احمد نقیب زاده
خواب پنبه دانه

۸ دی, ۱۳۹۹
خواب پنبه دانه

واقعیت این است که در سال‌های اخیر حزب رفاه و توسعه خدماتی به ترکیه کرده که قابل ملاحظه بود اما در سیاست خارجی که اروپایی‌گرایی است شکست خوردند. زمانی که دیدند اروپا پذیرای آنها نیست و هر روز شرطی می‌گذارد و راه را برای آنها با سختی و دست‌انداز مسدود می‌کند، برگشتند و سیاست منطقه‌ای در پیش گرفتند و ارتباط با کشورهای منطقه را در اولویت برنامه‌های خود گذاشتند. در سیاست منطقه‌ای نیز سازوکار جدیدی لازم بود؛ برای همین اینها بر مذهب و زبان سرمایه‌گذاری کردند و به عنوان ستون‌های سیاست خارجی، آن را پذیرفتند. تشنج از اینجا شروع شد که ترکیه‌ای که با همه کشورها روابط خوبی برقراری کرده بود با همه کشورها روابط تیره‌ای پیدا کرد؛ با مصر، عربستان سعودی، روسیه، ایران و همچنین کشورهای بحران‌زده منطقه مثل عراق و سوریه زاویه پیدا کرد ولی دست از این سیاست برنداشت. به همین دلیل جنبش‌های اسلامی نوع اخوانی را زیر بال و پر بگیرد و عناصر خدمت‌گزار به عناصر توسعه‌طلبانه آقای اردوغان بشوند.

این یک مرض خاورمیانه‌ای است که رهبران به مجرد اینکه قدرت می‌گیرند فورا هوس ایجاد امپراتوری را برمی‌گسترانند مثل ناصر یا صدام و قذافی یا مثل آقای اردوغان که به دنبال عثمانی‌گرایی رفته است. با این رویکرد زمانی که نگاه می‌کنیم می‌بینیم شکست‌هایی که اردوغان در منطقه خورده بود به یک‌باره با دریچه‌ای روبه‌رو می‌شود و دریچه‌ای باز می‌شود و جمهوری آذربایجان و ارمنستان وارد جنگ می‌شوند و اردوغان از این شرایط سوءاستفاده کرده و از آذربایجان دفاع می‌کند.

این مسئله البته یک سابقه تاریخی نیز دارد و حمایت بی‌چون و چرای اردوغان از آذربایجان در درگیری اخیر با ارمنستان تنها به دلیل تشابهات با آذربایجان نیست بلکه به علت مواضع تند ترکیه در قبال ارمنستان است که ریشه در ماجرای نسل‌کشی ارامنه توسط عثمانی‌ها دارد. موضوعی که به عنوان نسل‌کشی مورد قبول بسیاری از کشورهای دنیا قرار دارد و ترکیه نیز مکرر آن را انکار کرده و انکار می‌کند و با عصبانیت به این موضع‌گیری پاسخ می‌دهد و می‌گوید از اساس چنین مساله‌ای نبوده در حالی که این موضوع بوده است و شواهد تاریخی نیز آن را تایید می‌کند و بر آن صحه می‌گذارد.

علاوه بر اینکه نباید از یاد ببریم که اردوغان چندان شخصیت سیاستمدار عمیقی نیست، برخلاف عبدالله گل که فردی بسیار متین و سنجیده بود، اردوغان بسیار زود درگیر توهمات می‌شود. نمونه روشن آن شعری بود که درباره آذربایجان خواند. منتها با نیت معکوس این کار را کرد و به همین دلیل به بحث ارس نیز اشاره کرد در حالی که بسیار واضح است که اردوغان از خواندن این شعر و بیان اظهاراتی از این دست چه مسائلی را دنبال می‌کند؛ او تصور می‌کند آنها اگر بتوانند آذربایجان را به دست بیاورند، آتاتورک زمان خود می‌شود.

پیش از این اردوغان تصمیمات و سیاست‌های تنش‌زایی را در منطقه در کارنامه خود ثبت کرده است. چند سال پیش بود که ارتش ترکیه بدون دلیل قانع‌کننده‌ای به همراه تنی چند از گروه‌های پیرو خود به جنگ کُردها در منطقه آرام و باثبات عفرین در شمال سوریه رفت. اقدامی بی‌هنگام با آثار منفی. آنچه اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه در آن برهه با بی‌تدبیری هرچه‌تمام انجام داد، نتیجه‌ای جز مصمم‌تر شدن کُردها نمی‌داشت و رابطه‌ای معکوس میان خواست و اراده اردوغان با اراده و مقاومت کُردها و نتیجه نهایی این درگیری به‌وجود آورد و در حقیقت او با اقداماتش خود کاتالیزور استقلال کُردها شد؛ در حالی که این مسئله بر خلاف میل خودش بود. بعد از آن نیز در سال‌های اخیر اردوغان با بمباران مواضع کردها در حالی که کردها زندانیان بی‌شماری از داعش را در دست داشتند و این بمباران شانس احیای داعش در منطقه را می‌داد نشان داد که در تصمیم‌گیری‌های خود چندان با تدبیر و توجه به نفع منطقه حرکت نمی‌کند. بارها کردها دولت ترکیه را به کم‌کاری در برخورد با داعش متهم کرده بودند اما این اقدام ترکیه به اندازه‌ای با بازخوردهای منفی بین‌المللی مواجه شد و حتی امانوئل ماکرون آنچه ترکیه در شمال سوریه انجام داده است را «دیوانگی» خواند و تاکید کرد که در صورت ظهور مجدد گروه موسوم به خلافت اسلامی، داعش در منطقه این آنکارا است که در این ماجرا نقش داشته است.

حالا نیز مدتی است که ادبیات ترکیه سعی در احیای رویای سرزمین بزرگ عثمانی را نشان می‌دهد. آنچه در هفته‌های اخیر درباره ارس و آذربایجان نیز گفته شد در پی همین نقشه‌ها بود در حالی که همه می‌دانند آذربایجان بخشی از ایران بوده است؛ در شرایط فعلی نیز مناسبات سیاسی زیادی بین دو کشور برقرار است و علاوه بر مناسبات سیاسی، مذهب شیعه نیز نزدیکی‌های دینی را بین دو کشور ایجاد کرده است؛ شب یلدا جشن می‌گیرند و نوروز دارند و اکثر مناسبات فرهنگی آذربایجان در شرایط فعلی به ایران وصل است. این را باید به حساب دیدگاه و ارزیابی‌های سطح پایین اردوغان گذاشت که با خواندن این دست از شعرها نیت خود را آشکار می‌کند.

علاوه بر این شعرخوانی‌ها توسط اردوغان درباره آذربایجان، وی پیش از این نیز در تبلیغاتی گسترده سعی در مسموم کردن اذهان مردم داشت.

برخی مدعی هستند که او به عده‌ای مخالف ایران نیز پناه داده است که جلسات هفتگی مرتب در آنکارا دارند و یکی از شخصیت‌های سیاسی این کشور نیز به صورت ثابت در جلسات این گروه‌های مخالف ایران شرکت می‌کند و پیوسته به اینها القائات نابه‌جا دارد.

اگرچه امپراتوری عثمانی هرگز به سامان نبود و روی آرامش را ندید اما به هر صورت با جمع کردن سرزمین‌های بی‌سرپرست زیر نگین خود نهایتا جمال پاشا آتاتورک در جنگ جهانی اول متوجه شد که نمی‌توان این امپراتوری را نگه داشت و کشور ترکیه را پایه‌گذاری کرد. نگاه وی از ابتدا به اروپا بود.

مادامی که ترکیه چشم به اروپا دوخته بود تمام تمرکز خود را نیز بر همان مباحث گذاشته و هیچ تنشی در منطقه ایجاد نمی‌کرد. اما در زمانی که ترکیه از اروپا ناامید شد و به رو سوی منطقه چرخید، اول تنش‌هایی بود که از جانب ترکیه در منطقه شروع می‌شد و بعضا هنوز هم این اقدامات، اظهارات و سیاست‌های تنش‌زا ادامه دارد.

آذربایجان ایران همیشه بخشی از ایران بوده و از نظر فرهنگی و اجتماعی قرابت‌های زیادی با فرهنگ و منش ایرانی داشته است. خوشبختانه موضع‌گیری به موقع مسئولان و البته دستگاه سیاست خارجی ایران در قبال اظهارات آقای اردوغان باعث شد که دیگر ایشان این ادعا و اظهارات را پیگیری نکنند و حتی مباحثی از این قبیل طرح شود که از اساس اشتباه در بیان شعر صورت گرفته است به این معنی که خود اردوغان و ترکیه نیز با موضع‌گیری که از جانب ایران دیدند متوجه شدند که دیگر نباید این بحث را ادامه دهند/ سازندگی