آمده است.
چنین تحول بزرگی در تاریخ جمهوری ترکیه، دستاورد دوازده سال تلاش رجب طیب اردوغان است که کشورش را از ثباتی برخوردار ساخت که پاسخ به خواستههای بزرگترین اقلیت قومی، بیم خلل در تمامیت ارضیاش نیافریند و سطحی از رفاه و تنعم در آن فراهم آورد که دلیل قانع کنندهای برای جداییخواهی باقی نگذارد.
اما امروز همان حزبی که در چنین بستری مجال زایش و بالیدن و عرض اندام یافته، بخت خود را برای به زیر کشیدن رجب طیب اردوغان و حزبش میآزماید و در این کارزار، همگام و همراه احزابی شده که هیچگاه چشم دیدنش را نداشت.
بختآزمایی امروز برای حزب دموکراتیک خلقها، بازی همه یا هیچ است. پیشتر، تنها جریان قانونی کرد در ترکیه که در قالب حزب آشتی و دموکراسی تشکل یافته بود، برای راه یافتن به مجلس، در انتخابات مستقیما شرکت نمیجست و نامزدهایش خود را مستقل معرفی میکردند و پس از ورود به مجلس، در قالب حزب تشکل مییافتند.
بر اساس قوانین ترکیه احزاب تنها در صورتی میتوانند وارد مجلس شوند که بتوانند دست کم ده درصد از کل آرایی را که به صندوقها ریخته میشود (یعنی بیش از پنج میلیون رای) را از آن خود کنند در غیر این صورت حتی اگر نامزدها در حوزه انتخابیه بتوانند بیشترین آرا را هم به دست بیاورند، به مجلس راه نخواهند یافت.
جریانهای کرد پیشتر همیشه پشت این سد میماندند اما این بار، صحنه سیاسی ترکیه به شکلی چیده شده که برای خود امکان پرش از مانع میبینند، گویی دوست و دشمن دست به دست هم دادهاند تا حزب دموکراتیک خلقها از سد بگذرد.
عدوهای سبب خیر
بخشی از اعتماد به نفس حزب دموکراتیک خلقها برخاسته از موفقیتها و تجربیاتش، تطبیق دادن خود با واقعیتهای فضای سیاسی و اجتماعی ترکیه و دوری جستن از خط قرمزهایی چون خواستههایی است که بوی جدایی خواهی بدهد.
بخشی نیز ناشی از تحولاتی است که ترکیه و منطقه به ویژه در یک سال اخیر شاهدش بودهاند.
یکی از عناصر اصلی این تحولات، جلب توجه جهانی به سوی کردها به عنوان نیرویی تاثیرگذار در منطقه بود که به ویژه در قضیه جنگ کوبانی و رویارویی با داعش خود را نشان داد.
ماجرای کوبانی، بر هواداران جریانهای سیاسی کرد میان اعضای این اقلیت بزرگ در ترکیه افزود و از هواداران حزب حاکم عدالت و توسعه در میان کردها کاست.
هرچند حزب دموکراتیک خلقها به هر حال جریانی قومیتگرا شناخته میشود اما کوشیده است دامنه هوادارانش را از جامعه کردها فراتر ببرد، نامزدهایی از دیگر اقلیتها معرفی کند، یک زن ترک را در جایگاه شریک در رهبری حزب قرار دهد و تلاش کند میان قشر چپگرا جا باز کند.
اما اگر این حزب در انتخابات روز یکشنبه موفقیتی کسب کند، بخش قابل توجهی از آن را مرهون عدوهایی خواهد بود که سبب خیر شدهاند.
دو حزب جمهوری خلق و حرکت ملی که هیچگاه روی خوشی به رشد جریانهای سیاسی کرد نشان نداده، حتی آنان را همیشه دشمن آب و خاک معرفی کردهاند، این بار در طول تبلیغات انتخاباتی نه تنها هیچ مخالفتی با حزب دموکراتیک خلقها ابراز نکرده و سخنی علیه این حزب نگفتهاند، بلکه به شکل غیرمستقیم به اینکه این حزب از سد ورود به مجلس بگذرد کمک هم کردهاند.
قلمرو موفقیت حزب دموکراتیک خلقها مناطق کردنشین است که دو حزب جمهوری خلق و حرکت ملی به صورت سنتی از اقبال چندانی در آن برخوردار نبودهاند و رای آوردن حزب دموکراتیک خلقها در این منطقه، زیانی به موقعیت این دو حزب وارد نمیکند. برخی نامزدهای این دو حزب در گفتگوهای تلویزیونی این نکته را اذعان کردهاند.
رقیب اصلی حزب دموکراتیک خلقها در مناطق کردنشین، حزب عدالت و توسعه است. اگر حزب دموکراتیک خلقها نتواند آرای کافی را برای عبور از سد و راهیابی به مجلس کسب کند، کرسیهایی که می توانسته به دست بیاورد از آن حزب عدالت و توسعه میشود و میتواند همچون گذشته اکثریت پارلمانی را برای تشکیل دولت برای خود حفظ کند.
بنابراین دو حزب جمهوری خلق و حرکت ملی ترجیح میدهند این کرسیها به جای حزب عدالت و توسعه نصیب حزب دموکراتیک خلقها بشود.
برخی چهرههای فرهنگی هوادار حزب جمهوری خلق که میتوانند بر رای مردم اثر بگذارند، حتی از برخی از رای دهندگان این حزب خواستهاند که به جای حزب جمهوری خلق به حزب دموکراتیک خلقها رای بدهند.
نمونهاش، مجدت گزن، سینماگر هوادار حزب جمهوری خلق است که در توییتر خطاب به هواداران این حزب نوشت که از هر چهار نفرشان، یکی به حزب دموکراتیک خلقها رای بدهند تا این حزب از سد ورود به مجلس بگذرد.
عامل مهم دیگر، فتح الله گولن، شخصیت مذهبی پرنفوذ است که هوادارانش از ستونهای شاکله حزب عدالت و توسعه بودند اما در سالهای اخیر میان او و رجب طیب اردوغان اختلاف افتاد و اکنون او از هوادارانش خواسته است به جای حزب عدالت و توسعه به حزب دموکراتیک خلقها رای بدهند.
این در حالی است که نه تنها اندیشه فتح الله گولن هیچگونه همخوانی با مرام چپگرا – قومیتگرای حزب دموکراتیک خلقها ندارد بلکه او در سالهای پیش از دولت انتقاد میکرد که چرا در مقابله با پکک شدت عمل کافی از خود نشان نمیدهد و پس از سی سال نتوانسته بر این نیروی مسلح غلبه کند.
فتح الله گولن میداند که در صفوف حزب دموکراتیک خلقها کم نیستند کسانی که سابقه فعالیت یا دست کم همدلی با پکک دارند.
بدین ترتیب، حتی مخالفان حزب دموکراتیک خلقها هم به یاری اش آمده اند تا آرای حزب عدالت و توسعه را بشکند و وارد مجلس شود. اما سوال اینجاست که اگر چنین موفقیتی تحقق یابد، روند حل «مسئله کرد» در ترکیه چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد.
فتح الله گولن از هوادارانش خواسته به جای حزب عدالت و توسعه به حزب دموکراتیک خلقها رای بدهند
دو حزب جمهوری خلق و حرکت ملی عزمی برای حل این «مسئله» از خود نشان ندادهاند، حزب دموکراتیک خلقها هم حتی در صورت ورود به مجلس به تنهایی نمیتواند کاری از پیش ببرد.
از سوی دیگر، شکست حزب عدالت و توسعه و عدم شکلگیری اکثریت کافی برای تشکیل دولت میتواند ترکیه را تا مدتها در خلأ سیاسی و فضائی بحرانی فروببرد که برای حزب دموکراتیک خلقها هم مشکل آفرین شود.
اگر انتخابات تاریخی که روز یکشنبه در ترکیه برگزار میشود سرآغاز بحران شود، شخص رجب طیب اردوغان هم با رفتاری که در طول انتخابات در پیش گرفت، مقصر شناخته خواهد شد.
آقای اردوغان به جای آنکه به عنوان رئیس جمهور، نماد وحدت ملی باشد و در فاصله ای یکسان از همه جریانهای سیاسی بایستد، به تبلیغ علنی برای حزب عدالت و توسعه و رویارویی با رقبای سیاسی این حزب پرداخت و جایگاه خود را از اریکه رهبری کشور به کشمکشهای انتخاباتی تنزل داد.