محمد مطلق (روزنامه ایران)- طبیعت مشگین، کارگاه قدرتنمایی خداوند است، کارگاهی برای فوران هنر و تاریخ.» این را ایمانعلی ایمانی رئیس اداره میراث فرهنگی مشگین شهر میگوید.
روزنامه ایران: مستندساز و تحصیلکرده سینما که برای معرفی داشتههای شهرش مستأصل مانده است: «آخر از کجا بگویم؟ از تالابها و تندآبهای صمدگولی و جیران گولی و آت گولی شیروان دره، از آبشارهای کویار و مشگین چای و کرکری و ملک سو، از چشمهسار خیاو که شبیه تنور است و از هر طرفش آب میجوشد، از تونلهای برفی درههای تنگ در تابستان، از آبگرمهای دامنه سبلان، ژئوسایتهای فسیلی، شالیزارها و تاکستانهای پربار، اشکال فرسایشی درههایی که به نقاشی آبستره مانند است، جنگلها و بیشههای وسیع، دهها هزار سنگ نگاره، تندیسکهای معبد پیر ازمیان، آب سرد شاه بولاغ، تالابهای لاری یری، قبرستان سه پیر، قلعه بربر، دره انار، غارهای باستانی بینهلر، تالاب طاووس، کهنه قلعه، قلعه دیو؟»
مشگین در دامنه شمالی سبلان با چشمهسارها، رودها، تالابها و آبشارهای فراوان، جنگلهای بکر و باغ های پربار یکی از زیباترین، خوش آب و هواترین، و تاریخیترین شهرهای اردبیل و اساساً شمالغرب ایران است. از مشگین تا رودخانه قره سو در شمال ۲۰ کیلومتر و از مشگین تا دامنههای سبلان در جنوب ۲۰ کیلومتر فاصله است با این همه همواره قره سو ۱۰ درجه گرمتر و ییلاق سبلان ۱۰ درجه سردتر از مشگین است؛ تنوع بیمانند آب و هوایی در محدوده چند کیلومتری یک شهر. نیمی از باغ های استان اردبیل یعنی ۱۵ هزار هکتار از ۳۰ هزار هکتار متعلق به مشگین است و تنها در ۲ هزار هکتار تاکستان این شهر ۱۵ نوع انگور منحصر به فرد تولید میشود و محصول هفت هزار هکتار باغ سیبش یک برند تشریفاتی و میزبانی است.
جایی که دو رودخانه قرهسو و اهرچای به هم میرسند و به سمت ارس حرکت میکنند، باغ های مشگین جای خود را به شالیزارهایی میدهند که یکی از مرغوبترین و مطبوعترین انواع برنج ایران را به بار میآورند. در این شهر با آن هوای مطبوع و خاک غنی و حاصلخیز از پسته تا زرشک و از بادام، گردو تا برنج به بار مینشیند و بوی سیب و سنجد هوا را معطر میکند.
ایمانی سواحل قرهسو و شمال مشگین را این طور توصیف میکند: «در این منطقه و در غرب جنگلهای قرهداغ آذربایجان شرقی، قلعه قهقهه را داریم که زمانی یکی از استراتژیکترین قلعههای ایران بوده است. در همین ناحیه بیشترین سنگنگارههای کشور هم شناسایی شده است. ما زمانی شروع به شمارش و فهرست سنگ نگارهها کردیم و توانستیم تا ۴۰ هزار مورد را ثبت کنیم، البته قطعاً خیلی بیشتر از اینهاست. سنگ نگارهها اشکال مختلفی دارند اما معبد پیر ازمیان ۲۸۰ تندیس انسانی دارد که جز یکی که میگویند موبد است، بقیه تندیسها فاقد دهان هستند، یعنی اجازه سخن گفتن ندارند و در سکوت ابدی فرو رفتهاند.چند سایت فسیلی هم در این منطقه کشف شده. منطقه فسیلی برگی کپز را خود من کشف کردم که به نام ژئوسایت کپز ثبت شد.
همینطور منطقه درختان فسیلی شیخ محمدلو و ژئوسایت کنگرلو و مناطق فسیلی پراکندهای مثل کوچ، ازجمله ظرفیتهای مهم مشگین است که امیدوارم بزودی شناخته شود. در سمت شمال مشگین همین طور منطقه گندیمان را داریم که حدود ۲۰ دره دارد و هر دره از نظر اشکال فرسایشی خود یک ژئوسایت منحصر به فرد است. نزدیک گلین بلاغی درههایی هست که بیش از ۲۰ آبشار کوچک و بزرگ دارند و دره تاریک هم همین جاست. به روستای زاویه سنگ یا داش زیوه که برسید دیگر طبیعت به کلکسیونی از عجایب و پدیدههای زمین شناختی تبدیل میشود.»
اما دامنههای شمالی سبلان و ییلاقات جنوب مشگین که باز زیباییهای ویژه خودش را دارد. سبلان ادامه رشته کوه قفقاز در میانه دریای مازندران و دریای سیاه است که با دره و رودخانه ارس از این رشته کوه جدا شده و چند شهر اردبیل مثل سراب و نیر و مشگین دور تا دور آن، جاخوش کردهاند با این همه خود سبلان را با نام مشگین میشناسند. کوهساری با قلههای کوچک و بزرگ در اطراف که قلهها و دامنههای شمالیاش در سمت مشگین، ییلاق ۳۲ طایفه شاهسون است. ایمانی درباره طبیعت این ناحیه میگوید: «مشگین در دامنههای سبلان بیش از ۵۰ چشمه آبگرم دارد؛ قوتور گوگردیترین آب جهان و قینرجه با ۸۶ درجه جزو داغترین آبهای جهان است. اسیدیترین و آهندارترین چشمههای آبگرم دنیا با خواص مختلف درمانی هم در همین منطقه میجوشد. در مشگین ۱۶ مجتمع آب درمانی داریم که هرکدام از چشمه جداگانهای تغذیه میکنند.»
مسعود عطایی عضو هیأت مدیره مجموعه پل معلق را در دفتر کارش، کنار پل با چشماندازی زیبا از سبلان و درههای سبز خیاو ملاقات میکنم. پلی که در کنار اقامتگاههای کوهستانی و مجتمعهای مدرن آب درمانی مشگین به یکی از اماکن شناخته شده گردشگری این شهر تبدیل شده است: «سال ۸۲ هیأتی از گردشگران همراه دبیر کمیته ملی طبیعت گردی که در زمینه طرح مناطق نمونه گردشگری تلاش میکردند به مشگین آمدند و جلساتی هم با رئیس اداره میراث فرهنگی، فرمانداری و بقیه مسئولان شهر داشتند. از قبل چند منطقه نمونه شناسایی شده بود که یکی هم اینجا بود؛ یعنی منطقه نمونه گردشگری خیاو تا گردولی. تیم طبیعت گردی که اینجا را دیدند، خیلی پسندیدند و سال ۸۴ جذب سرمایه اتفاق افتاد و آقای محمود گنجعلی بیگ طراحی آن را به عهده گرفتند.»
این پل با ۳۶۵ متر طول در ارتفاع ۸۰ متری روی رودخانه خیاو و دره زیبای پارک جنگلی خیاوچای قرار گرفته و مجموعهای از امکانات تفریحی و اقامتی را با نام شهرک گردشگری پل معلق در کنار خود جای داده است. این پل در ادامه به سایت «بی» میرسد که یک پل چوبی معلق است و طرفداران خودش را دارد.
علیرضا علیزاده مسئول سایت بیپل معلق میگوید به طور معمول هفتهای پنج هزار بازدید کننده داریم اما درتعطیلات گاه به روزی ۲۰ هزار نفر هم میرسد: «اکثر بازدید کنندهها از تهران، ارومیه، تبریز، اصفهان، شیراز و شهرهای شمالی بویژه رشت هستند. گردشگر خارجی هم برای بازدید میآید دیروز از گابن آمده بودند. مسافر عراقی و چینی زیاد داریم.»
برای دیدن اقامتگاههای کوهستانی از دل باغهای بیپایان، عطر سنجد و سیب، شرشر چشمهسارهای ناپیدا و چادرهای پراکنده طوایف شاهسون به سمت سبلان میرانیم که قله برف گرفتهاش از مه و ابر بیرون مانده است. دامنههای سبز با جادههای پیچ در پیچ پر است از سیر و پیاز وحشی و آویشن و بابونه و کلزا. باد صدای زنگوله گوسفندان را با شمیم گیاهان ناشناخته دوردست درهم آمیخته و روح را نوازش میدهد. سبلان نیایشگاه عارفان سلسله صفوی است.
حسن حسین آذری کنار جهنم دره که شلالههایش زمستان یخ میزند، مشتی آویشن از دور و بر پایش میچیند و به سمت من میگیرد. آن سوی دره، روستای موئیل پیداست، روستایی که به نیروگاه زمین گرمایی و آبگرمهای سنتی و آبشار ملک سویی و جهنم درهاش شهره است. میگویم این همه آویشن را چکار کنم؟ میگوید بو کن بریز دور. او را که اهل روستای ناصر آباد است بالاتر از آبگرم قینرجه در اقامتگاه کوهستانی یا آن طور که خودش میگوید اکوکمپ درنا میبینم. دعوتم میکند به صرف سرشیر و عسل و موسیقی آذری. اینجا تکهای از بهشت است. حسن کلیدها را برمیدارد تا سری بزنم به کلبههای اقامتگاه. در که باز میشود مستقیم پلهها را میروم بالا تا برسم به تراس طبقه دوم. اینجا میشود نشست و قله سفید سبلان و قلههای مه گرفته دور و برش را دید؛ آیقار و دلال را تماشا کرد و اگر بخت یارت باشد، غزال یا خرسی که با تولههایش به گشت وگذار آمده است. میتوانید به جای اتاق در یکی از چادرهای عشایری یا خانههای گنبدی شکل و سنگی زیر صخرهها سر کنید و در استخرهای روباز و سرپوشیده آبگرم خستگی سالها را از تن بزدایید.
میپرسم بیشترین میهمانتان از کدام شهر است؟ میگوید: «اگر بخواهم به ترتیب بگویم اول تهران بعد اهواز و آبادان و خرمشهر، بعد هم چهارمحال و بختیاری. بعضیها از اینجا به سمت سبلان میروند، بعضیها آبشار ملک سویی، بعضی هم از همین جا برمیگردند.»
از بلندای دره سرد جهنم، به تماشای رود خروشان خیاو میایستم و قندیلهای آبشار یخ بسته زمستانش را در ذهن مجسم میکنم. دره سبز جهنم آراسته به گلهای سرخ شقایق و بوتههای بنفش گل گاوزبان و عطر آویشن چه زیباست. دره جهنم مشگین تکه گمشدهای است از بهشت.