقتصادی – تجاری در روابط طرفین به چه نکاتی باید توجه کرد؟ چشم اندازه تجارت دو جانبه را چگونه باید دید؟

ج- به نظر من سه حوزه تجارت، ترانزیت و انرژی سه حوزه مهمی است که دو کشور می‌توانند همکاری خود را توسعه بدهند. در حوزه ترانزیت، جمهوری آذربایجان چهار مرز فعال با ایران دارد و نزدیک‌ترین راه این کشور به اروپا، آسیا و خلیج فارس و از طریق آن به آفریقا از طریق ایران است. یعنی مسیر ایران هم اقتصادی، هم امن و هم نزدیک است.

 به همین دلیل در حوزه ترانزیت، مشارکت و سرمایه‌گذاری دو کشور برای ساخت مسیرهای ترانزیتی به نفع دو کشور است. ساخت راه‌آهن قزوین، رشت و آستارا و از آن طرف، از آستارای ایران به آستارای آذربایجان در اولویت است و به زودی اقدامات ساخت راه‌آهن در خاک آذربایجان تا آستارا شروع می‌شود که اقدام بسیار مهمی است. جمهوری آذربایجان می‌تواند دروازه ایران برای ارتباط با منطقه قفقاز باشد و خود نیز می‌تواند از طریق ایران به خلیج فارس و دریای عمان در ارتباط با سایر مناطق دنیا قرار گیرد لذا ضروری است برای استفاده از این ظرفیت، همکاری‌های خود را تقویت کنیم.

 در حوزه تجارت در حال حاضر به صورت رسمی حدود 600 میلیون دلار ارتباط تجاری داریم که موازنه هم به نفع ایران است. سالانه یک میلیون آذری به ایران سفر می‌کنند که اگر هر کدام حداقل 500 دلار هزینه کنند رقم قابل توجهی می‌شود. ارتباطات بخش‌های خصوصی و تجار دو کشور نیز روز به روز افزایش می‌یابد و پیش‌بینی می‌شود مناسبات اقتصادی و حجم مبادلات تجاری افزایش داشته باشد. البته برای رسیدن به نقطه مطلوب نیاز به کار و تلاش بیشتر است. فکر می‌کنم ایران و جمهوری آذربایجان با توجه به اشتراکات و ظرفیت‌های موجود می‌توانند متحدان همیشگی یکدیگر در منطقه باشند.

 حجم تجارت سالانه به صورت میانگین چقدر است؟

 حجم مبادلات غیر نفتی حدود 600 میلیون دلار است. اهمیت این رابطه این است که رابطه تجاری غیرنفتی است. اضافه بر آن، ما سالانه حدود 250 میلیون دلار از سوآپ گاز آذربایجان به نخجوان و 250 میلیون دلار از سرمایه‌گذاری در حوزه نفتی شاه دنیز در دریای خزر درآمد داریم و مجموعا بیش از یک میلیارد دلار حجم مبادلات اقتصادی است.

 چالشهای روابط حسنه بین دو کشور چیست؟ میدانیم که برخی محافل ضد ایرانی در باکو فعالیت می کنند. حضور این عده همواره مخل رابطه بوده است و دست اندازهای جدی در رابطه دو کشور به وجود آورده است. از سوی دیگر کارشناسان سیاسی و استراتژیست ها در ایران نمی توانند بدون توجه به سیاست های ضد ایرانی که در جمهوری آذربایجان دیده می شود، به طرح ریزی استراتژیک بپردازند بنابراین همواره در یک فضای بیم و امید به سر می بریم. مقامات باکو معمولا در این خصوص چه نظری دارند؟ و از سوی در دیگر در عمل چه میکنند؟

محافل ضد ایرانی در باکو تبدیل به مرده های سیاسی شده اند.تفکر پان آذریستی و تبلیغات قومگرایانه این محافل در میان مردم آذربایجان جایگاهی ندارد و میزان اقبال مردم آذربایجان از این افراد در انتخابات مجلس ملی آذربایجان نیز جایگاه واقعی آنان را نشان دادشکست سنگین عناصر تجزیه طلب و مخالف ایران در این انتخابات، نشانگر پوسیده بودن این تفکر و مخالفت مردم آذربایجان با دیدگاه های افراطی آن هاست. گروه های قومگرا که با دلارهای کنگره آمریکا نفس می کشند، مخالف دولت آذربایجان هم هستند و بارها مقامات آذری در دیدار با ما از فعالیت های این محافل ابراز نارضایتی کرده اند . گروه های تجزیه طلب و قومگرا مورد تائید دولت آذربایجان نمی باشند روابط خوب دو کشور نیز اجازه نمی دهد کسانی از محافل ضد ایرانی حمایت کنند. امروز مسئولین دو کشوربه این باور رسیده اند که محافل تجزیه طلب که نه دوست تهران و نه دوست باکو هستند،در مقاطعی از بعضی زمینه های احساسی، عاطفی و تاریخی سوء استفاده می کنند و لذا باید هشیارانه مراقب بود تا فعالیت محافلی که قصد آسیب به روابط فیمابین دارند،بی نتیجه بماند.

 اخیرا روابط اسرائیل با جمهوری آذربایجان در سطح بالاتری از روابط عادی قرار گرفته است و به یک رابطه استراتژیک تبدیل شده است (تعبیری که اخیرا سفیر آذربایجان در واشینگتن استفاده کرده) . آیا باکو می تواند هم ایران را در کنار خود داشته باشد و هم اسرائیل را؟

رسانه‌های اسراییل و برخی از شخصیت های سیاسی آذری، در مورد سطح روابط  اسرائیل با جمهوری آذربایجان غلو می‌کنند. رابطه اسراییل با باکو یک رابطه معمولی است، امر فوق‌العاده‌ای نیست و نمی‌تواند استراتژیک باشد. چرا که جمهوری آذربایجان یک کشور مسلمان و عضو سازمان همکاری‌های اسلامی است و امروز قبله اول مسلمین و خاک فلسطین توسط اسراییل اشغال شده و لذا هیچ کشور مسلمانی نمی‌تواند روابط استراتژیک با رژیم صهیونیستی برقرار کند. اگر به اخباری که درباره حضور این رژیم در منطقه است دقت بفرمایید، می‌بینید که منابع این خبرها اغلب خود رسانه‌های صهیونیستی هستند.من حرف سفیر آذربایجان در واشنگتن را قبول ندارم. رسانه‌های غربی متمایل به رژیم صهیونیستی، دایما رابطه اسراییل با کشورهای منطقه را بزرگنمایی می‌کنند. رابطه اسراییل با آذربایجان تابعی از رابطه غرب با آذربایجان است و اگر مناسبات غرب با آذربایجان تضعیف شود، روی روابط باکو و تل‌آویو نیز اثر منفی می‌گذارد. در سال‌های اخیر به دلیل دخالت‌های مکرر کشورها و نهادهای امریکایی و اروپایی در امور داخلی آذربایجان و حمایت‌های آنان از گروه‌های مخالف آذربایجان، نوعی سردی میان باکو و کشورهای غربی ایجاد شده و فضای اعتماد از بین رفته است. جنگ نرم غرب و تلاش برای انقلاب مخملی در آذربایجان قابل درک و باور است. این وضعیت هم موجب تضعیف موقعیت صهیونیست‌ها در آذربایجان شده است. به هر میزان که مناسبات ایران با کشورهای پیرامونی بهتر شود و توسعه یابد، ترفندهای اسراییل علیه ایران در این کشورها خنثی می‌شود و بالعکس وجود تنش و افتراق میان ایران و کشورهای جهان، فضا را برای فعالیت‌های لابی صهیونیسم فراهم می‌سازد.

  در زمینه مبادات فرهنگی بین دو کشور برخی از هنرمندان مستقل جمهوری آذربایجان از بی توجهی ایران گله مند هستند. آنها خواستار سفر به ایران و آشنایی با فرهنگ و مکان های تاریخی این کشور اند که در بسیاری حوزه ها نیز مشترک است. رایزنی فرهنگی ایران چه خدماتی می تواند به این دسته از نویسندگان و هنرمندان مستقل ارائه دهد؟

روابط دو کشور در بخش فرهنگی رو به گسترش است و در طئل سال بسیاری از هنرمندان و ادیبان بخصوص در حوزه موسیقی به ایران سفر می کنند.بعید می دانم در این زمینه بی توجهی شده باشد. در سال جاری در تهران هفته فرهنگی جمهوری آذربایجان برگزار خواهد شد.در حوزه گردشگری نیز به دلیل لغو ویزای ایران برای اتباع آذری سالنه حدود یک میلیون نفر به ایران می آیند و با فرهنگ و تمدن و آثار تاریخی ایران اشنا می شوند. رایزنی فرهنگی نقش محوری در این زمینه دارد و می تواند برای تقویت همکاری های فرهنگی برنامه ریزی کند.

سریال یوسف پیامبر تجربه موفقی در زمینه تبادلات فرهنگی – هنری- سینمایی محسوب می شود.

در سال گذشته شاهد اجرای تئاتر گروه هایی از جمهوری آذربایجان در ایران بودیم. اما به نظر می رسد این مبادلات فرهنگی یک طرفه شده است و طرف ایرانی در این زمینه فعال نیست. سینمای ایران مورد علاقه مردم باکو است. از سوی دیگر فرهنگ و یادمان های مشترک آنها را جذب میکند که در سریالهای ایرانی وجود دارد. چرا مسئولان فرهنگی از جمله رایزنی، راه را برای ورود شرکت های فیلم و سریال ایرانی به این کشور باز نمی کنند؟ مانند کاری که ترکیه انجام میدهد؟

بله این را قبول دارم که حضور هنرمندان و نویسندگان جمهوری آذربایجان در ایران بیشتر است.فرق ما و ترکیه این است که فیلم های آنان به زبان ترکی است و نیاز به دوبله دارد، اما فیلم های فارسی باید به آاذری ترجمه و ارسال شود.مشکل ویزا نیز برای هنرمندان ایرانی وجود دارد.اما موافقم که با برنامه ریزی و توجه بیشتر می توان این حوزه را بیش از گذشته فعال کرد.صدا و سیما و بخصوص شبکه سحر که فیلم و سریال های دوبله شده دارند،هم می توانند در این عرصه فعال شوند.