تضاد سیاسیِ ِ تالش ها، قراباغی ها و نخجوانی:
بیانیه مرکز تحقیقات ژئوپلیتیک تالش در مورد پیامدهای جنگ قراباغ

بیانیه مرکز تحقیقات ژئوپلیتیک تالش در مورد پیامدهای جنگ قراباغ

 

“مرکز تحقیقات ژئوپلتیک تالش” خواستار بهره گیری از دستاوردها و نتایج ناشی از جنگ دوم قراباغ برای احیای ترکیب طبیعی اقوام در جمهوری آذربایجان و حل مساله اقوام در این کشور شد.

به گزارش سایت ” تولیش مدیا” ، “مرکز تحقیقات ژئوپلیتیک تالش” با صدور بیانیه ای تاکید کرد : « جنگ 44 روزه موجب تغییر نسبی در ژئوپلیتیک منطقه شد، اما برخلاف برخی اظهارات رسمی، مناقشه قراباغ کوهستانی بطور کامل حل نشد. با این حال، جهت مثبت این تحول در این است که اهالی مسلمان قراباغ نیز می توانند پس از بازسازی به سرزمین های مادری خود باز گردند.»

“مرکز تحقیقات ژئوپلیتیک تالش” افزوده است : « البته، ما امیدواریم که آوارگانی که در شهرها و روستاهای مختلف جمهوری آذربایجان پراکنده شده اند، به سرزمین های مادری خود بازگردند. اهالی بومی باکو و سومقاییت و سایر شهرها نیز همین را می خواهند. از همه بیشتر، تالش ها این را می خواهند. تراکم جمعیت در منطقه تالشان خیلی شدید است. علاوه بر این، تلاش های انجام شده برای تغییر بافت قومی منطقه تالشان با استفاده از آوارگان نیز بر همگان آشکار است. بخصوص که برای امور اداری منطقه تالشان نیز بجای تالشان بومی، از مهاجران تعیین می شوند. »

“مرکز تحقیقات ژئوپلتیک تالش” جمهوری آذربایجان افزوده است :

جالب این است که در میان نیروهای عملیات ویژه و قوای ارتش جمهوری آذربایجان، شمار کثیری از تالشان که در بازپس گیری اراضی مهاجران و آوارگان حضور داشتند، به چشم می خورد. تالش ها حتی از خود قراباغی ها بیشتر برای بازپس گیری این اراضی جانفشانی کردند. نمایندگان برخی از مناطقی که نمی خواهیم اسامی شان را ذکر کنیم، در زمان جنگ حتی صدایشان را درنیاوردند و با استفاده از تاییدیه جعلی “ویروس کرونا” از بسیج عمومی برای رفتن به جبهه طفره رفتند.

این در حالی که تالش ها با حجب و حیا ساکت ماندند، نخجوانی ها در کشور مقامات مهم را به خود اختصاص داده اند و اکنون نیز شروع کرده اند به این طلبکاری که ما از نخجوان آمدیم و جنگدیم، ولی کجا هستند آوارگان؟  گویی اگر نخجوان نبود، پیروزی هم به دست نمی آمد. آنها در این باره مقاله ها می نویسند، اما اگر یک نفر تالش حرفی بزند، خواهند گفت که ملت را تقسیم نکنید و همه باید برای وطن بجنگند!»

“مرکز تحقیقات ژئوپلتیک تالش” افزوده است : « درباره حماسه آفرینی تالش ها در این جنگ، سایرین خیلی تعریف کردند و حتی تلویزیون های ترکیه هم از قهرمانی تالش ها در جنگ حرف می زدند! »

“مرکز تحقیقات ژئوپلتیک تالش” افزوده است :

برای جمهوری خودمختار نخجوان در جمهوری آذربایجان چنان جایگاه استثنایی اعطاء شده است که هم دولت خودمختار است و هم هیچ کس به نخجوانی ها جدایی طلب نمی گوید. حتی آشکارا می گفتند که اگر نیروهای روسیه وارد قراباغ بشوند، جمهوری خودمختار نخجوان از جمهوری آذربایجان جدا خواهد شد. در واقعیت نیز، از خیلی وقت پیش نخجوان تحت کنترل ترکیه قرار گرفته است و فقط مخارج نخجوان را جمهوری آذربایجان می پردازد و این منطقه هیچ درآمدی هم برای جمهوری آذربایجان ندارد. طبقه حاکم نخجوان هم هر سال ژنرال های ساختگی برای جمهوری آذربایجان تولید می کند. نخجوانی ها مهمترین مقامات را به خود اختصاص داده اند و با این حال، سایرین را به بی عدالتی علیه نخجوان متهم می کنند.

“مرکز تحقیقات ژئوپلتیک تالش” نوشته است : « هنوز هیچ آمار رسمی از شهدای نخجوانی منتشر نشده است. اگر آمار شهدا منتشر شود، امکان ندارد که تعداد شهدای نخجوان از شمار شهدای منطقه تالش – مغان بیشتر باشد. اما، وقتی زمان تقسیم حاکمیت می شود، می بینید که چند وزیر نخجوانی وجود دارد، اما حتی یک نفر هم وزیر تالش وجود ندارد. در کل هم در مناصب درجه یک، نه تنها به اندازه نخجوانی ها، بلکه اصلا تالش وجود ندارد. تالش ها فقط در جایی هستند که در آنجا جنگ و کشته شدن  وجود دارد. تالش ها حتی در مناطق خودشان هم به مناصب مدیریتی منصوب نمی شوند. »

“مرکز تحقیقات ژئوپلتیک تالش” افزوده است : « این طایفه ( نخجوانی ها) در گذشته برای اینکه به حاکمیت در جمهوری آذربایجان برسد، خودش اراضی کشور  را به ارامنه تحویل داد و اکنون هم به بهای خون  باکویی ها، شماخی ها، گنجه ای ها، تالش ها، لزگی ها ، تات ها ، آوارها ، ساخورها ، کردها و در کل به بهای خون تمامی آذربایجانی ها  همان اراضی را بازپس گرفت و بجای ارتش ارمنستان، به حضور ارتش روسیه که از ارتش های قدرتمند جهان است، رضایت داد. به مثابه این مثل که برف آمد و روی نجاست پوشانده شد، اما قطعا برف  آب خواهد شد! (و واقعیت دوباره دیده خواهد شد).  البته، برای مردم عادی نخجوان ، توسعه و فراوانی آرزو می کنیم. اما، مردم معمولی هیچ چیزی را تعیین نمی کنند و خودشان قربانی همین سیاستند. »

“مرکز تحقیقات ژئوپلتیک تالش” افزوده است : « نه اهالی ارمنستان و نه اهالی جمهوری آذربایجان بطور کامل از توافق سه جانبه با روسیه رضایت ندارند. می توان گفت که سه هزار کیلومتر مربع از قراباغ کوهستانی تحت کنترل نیروهای روسیه درآمد و این عامل، موجب سوالاتی درباره وضعیت آینده قراباغ کوهستانی شده است. بخش اندکی از اهالی آذربایجان منتظر ورود روسیه به قراباغ کوهستانی بود. برای خیلی ها، این ورود غیرمنتظره و ناخوشایند بوده است. زیرا، مانع از پاکسازی کامل قراباغ کوهستانی از ارامنه شد. خیلی ها فکر می کردند همانطور که الهام علی اف وعده داده بود قراباغ کوهستانی بطور کامل از ارامنه پاکسازی خواهد شد. گرچه این خواسته بر ضد حقوق بین المللی است، اما اکثریت مردم این آرزو را داشت که قراباغ پاکسازی قومی شود. زیرا، مردم از سال 1994 به این سو، با حس انتقام گیری زندگی کرده اند.

طی سال های طولانی ، ارامنه بخاطر پیروزی خود فخر می فروختند و آنها را تحقیر می کردند. ملت نیز با این درد زندگی می کرد و احساس حقارت و نقصان ملی ایجاد شده بود. به همین خاطر، این فکر در اذهان ریشه دوانده بود که قراباغ باید بطور کامل از ارامنه پاکسازی شود. »

“مرکز تحقیقات ژئوپلتیک تالش” افزوده است : « البته، رییس جمهوری الهام علی اف می دانست که ارتش روسیه به قراباغ خواهد آمد. اما، صرفا زمان آن باید فرا می رسید. مخالفان غربگرا و ترکیه گرا  این اقدام الهام علی اف را با قاطعیت محکوم کردند و آن را مساوی با خیانت خواندند. مخالفان فکر می کردند که فقط نیروهای مسلح ترکیه می توانند وارد جمهوری آذربایجان بشوند و پرچم های ترکیه نیز همین را می گفتند و باکو نیز همانند یک شهر متعلق به ترکیه دیده می شد. پرچم های ترکیه در لنکران، مرکز منطقه تالشان نیز به اهتزاز درآمده بود و حتی به داخل خانه ها نیز رفته بود. این تحولات، این سوال را مطرح می کرد که آذربایجان کی به ترکیب ترکیه ملحق خواهد شد؟  این کشور دیگر مستقل نیست.آموزش های نیروهای مسلح ترکیه به نیروهای مسلح آذربایجان قبل از جنگ نیز اشاره به همین داشت که ارتش ترکیه از این پس رسما در جمهوری آذربایجان حضور خواهد داشت. زیرا، برای درخواست همین حضور، از طرف خود دولت  نیز تجمعاتی در مقابل سفارت ترکیه در باکو  برگزار شد.  »

“مرکز تحقیقات ژئوپلتیک تالش” افزوده است :

البته، نیروهای روسیه می توانستند قبل از شکست کامل ارتش ارمنستان وارد قراباغ کوهستانی شوند و در این صورت قراباغ کوهستانی بطور کامل در درست ارامنه باقی می ماند. اما، نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان در روزهای نخست جنگ، این مسئولیت را نپذیرفت و با پیشنهاد ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه موافقت نکرد. در نتیجه ارمنستان و ملت ارمنی با شکست سنگین مواجه شد.

“مرکز تحقیقات ژئوپلتیک تالش” افزوده است : « هم اکنون کارهای بازسازی در مناطق مختلف قراباغ کوهستانی که تحت کنترل نیروهای مسلح روسیه است، در حال اجراست. مساله اصلی که مورد مذاکره است، وضعیت حقوقی ارامنه قراباغ کوهستانی است. اعطای خودمختاری به ارامنه قراباغ نیز هنوز از طرف اکثریت مردم جمهوری آذربایجان قابل قبول نیست.  الهام علی اف نیز ابتدا اعلام کرد هیچ وضعیت حقوقی به قراباغ کوهستانی داده نخواهد شد، اما بعدا قدری این موضع را اصلاح کرد و گفت: « تا وقتی که من رییس جمهوری هستم، وضعیت حقوقی در کار نخواهد بود.» یعنی می توان نتیجه گرفت که وضعیت حقوقی قراباغ کوهستانی به ریاست جمهوری الهام علی اف گره خورده است و دیر یا زود اعطای وضعیت حقوقی به قراباغ کوهستانی امکان پذیر است. مقامات روسیه نیز به این اشاره دارند که می توان درباره وضعیت حقوقی قراباغ گفتگو کرد. در میان طبقه روشنفکر جمهوری آذربایجان خیلی ها این را درک می کنند که برای حل قطعی مساله قراباغ کوهستانی، نمی توان برای  ارامنه ای که تاکنون خودمختاری در حد بالا داشته اند، وضعیت حقوقی تعیین نکرد.»

“مرکز تحقیقات ژئوپلتیک تالش” با بازگشت به نقش تالش ها در جنگ دوم قراباغ افزوده است :

« همگان به نقش تالش ها اعتراف کردند. تالشان با شعارهای ” ما تالش هستیم، ما عاشقان اهل بیت (ع) هستیم”، در جنگ حاضر بودند. از ویدئوها هم دیده می شود که واحدهایی که کاملا از تالش ها تشکیل شده بودند، در این جنگ می رزمیدند. تمامی آذربایجان نیز درباره قهرمانی تالش ها سخن می گفت. این ها نشان می دهد که تبلیغات ملی و دینی در میان تالش ها ثمره داده است. اما، آیا تالش هایی که در راه آذربایجان و قراباغ جنگیدند، برای مبارزه در راه حقوق ملی خود آماده اند؟ خلقی که این همه در راه آذربایجان شهید داد، باید حقوق ملی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی خود را از این دولت درخواست  کند. »

“مرکز تحقیقات ژئوپلتیک تالش” افزوده است : « این جنگ ثابت کرد که برغم تبلیغات 30 ساله پان ترکیسم از کودکستان ها گرفته تا دانشگاه ها و از تلویزیون ها و رادیوها گرفته تا شبکه های اجتماعی ، در زمان امتحان تالش ها  هویت تالشی خود را به میان آوردند و ابراز  کردند . حاکمیت جمهوری آذربایجان نیز برغم مصرف کردن تمامی منابعی که در دست دارد و برغم محدودیت ها و ممنوعیت هایی که برای اسم و زبان و تاریخ و فرهنگ تالشان  وضع کرده است، نتوانسته است روح ملی تالشان را نابود کند.  تالشان همانند هزار سال پیش هنوز هم جنگاور هستند و در زمان لازم  به پا می خیزند.»

“مرکز تحقیقات ژئوپلتیک تالش” افزوده است :

در جمهوری آذربایجان، طبقات مختلف از جمله هیات حاکمه این را می فهمند که اگر به ارامنه قراباغ کوهستانی وضعیت حقوقی داده شود، در آن صورت، باید همان وضعیت حقوقی به سایر خلق های ساکن آذربایجان هم داده شود. اما، درد بزرگ حاکمیت و ایدئولوگ های پان ترکیسم ، مساله ارمنی و لزگی و آوار و ساخور و تات نیست، بلکه مساله اصلی آنها تالشان با دستکم یک و نیم میلیون نفر جمعیت است که از نظر جمعیت دومین قوم بزرگ جمهوری آذربایجان است. لازم به ذکر است که در دنیا شمار کل تالش ها بیش از چهار میلیون نفر است.هیچ تردید نداشته باشید که شمار زیاد تالشان و ظرفیت بالای آنها، مانع از اعطای وضعیت حقوقی به سایر اقوام می شود.

اما، جنبش ملی تالش  نمی پذیرد که احیای خودمختاری تالش ، به تعیین وضعیت حقوق ارامنه در قراباغ کوهستانی وابسته باشد.  این حق را عدالت خداوند و تاریخ دولتمداری تالش و حقوق بین الملل و حتی قانون اساسی جمهوری آذربایجان تعیین می کند. »

“مرکز تحقیقات ژئوپلتیک تالش”  افزوده است : « اگر دولت جمهوری آذربایجان از خودمختاری گاگائوز در مولداوی  حمایت می کند، در این صورت باید از خودمختاری تالش ها که جمعیت شان ده برابر جمعیت گاگائوزهای مولداوی است نیز باید حمایت کند. اما، حاکمیت پان ترکیست که سیاست تبعیض را در جمهوری آذربایجان اجرا می کند، از این طفره می رود. این را نیز یادآوری کنیم که افرادی در جمهوری آذربایجان وجود دارند که برای به رسمیت شناختن این حق تالشان آماده هستند. گرچه این افراد اکثریت ندارند، اما وجود دارند. ولیکن، آنها از بیان این حق می هراسند. قتل فخرالدین عباس زاده، روشنفکر تالش در زندان اشاره به این دارد که نیروهای دشمن تالش در رأس قدرت در جمهوری آذربایجان هستند. فخرالدین عباس زاده را درست در روز گرفتن شوشی به قتل رساندند و گویی این را به عنوان پیروزی بر جنبش ملی تالش نیز قلمداد نمودند و ادعا هم کردند که وقتی فخرالدین عباس زاده خبر آزادی شوشی را شنیده ، خودکشی کرده است!  اما، در مجموع جنبش ملی تالش به مبارزه خود ادامه می دهد. حوادث روی داده در قفقاز جنوبی بر مبارزه ملت تالش تاثیر منفی نخواهد گذاشت و برعکس، این وقایع تاثیر مثبت بر مبارزه تالشان خواهد گذاشت و ملت تالش به هدف خود خواهد رسید. همزمان با جنگ نیز در 17 اکتبر گردهمایی سراسری “خودمختاری فرهنگی – ملی فدرال تالش” در مسکو برگزار شد. شکل گیری چنین سازمان بزرگی از تالشان در روسیه اشاره به این دارد که یکی از جناح های اصلی جنبش ملی تالش به مرحله جدید مبارزه وارد می شود. این نشان می دهد که دولتی همچون روسیه، تالشان را به عنوان ملتی مجزا می شناسد و  ” خودمختاری فرهنگی – ملی فدرال تالش” نیز تنها سازمان قانونی در روسیه است که خواسته های تالشان را در روسیه بیان می کند. »

https://tolishmedia.com/az/2020/12/24921?fbclid=IwAR2B5YN_I-5j4rRq2oVfMDWv16azWXaSsrN1JtvoIKyXHDZSV_3nRBUzNds