اظهارات صالحی در ترکیه پیرامون ترکیب زبانی ایران چه «سندیتی» دارد؟

۲۲ اسفند, ۱۳۹۴
اظهارات صالحی در ترکیه پیرامون ترکیب زبانی ایران چه «سندیتی» دارد؟

 

اظهارات علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه کابینه احمدی نژاد در سال 1389 در دیدار از ترکیه بعدها دستمایه ای برای برخی از عوامل آن کشور در ایران شد تا سعی کنند از طریق تبلیغات و فعالیت ها بخشی از جمعیت کشورمان را امتداد طبیعی کشور ترکیه وانمود نمایند. صالحی در این دیدار در پاسخ به پرسش یک خبرنگار، چنین گفت:

 

«ما کم و بیش زبان مشترکی داریم، بیش از ۴۰% مردمان ایران به زبان ترکی صحبت می کنند و این می تواند نکته بسیار مثبتی در روابط ترکیه ایران تلقی شود».

 

البته برای آگاهان به مناسبت های دیپلماتیک روشن است که چنین اظهاراتی ارزشی بیشتر از تعارفات دیپلماتیک ندارد. زیرا همین مردم آذربایجان بارها و بارها از سوی دولت عثمانی قتل عام شدند و در آخرین نمونه در قحطی بزرگ ، ستمی مضاعف بر آنان رفت. اگر قرار بر مبنا بودن آذربایجانیها باشد، مناسبات ایران و ترکیه به دلیل ستمهای تاریخی و کشتارهای وحشیانه از مردم ما، تا مرز تیرگی و انفصال پیش می رود.

 

از سوی دیگر میدانیم که جریانهای قوم‌گرا بیش از آنکه با دولت و مرکز در تخاصم باشند با یکدیگر در حال نزاع هستند. تاریخ معاصر ایران نشان داده است که منازعه و تخاصم بین پیرامون- پیرامون بیش  از منازعه بین مرکز-پیرامون بوده است. بنابراین هر یک از مدعیان و سلسله داران آنها سعی دارند جمعیت قوم خود را بیشتر از سایرین نشان دهند. گویی که در عصر قبیله و عشیره به سر می بریم! از همین رو است که اظهارات علی اکبر صالحی در خصوص وجود 40 درصد ترک‌زبان در ایران مورد استقبال این جریانها قرار گرفت.

 

در خصوص اظهارات صالحی چند نکته قابل اشاره است:

 

نخست اینکه اطلاق کلمه « تُرک » به مردم شریف و نجیب آذربایجان نابجا و دور از ادب است. مردم آذربایجان سالها با ترکان مبارزه کرده و بارها مورد هجوم و قتل عام این اقوام قرار گرفته اند. از ترکان عُز تا ترکان عثمانی بارها و بارها اقدام به کشتار و تخریب شهرهای آذربایجان از جمله تبریز ، مراغه و خوی کرده اند. به این ترتیب دو گانه تُرک و آذری/ آذربایجانی یکی از واقعیت‌های تاریخی و اجتماعی ناحیه ما بود. به طوری که می‌توان گفت مردم مظلوم آذربایجان به ویژه در دوره های آق قویونلو و قره قویونلو تحت ستم و ظلم ترکان غُز زندگی کرده و به مرور گویش محلی شان دستخوش تغییر شد و رنگ و بوی سلسله حاکم به خود گرفت ( در این مورد بیشتر بیشتر بخوانید)

 

صد البته ترک خطاب کردن مردم آذربایجان به معنای پاس گلی به رقیب دیرینه (ترکیه) است که تلاش چند قرنی اش برای تصاحب شمالغرب ایران بی نتیجه مانده است.

 

از سوی دیگر اطلاق «ترک» به مردم شریف ما، اطلاقی جدید است که در خود منطقه مسبوق به سابقه نیست. آذری‌ها هیچگاه خود را ترک ندانسته اند و بیشترین اشعار در سرزنش ترکان توسط شاعران آذری مانند نظامی گنجوی، قطران تبریزی، شیخ محمود شبستری و… سروده شده است. حتی سران فرقه دموکرات پیشه‌وری و ارگان‌های تبلیغاتی آن نیز زبان مردم آذربایجان را نه ترکی بلکه زبان «آذربایجانی» می‌دانستند. نشریات فرقه دموکرات و اعلامیه‌های آن امروزه در دسترس است.  سلام الله جاوید نیز نام کتاب خود را خودآموز زبان آذربایجانی و فارسی نامیده نه « ترکی» به فارسی.

 

اینکه چرا جناب صالحی در آن موقعیت از کلمه ترک استفاده کرده است، اهمیتی ندارد. مهم این کلمه در روالهای دولتی ایران سابقه ندارد. هیچ سند دولتی در کل تاریخ ایران نمیتوان یافت که طی آن به مردم آذربایجان ، از اطلاق ترک استفاده شده باشد. روشن است که اظهارات آقای صالحی از روی یک لغزش کلامی صورت گرفته است نه تعمد عقلانی. و این امر نیز ممکن است به دلیل حضور وی در ترکیه و استفاده مکرر از واژه « تُرک» در طول سفر بوده باشد.

 

نکته دومی که فارغ از تمام جنبه‌های لغزشی یا تعمدی بودن اظهارات صالحی میتوان مطرح کرد این است: آیا چنین اظهاری از سوی وزیر امور خارجه ایران چقدر ارزش و اعتبار دارد؟ به عبارت دیگر سندیت این اظهارات چقدر است؟

 

نخست باید به تعریف «سند» در حقوق ایران توجه کرد. طبق ماده 1287 قانون مدنی، سند رسمی عبارت است از سندی که در اداره ثبت اسناد و املاک و یا دفاتر اسناد رسمی یا در« نزد سایر مأمورین» در حدود صلاحیت آنها و بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشند.

 

برداشت ما از این ماده به صورت خلاصه این گونه می تواند باشد: سند رسمی عبارت است از سندی که در نزد مامورین در حدود صلاحیت آنها و بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشد.

 

بنابراین این ملاحظات در تحلیل اظهارات صالحی باید مورد توجه باشد:

 

استفاده از صحبتهای دیپلماتیک و تعارفات این چنینی، نمی تواند سند موجهی برای تحلیل ترکیب جمعیت ایران باشد. زیرا مباحث مربوط به آمار  یا ترکیب زبانی کشور، مرجع صالح خود را دارد که حسب شرایط میتواند رئیس سازمان آمار یا سازمان ثبت احوال یا وزارت کشور باشد. لذا اظهارات اقای صالحی فاقد سندیت است زیرا در حدود صلاحیت مقام وزیر خارجه نیست.

 

ملاحظه دوم اینکه قید مقررات قانونی نیز سندیت چنین اظهاراتی را نقض می‌کند. اصولا در ایران آمار و شاخص های قومی جمع آوری نمی‌شود که یکی از مسئولین اطلاع درستی در این خصوص داشته باشد! بنابراین اظهارات وزیر خارجه علاوه بر اینکه در خارج از حدود صلاحیتی است بر طبق مقررات هم صورت نگرفته و صحبتی غیرجدی محسوب می شود.

 

از این رو هر نوع ارجاع به اظهارات آقای صالحی در خصوص ترکیب زبانی کشور فاقد وجاهت علمی است.