
در روزهای اخیر و پس از شایعه هک شدن سایت خبرگزاری قطری شاهد بروز تنشجدی میان این کشور و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بودهایم، تا جایی که عربستان، مصر، امارات و بحرین روابط خود با قطر را قطع کرده اند. تحلیل شما از این واقعه چیست؟
برای تحلیل روابط عربستان و قطر باید کمی به قبل تر بازگردیم. قطر یکی از حامیان گروه اخوان المسلمین است، در حالی که عربستان دشمن آن به شمار میرود. در زمانی که بهار عربی در خاورمیانه ظهور کرد و انقلاب مصر رخ داد قطر با حمایت از «مُرسی» و «اخوان المسلمین» رو در روی عربستان قرار گرفت که این مسئله باعث تنش میان این دو کشور شد. بعدها با کودتای «السیسی» با حمایت عربستان اخوان المسلمین قدرت را از دست داد. از سوی دیگر عربستان داعیه رهبری بر کشورهای عرب را دارد و خود را به عنوان رهبر اعراب و قدرت منطقه ای قلمداد میکند، اما به نظر میرسد قطر به پشتوانه ثروت عظیم خود و همراهی با ایالات متحده قصد دارد این ادعای عربستان را به چالش بکشد. از همین رو با جداسری و تصمیمات متفاوت از عربستان قصد دارد خود را به عنوان یک کشور تاثیر گذار در جهان و یک قدرت در جهان عرب معرفی کند. به همین دلیل از سالهای گذشته سرمایه گذاریهای زیادی در شرکتها و صنایع جهان انجام داده است و با راه اندازی غول رسانه ای الجزیره قصد دارد هژمونی خود را در جهان عرب گسترش دهد. از سوی دیگر قطر در چند مورد نقش میانجی را میان کشورها بازی کرده است و تلاش میکند برای خود یک وزنه سیاسی در جهان و منطقه ایجاد کند. با توجه به این دادهها قطر سیاستهای تنظیمی خود را گاها به صورت موازی یا در تقابل با عربستان قرار میدهد. گرایش به سمت ترکیه به دلیل علایق مشترک اخوانی، ایجاد موازنه میان ایران و عربستان در سیاست خارجی، حمایت از حماس و بشار اسد نشانگر این موضوع است که قطر نمیخواهد مانند بحرین و امارات سرسپرده عربستان باشد و به دلیل هممرز بودن با عربستان از بلعیده شدن توسط سعودیها واهمه داد. علاوه بر این مشکلات عربستان و قطر بر سر اختلافات مرزی نیز وجود داد و هنوز هم نتوانسته اند خطوط مرزی دقیقی رسم کنند. قطر در ادامه سیاستهای کلی خود برای ارتقای جایگاه خود در جهان تلاش میکند الگوی سوئیس را در منطقه پیاده کند. بنابراین به پشتوانه داراییهای خود به عنوان سومین دارنده و بزرگ ترین صادر کننده گاز مایع در جهان و ثبات اقتصادی بالا، راه اندازی سیستم بانکی معتبر و پیشرفته، سرمایه گذاری در حمل و نقل هوایی با ظرفیت 165 هزار پرواز در سال، سرمایه گذاری در بخش گردشگری و برگزاری جام جهانی سعی دارد خود را از حالت وابستگی به اقتصاد تک قطبی رها سازد و اقتصادی بزرگ برای پسا گاز فراهم نماید.
کویت و عمان برخلاف دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در مقابل این تحولات سکوت کردهاند. تحلیل شما از این سکوت چیست؟
در طول چند دهه گذشته عمان نشان داده است سیاست عاقلانه و با ثباتی در منطقه دارد. در حقیقت عمان و کویت نوعی سیاست بیطرفی در منطقه را اتخاذ کردهاند. پادشاه عمان به دلیل ارادت به ایران و مذهب نزدیک به تشیع روابط خوبی با ایران دارد و از سوی دیگر در همگراییهای عربی نیز شرکت کرده و روابط حسنهای را با عربستان برقرار کرده است و از این ثبات سیاسی به عنوان مهره مورد قبول اکثر گروهها در منطقه شناخته میشود و میانجیگری بسیاری از اختلافات ایران با کشورهای منطقه و حتی آمریکا را این کشور بر عهده داشته است. از طرف دیگر عمان به دلیل قرارگیری در دهانه خلیج فارس و دریای عمان موقعیت استراتژیکی دارد و به دلیل دوری از عربستان توانایی سیاستگذاری مستقل در روابط بینالملل را داراست. کویت بر خلاف عمان کشوری کوچک است که تاثیری در سیاستهای منطقه ای ندارد. این کشور تقریبا در میان ایران و عربستان قرار گرفته است و جمعیتی متشکل از دو گروه سنی – شیعه و عرب – ایرانی دارد، به همین دلیل سیاست بیطرفی در قبال این کشور را در پیش گرفته است و سعی میکند چندان درگیر سیاستهای عربستان نشود. از این رو به نظر میرسد این دو کشور سیاست بیطرفی خود را حفظ کرده و روابط خود را با قطر ادامه دهند. البته باید به این نکته توجه داشت که عربستان در دهه اخیر تلاش فراوانی برای اثبات هژمونی خود در منطقه انجام داده است و علاقه دارد اینگونه وانمود کند که کشورهای عربی پیرو سیاستهای ریاض هستند. در قضیه راه اندازی ائتلاف نظامی بر علیه شیعیان یمن و قطع رابطه با ایران، این کشور با کمک مالی به کشورهای عربی و کوچک تلاش کرد اینگونه جلوه دهد که کشورها تحت امر عربستان هستند، به همین دلیل عدم همراهی کویت و عمان با قطع روابط با قطر نوعی دهن کجی به عربستان و به چالش کشیدن رهبری این کشور تفسیر خواهد شد و عملا در جبهه قطر قرار میگیرند.
به نظر شما واکنش مقامات قطری در آینده چگونه خواهد بود؟
شورای همکاری خلیج فارس نوعی سازه منطقه ای است که عربستان برای ایجاد موازنه با عراق و ایران ایجاد کرد و با این کار خود را قیم 4 کشور حاشیه خلیج فارس معرفی کرد. البته این سازه منطقه ای از ابتدا به صورت ناقص تشکیل شد و ایران و عراق به عنوان دو کشور قدرتمند حاشیه خلیج فارس به این شورا دعوت نشدند و عملا این شورا به حیاط خلوت عربستان تبدیل شد. بنابراین تاثیر گذاری و قدرت زیادی برای ایجاد موازنه نداشته است. به نظر نمیرسد این تنشها موجب خروج یا اخراج قطر از این شورای همکاری شود، زیرا خروج قطر از این شورا باعث فروپاشی یا کم اهمیتتر شدن این سازه از طرفی و تنها شدن قطر از سوی دیگر میشود. به نوعی خروج قطر از این شورا موازنه قدرت در خلیج فارس را به ضرر عربستان برهم خواهد زد، اما نمیتوان به صورت صد در صد نیز احتمال خروج یا اخراج قطر از شورای همکاری خلیجفارس را رد کرد.
اگر تنش میان قطر و کشورهای شورای همکاری خلیجفارس تداوم یابد، آینده ائتلاف نظامی عربی-اسلامی چگونه خواهد شد؟
ائتلاف عربی – اسلامی از ابتدا ناقصالخلقه به دنیا آمد. در حقیقت این ائتلاف نه نیاز منطقه، بلکه به اجبار عربستان و با حمایت آمریکا شکل گرفت. با وجود موافقت ضمنی حضور کشورهای عربی اسلامی در این ائتلاف؛ اراده قوی برای شرکت در این پیمان وجود نداشت. پاکستان به عنوان یک قدرت نظامی در منطقه صراحتا اعلام کرد این کشور در هیچ ائتلاف ضد ایرانی شرکت نخواهد کرد. کشورهای آفریقایی نیز درگیر ناآرامیها و جنگ داخلی هستند و توان حضور در این ائتلاف را به صورت جدی نخواهند داشت. از کشورهای عربی نیز به جز مصر، اردن و قطر کشور قدرتمند نظامی دیگری وجود ندارد. در حال حاضر با اخراج قطر از این ائتلاف یک شکاف بزرگ در این پیمان به وجود آمد که باعث عدم کارآمدی آن خواهد شد و ممکن است قبل از تشکیل کامل از هم فرو بپاشد.