چرا عده ای در استان آذربایجان غربی علیه استاندار فعالیت می کنند و مافیا چگونه سلامت سیاسی استان را تهدید می‌کند!

۲۲ دی, ۱۳۹۷
چرا عده ای در استان آذربایجان غربی علیه استاندار فعالیت می کنند و مافیا چگونه سلامت سیاسی استان را تهدید می‌کند!

این روزها گروهی از افراد،کنشگران،مدیران سابق،اصحاب رسانه و حتی کانال‌های تلگرامی علیه استاندار آذربایجان غربی فعالیت می‌کنند.دلیل این امر چیست؟ پشت پرده ستاد هماهنگی‌ها علیه محمدحسین شهریاری چیست و چه کسانی پرده نشین این ستاد هستند؟ چرا عده ای علیه فسادستیزترین استاندار این خطه همصدا شده اند؟

پاسخ را باید در رانت های اقتصادی جُست که از زمان ورود شهریاری به استان، توسط تیم وی قطع شده است.

در زمان مدیریت قبلی استان فساد اقتصادی گسترده ای  در مناطق آزاد و به ویژه در ارتباط با مبادلات مرزی صورت گرفت. یک نمونه ساده آن واردات مقدار قابل توجهی (هزاران تن) «گردوی اوکراینی و شیلیایی»  به ایران با ترانزیت از ترکیه و سواستفاده از تسهیلات تجاری بین دو کشور بود که ضربات خُرد کننده ای به کشاورزان استان و کشور وارد کرد و پس از اطلاع مقامات ترکیه از این سواستفاده موجب رسوایی شد. در حالی که قرار بود عایدات فروش سوخت به مناطق مرزی و مردم مرزنشین (بیست کیلومتر مرزی) هزنیه می یافت که این کار نیز انجام شد و دو نوبت فقط 100 هزار تومان به آنها داد شده بود. در حالیکه درآمد استانداری از فروش سوخت پیش از شهریاری کلا زیر 20 میلیارد تومان بود، در زمان شهریار فقط در یک نوبت 22 میلیارد تومان به حساب استانداری واریز شده است که همه آن توسط استانداری بیمه شده اند و هشتاد هزار واحد روستایی در برابر سیل، زلزله و آتش سوزی بیمه شده اند و هزنیه های درمانی شان در بیمارستان پرداخت شده است (شرح اقدامات انجام شده از زبان استاندار و بیلان کار روند قطع رانت و فساد در ویدئوی پیوست در دسترس است).

 در حالی که در دوره قبل، دوره گروهی از مدیران به دلالی،رانت خواری،تجارت پرتقال و لاستیک مشغول بودند، تولید کنندگان مرزنشینان و کشاورزان و در نهایت مصرف کنندگان در حال دادن ضرر و زیان بودند. وقتی مدیران ارشد درگیر این رانت ها و فساد ناشی از مبادلات مرزی شدند، از دیگران هم استفاده ابزاری کردند و درصدی حق حساب هم به کسانی رسید که مدعی «هویت طلبی قومی» هستند و با رسانه هایی که در اختیار دارند خود را متولی پیشبرد مسائل قومی و ناحیه ای نشان داده بودند. هنگامی که سرازیر شدن پول حرام به آن رسانه ها نیز قطع شد، کلیت مافیای موجود، همصدا علیه استاندار فساد ستیز اجماع کردند. اتفاقا از آنجایی که استاندار فعلی،بومی نبود و منافعی در فساد اقتصادی نداشت نمی‌توانست نسبتی با مافیا برقرار کند پس به خوبی توانست، بیرون از این میدان فساد بایستد و در برابر پیشنهادهای بی شرمانه تسلیم نشود. حال عده ای که خون مردم به ویژه کشاورزان و تولیدکننده استان و استان های همجواری را در شیشه کرده اند از عملکرد «شهریاری» زیان دیده و به عناوین مختلف سعی در ضربه به او دارند.

حقیقت این است که جیلوها و مسائل دیگر بهانه است. مافیای اقتصادی که اکنون حق و حساب شان قطع شده هر روز یک بهانه کودکانه می‌گیرند و رنگ و لعابی از قومیت و بومی‌گرایی مدیران به آن می زنند تا عوام را تحریک کنند.

فسادمتصدیان قبلی به قدری گسترده بود که تقریبا «بسیاری» سهمی از رانت، رشوه و باج داشتند. سیستم قبلی یک نظام باج و خراج راه اندازی کرد و عالی ترین نهاد اجرایی استان را تبدیل به منشا فساد،خراج ستانی و باج دهی به مافیا و ریزه‌خوارهای رسانه ای آن کرده بود. چیزی که در شان دولت نبود و اعتبار آن را به شدت کاهش می داد.

امروز محمدحسین شهریاری با چنین فساد سیستماتیکی رودرو شده و طبیعی است که مافیا و عوامل رسانه ای آنها در پوششی از تضادهای سیاسی و قومی و فرهنگی به وی حمله کنند یا خانواده اش را تهدید کنند.در این شرایط ضروری است سازمان ها و نهادهای ناظر به ویژه سازمان بازرسی و قوه قضائیه وارد عمل شوند و مسئولانه با ریشه یابی این پدیده ها و شفافیت ابعاد گسترده پدیده غیر قانونی فساد در استان آذربایجان غربی را افشا و با عوامل آن برخورد قانونی صورت گیرد.

مردم استان اگر میخواهند، روند فعلی مقابله با فساد همچنان ادامه پیدا کند باید نسبت به پروپاگاندای مافیا آگاهی لازم را داشته باشند. مافیای اقتصادی که امروز منفعت خود را از دست داده یعنی که فقط در یک قلم هزاران تن گردوی اوکراینی وارد کرده و کمر کشاورز ایرانی را شکسته اند، به هر کاری دست می زنند تا استاندار را مجبور به استعفاء کنند. کسانی که دیگر منزلت اقتصادی گذشته را ندارد و نمی توانند از رانت ها و ریزه رانت ها برخودار شوند از طریق رسانه به گسل‌های قومی دامن می زنند تا با استفاده ابزاری از احساسات مردم، هر روز یک ماجرا به وجود بیاورند. بومی نبودن استاندار موجب شده است که او بیرون از ماجرای فساد بزرگی باشد که در استان جریان دارد و اتفاقا همین نقطه قوت او است اما رسانه های رنگانگ که آنها نیز سهمی از این چرخه فساد و داشتند،  امروز در ائتلاف با مافیای فاسد قرار گرفته اند. به راستی اگر منفعت اقتصادی کلان در بین نبود، آیا چند خبرنویسی که تا دیروز کارت هدیه از این و آن دریافت می‌کرد، ریسک رویارویی با استاندار و تحریف سخنرانی وی را می‌پذیرفت؟ گردش مالی فساد متوقف شده به قدری بالا است که افراد حاضر به پذیرش ریسک هایی در این زمینه هستند و خطرات آن را به جان می خرند. در این بین وظیفه شهروندی ما ایجاب میکند که از استاندار فسادستیز حمایت کنیم و اجازه بازگشت نظام باج و خراج را ندهیم.

مردم ارومیه به ویژه استان با انتخاب سختی روبرو هستند که موفقیت در آن مستلزم شعور سیاسی و آگاهی است. آیا مردم می‌خواهند راس حکومت‌داری شان درگیر فساد،رانت،واردات غیرقانونی و در نتیجه زیان دهی در بخش کشاورزی و تولید کننده داخلی باشد و یا اینکه استانداری همچنان به عنوان نهادی علیه فساد و حامی منافع مردم باقی بماند؟ انتخاب دوم مستلزم حضور یک استاندار سالم اعم از بومی یا غیر بومی است. حمایت مردمی می‌تواند سدی در مقابل رسانه‌های وابسته به فساد اقتصادی ایجاد کند و لازم است مردم شریف استان بدانند که این مقاومت استاندار صرفا به نفع آنان بوده و در این مسیر او را یاری کنند.