نقاب از چهره شونیسم قومی برافتاد:پیام ها و پیامدهای بزرگ ترین نفرت پراکنی تاریخ کشور

۱۶ شهریور, ۱۳۹۹
نقاب از چهره شونیسم قومی برافتاد:پیام ها و پیامدهای بزرگ ترین نفرت پراکنی تاریخ کشور

 

در بررسی و تحلیل تصاویر و فیلم های منتشر شد در سطح عام نشانه یا گویه سیاسی یا غیرعادی دیده نمی شود. بلکه صرفا در کادرهای مشخص گروههای منسجم که هماهنگی قبلی داشته و قبلا نیز همین شعارها را در ورزشگاه سر می دادند، قابل مشاهده هستند.

 

همان گونه که گفته شد، شنیده شدن چنین شعارهایی از نظر اخلاقی ناراحت کننده است و به درستی موجب نگرانی است اما در میان مدت و بلند مدت پیامدهایی معکوس به سود وحدت ملی کشور دارد. زیرا این مقدار از خشونت کلامی موجب شکل گیری ادارکی صحیح نسبت به مطالبه گری های موذیانه در آذربایجان با محوریت مسائل قومی خواهد شد.

 

این شعارها نشان داد که قوم گرایی قابل تقسیم به خوش خیم و بدخیم نیست. قوم گرایی بسته ای از ادعاها و تقاضای ارتجاعی و ماقبل مدرن است که به بخش غیرعقلانی ذهن انسان بر میگردد و پس از یک دوره به پایان می رسد لذا عیان شدن نشانه های بیماری اجتماعی موجب می شود تا راهکارهای درمانی درستی متناسب با شدت و ضعف آن اتخاذ شود.

 

 همان طور که در روزهای گذشته شاهد بودیم تقریبا همه گروهها و افراد موسوم به قومیتگرا از شعارهای نفرت پراکنانه با توجیهات همیشگی دفاع کردند. همان گونه که قتل عام و ویرانگری عثمانی در آذربایجان توسط همین ستون پنجم توجیه می شود.

 

در این میان حتی کسانی که با درکی سطحی از مقوله «چند فرهنگ گرایی» قصد داشتند افکار عمومی، روشنفکران یا سیاست گذاران را با خود همراه کنند، با سکوت یا دفاع از بزرگ ترین نفرت پراکنی که تاریخ کشور به خود دیده است، عملا نشان دادند که هیچ تفاوتی با گروههای رادیکال ندارند. گروههای به ظاهر چارچوب قانون(خوش خیم) پیش از این ادعا داشتند صرفا در حال مقابله ایدئولوژی ها و «ایسم» ها هستند اما هنگامی که عربده دشمنی با فارس، کرد و ارمنی بلند شد، چنان به وجد آمدند که نتوانستند از ماهیت این نفرت اندوزی دفاع نکنند. اگر پا را فراتر بگذاریم نقاب از «گفتمان ستم قومی» نیز برافتاد. کسانی که تا دیروز مدعی بودند نهاد دولت در ایران به نفع مسلمان شیعه فارس زبان، تاسیس شده است، زیر بیرق دشمنی با اقلیت مسیحی یا مردم کرد از اعم شیعه و سنی رفتند.

 

 اعلام جنگ یک طرفه به گروههایی که تا دیروز تحت عنوان اقوام غیرفارس هم پایگاه پنداشته می شدند، نشان از رشد  و نمو «شونیسم قومی» در میان لایه هایی از فعالان قومی در داخل است. نکته مهم نیز دقیقا در همین جا است زیرا کلیت این جریان نقاب برانداخت و چهره کریه «شونیسم قومی» عیان شد. شونیسم قومی بزرگ ترین تهدیدی است که جامعه ما به ویژه آذربایجان را تهدید میکند و از آنجایی که زائیده سرویس های اطلاعاتی است قابل درمان نیست یعنی نمی توان با سیاست گذاری فرهنگی آن را حل کرد بلکه لازم است نگاهی ارگانیک به آن داشته باشیم و به مثابه یک ویروس مُسری مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. هنگامی که از این چشم انداز به موضوع بنگریم، تبیین و در نتیجه راه حل آن آسان تر خواهد بود. همان گونه که اردوغان پیش از این نیز کشورمان به استفاده از «اهرم آذری» تهدیدکرده بود و در موارد متعددی خطاب به رقبای منطقه اش گفته بود «یک شب غافلگیرتان خواهیم کرد» امروز دشمن در حال حرکت به پشت دروازه های شهر است. این استراتژی پس از مخالفت کلیت جامعه ایران با عملیات نظامی چشمه خون در 2019 فعال شده است و نشانه های جدی وجود دارد که هدف آن تجاوز به ایران در آینده نه چندان دور است.

 

 جریان وطنخواه آذری که گفتمانی اصیل و برآمده از متن آذربایجان است تنها گفتاری است که توانایی درک و رفع این تهدید را دارد. لذا همه گروههای سیاسی داخل و خارج و جریان های چپ و راست باید از این زاویه به موضوع بنگرند که مسئله موجود مسئله ترک- فارس نیست بلکه آنچه واقعیت دارد دوگانه آذری- پان ترک است. همانند مورد اخیرا همه دسایس جریان پان ترکیست و سرویس های اطلاعاتی خارجی توسط خود آذریها افشاء و خنثی شده است. در خصوص این اقدام نیز نیز رسانه های متعلق به آذریها پیشگام افشا و اعتراض بودند. از همین رو است که مسئله شونیسم قومی نیز باید با پیشگامی آذریها و سپس همراهی کل جامعه مدنی ایران حل و فصل شود. استراتژیک ترین بخش مسئله در این جاست که جریان شونیسم قومی سعی دارد معادله خود یعنی پان ترک- فارس یا پان ترک- کرد و… تحمیل کند. اما جامعه مدنی آذربایجان به صورت سنتی، در برابر این زمینه چینی مقاومت کرده و اکنون سالها است که معادله به شکل «پان تُرک- آذری» جلوه گری میکند. فداکاری آذریها در برابر گروهی مسخ شده -که حتی از آذربایجانی نامیدن خود اباء داشته و میراث ینی چری های عثمانی متجاور به آذربایجان را به دوش می کشند-  نشان دهنده عمق آگاهی ملی و وطنخواهی مردم این خطه است. اگر آذریها پای خود را از این معادله کنار بکشند، تیرهای خصمانه شونیسم قومی (که در اصل سایه ای از افسران اطلاعاتی و تکنولوژیست های سیاسی در ترکیه و باکو هستند) متوجه سایر اقوام ایرانی و در راس آن کردها، فارس ها، ارمنی و بختیاری ها خواهد شد. اما  آذربایجانی ها با طیب خاطر و وطن پرستی در صف اول مقابله این تیرها را به جان خریدار تا ضربه یا لکه ای به سایر هم میهنان وارد نشود.

 

لذا با فهم و شناخت وضع موجود لازم است از این پس همه سیاست گذاری ها، تصمیم ها و انتخاب ها، پیرامون هویت و فرهنگ در آذربایجان از فیلتر آذریهای اصیل و مخالف قوم گرایی عبور کند. مسئله اخیر مسئله ای ملی است که راه حل آن محلی و بومی است و گرهی است که به دست خود آذریها باز می شود.

 

تهدید امنیتی فعلی که الزمات خاصی بر فضای منطقه تحمیل میکند به قدری حاد و نگران کننده است که هر نوع سیاست و تصمیم که مورد تایید آذریهای اصیل و وطنخواه نباشد می تواند نتایج فاجعه باری در پی داشته باشد. این موضوع به ویژه در زمینه فضای مجای ، آموزش و پرورش و دستگاههای اجرایی ذیربط از حساسیت بیشتری برخوردار است.

 

تاریخ معاصر نشان داده است که کلید این گره به دست آذریها است. آخرین نمونه آن بیرون راندن عوامل فرقه دموکرات پیشه وری و مجازات آنها پیش رسیدن ارتش به آذربایجان در 21 آذر 1325 بود. به گواهی تاریخ گروههای وطنخواه آذری چنان خشمی از فرقه دموکرات داشتند که ارتش به سختی توانست دستگیری و اعدام متجاسرین را توسط مردم آذری متوقف کند.