وقتی آناج با ادبیات دولتی رژیم باکو پای تحلیل می نشیند

۲ خرداد, ۱۳۹۶
وقتی آناج با ادبیات دولتی رژیم باکو پای تحلیل می نشیند

اخیرا خبرگزاری آناج در تبریز، ضمن انتشار یک گزارش (اینجا) تحلیل‌گونه و کوتاه در خصوص تحرکات نظامی- امنیتی در قراباغ، برای چندمین بار رویکردی کارشناسانه و تخصصی را (که باید در گزارشها و تحلیل های جدی مورد توجه قرار گیرد) کنار گذاشته و با لحن و ادبیات رایج در ارگان های دولتی جمهوری باکو به تحلیل اوضاع پرداخته منطقه است.

این نخستین بار نیست که رسانه‌ای در ایران برای یکی از دولت های همسایه که جزو تهدیدات امنیتی کشور است، سینه چاک کرده و می نویسد:

« در این شرایط گزینه دیگری غیر از گزینه نظامی برای آزاد کردن اراضی اشغالی از دست متجاوزین باقی نمی ماند. آیا ارمنستان با اقتصاد بیمار خود و با ارتشی که توانایی جذب سرباز ندارد این بار می‌تواند در اشغال گری موفق باشد؟ باید منتظر بود و تحولات را از نزدیک مشاهده کرد».

شنیدن این سطور از سوی رسانه های رسمی و نیمه رسمی دولت باکو و «بلندگوهای تبلیغاتی» آن باعث تعجب نیست، اما تبدیل شدن سایتی که قرار بود یکی از رسانه های جدی شمالغرب باشد به «جارچی» جنگ بی حاصل در قراباغ باعث تعجب و تاسف است.

آناج که علاقه زیادی به انتشار این گونه از تحلیل ها دارد، تا کنون در خصوص فرار سربازان ارتش رژیم باکو از جبهه های جنگ در سالهای نخست جنگ قراباغ سکوت کرده است! (اینجا و اینجا) اما سعی دارد ارتش ارمنستان را تحقیر کند. از سوی دیگر چنان به سلاح های خریداری شده در ارتش باکو مفتخر است که گویی فراموش کرده این سلاح ها توسط اسرائیل به این کشور فروخته شده است و بخشی از صنایع پهبادی این دولت زورگو در عمق خاک جمهوری باکو بنا شده است. پهبادهایی که گاه و بیگاه میهمان اراضی ایران می شوند.

استفاده از عبارت «شهید» برای کشته های قوای باکو و تبلیغات جانانه از طریق انتشار عکسهای رسمی و آکنده از المان های ناسیونالیستی برای سربازان یا درجه داران باکویی یکی دیگر از شگفتی ها است. معمولا عنوان شهید به رزمندگان هموطنی گفته میشود که در راه ارزشهای اجتماعی و ملی یک کشور جان خود را از دست داده اند. باید پرسید به چه مناسبت کشته های ارتش یک کشور لائیک و ضد شیعی و ضد ایرانی از سوی رسانه ای مانند آناج شهید خطاب می شوند؟! آیا اگر همین سربازان و درجه داران به سمت سرباز ایرانی هم شلیک کنند از سوی آناج شهید خطاب خواهند شد؟ این «قداست سازی» برای ارتش یک کشور بیگانه چه مناسبتی با اهداف رسانه ایِ خبرگزاری آناج دارد؟ اگر فردای روزگار ناچار از جنگ با این ارتشی شویم که قبلا از سوی رسانه هایی چون آناج حلقه ای از قداست دور سربازان و افسران آن کشیده شده است، باید به مردم و افکار عمومی که تا دیروز این گونه جهت دهی شده بودند، چه بگوییم؟

این شیوه از تحلیل به درد قهوه خانه‌ها و قهوه خانه نشین‌ها می خورد و در هیچ محفل دانشگاهی و کارشناسی جدی گرفته نخواهد شد. اما ذهن تحلیلگران را به  سمت این پرسش هدایت میکند که چرا برخی ارگان‌ها و رسانه های محلی تبدیل به «جارچی جنگ» برای باکو شده اند؟! و با انتشار مطالب ارزان و بی ارزش ولی سوگیرانه در راستای اهداف بیگانگان و دولتهای متخاصم حرکت می‌کنند؟! این رسانه ها با چه تحلیلی از اوضاع منطقه و نیز جایگاه باکو و ارمنستان و مناسبات این دو کشور در سطح کلان سعی دارند افکار عمومی را به سود یک دولت دشمن بسیج کنند؟

روز گذشته الهام علی اف در اجلاس ریاض که در پی سفر ترامپ به عربستان صورت میگرفت حاضر شد. هدف این نشست «انزوای ایران» و تشکیل یک ائتلاف اسلامی علیه ایران بود. الهام علی اف در این نشست حضور داشت همانطور که همواره در کنار سایر رهبران ضدایرانی و ضد شیعی حضور دارد. اما هیچگاه ندیده ایم که رهبران ارمنستان در کنار دشمنان ایران قرار گیرند و به ائتلاف سیاسی-نظامی ضدایرانی بپیوندند. حداقل تا به امروز. اگر فشارهای و نقض بی طرفی ایران بر علیه ارمنستان و بر هم زدن موازنه، بیشتر از این استمرار پیدا کند، ارمنستان ناچار خواهد شد برای تنظیم موازنه به سمت اسرائیل برود و در این صورت تنها ایران مقصر است. زیرا با سیاست نسنجیده متحد خود را به سمت دشمن سوق داده است.

az

نشریات و محافل رسانه ای در باکو از هیات حاکمه تا اپوزیسیون همگی در خصوص لزوم پیوستن باکو به ائتلاف ضد ایرانی همداستان هستند. یعنی یک اجماع کلی در سیاست جمهوری باکو علیه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. (اینجا) با این وجود خبرگزاری آناج که تصور می رود به کشور و نظام وفادار است، به یکباره در کنار کسانی قرار گرفته است که به صورت بالقوه در برابر امنیت ملی صف آرایی کرده اند.

اگر وب سایت هایی مانند آناج از بودجه عمومی استفاده نمی کردند، پذیرش و هضم رویکردهای ضد ایرانی و ضد امنیت ملی آنها بیشتر امکان داشت. اما اینکه یک عده از پول ملت ایران برعلیه کشور و امنیت همین ملت سوءاستفاده کنند بسیار تاسف بار است.

در خصوص رفتار اخیر در خبرگزاری آناج چند تحلیل وجود دارد:

نخست ، تحلیل خوشبینانه است. بر این اساس خبرگزاری آناج جزو غضنفرهایی است که گل به خودی می زند و معنای تعاملات بین المللی و پرستیژهای بین المللی را نمی داند.

دوم، نفوذ یک باند بیگانه‌گرا به این خبرگزاری و استفاده از بستر آماده این رسانه برای اهداف مشخص خود، که این مساله لاجرم در غفلت مسئولان رسانه ای این خبرگزاری صورت گرفته.

سوم، سناریوی بدبینانه است ، که بر اساس آن عده در نهادهای رسمی ناحیه، سعی دارند موازنه قوا در قره باغ را به هم زده و با امتیازدهی و جانبداری بیجا از یک کشور متخاصم و کارگزار اسرائیل، بر خلاف مصالح عالیه کشور حرکت کرده و در نهایت با ایجاد افکار عمومی و اثر گذاری در سطح ناحیه ای، تصمیم گیران در تهران را به حمایت از عامل منطقه ای اسرائیل (باکو) مجاب کنند.

البته امید می رود که هیچ یک از این سناریوها واقعیت نداشته باشد و یا دستکم سناریو نخست به واقعیت نزدیک باشد و خبرگزاری آناج با اصلاح رویه خود در راستای منافع ملی گام بردارد نه منافع بیگانگان.