ایوو دالدار تحلیلگر پولیتیکو نوشت:
ماه گذشته “رجب طیب اردوغان” رئیس جمهور ترکیه ایستاده بود و دستان “ولادیمیر پوتین” رئیس جمهور روسیه و “ابراهیم رئیسی” رئیس جمهور ایران دو تن از دشمنان سرسخت غرب را در دست گرفته بود. سپس، تنها چند روز بعد او دوباره آنجا بود این بار در کنار “آنتونیو گوترش” دبیر کل سازمان ملل و در جریان امضای قراردادی که به صادرات غلات اوکراینی اجازه عبور از دریای سیاه را میداد بر روی صندلی نشسته بود. تا اردوغان، هم به عنوان یک شرور و هم قهرمان درست همان طور که شخص رئیس جمهور ترکیه دوست دارد نشان داده شود. این ویژگی از او و کشورش یک متحد بسیار پیچیده را ایجاد کرده است.
اهمیت استراتژیک ترکیه برای ناتو واضح است. از نظر جغرافیایی، آن کشور در امتداد جنوب دریای سیاه واقع شده است که نشان دهنده آن است که پلی میان اروپا و آسیا میباشد و از جنوب با خاورمیانه و از شرق با آسیای مرکزی و از شمال با قفقاز در ارتباط است. برای کشورهای همسایه دریای سیاه تنگههای ترکیه تنها راه آبی را به دریای اژه، مدیترانه و اقیانوسهای فراتر از آن ارائه میدهند.
ترکیه از نظر سیاسی بزرگترین کشور مسلمان ناتو است و میتواند طرف گفتگوی مفیدی با جهان عرب و جهان ایرانی باشد. در حالی که دیپلماسی آن میتواند مخرب باشد، اما ارتباطات تنگاتنگ آنکارا با بسیاری از بازیگران کلیدی باعث سنگین شدن وزن سیاسی آن کشور شده همان گونه که اخیرا توافق غلات اوکراین این موضوع را آشکار ساخت. در نهایت، از نظر نظامی، ترکیه دومین ارتش بزرگ ناتو را با تجربه جنگی در برابر دشمنان داخلی و تهدیدات خارجی در اختیار دارد و آن کشور خانه نیروهای ایالات متحده و سایر قابلیتها و تجهیزات نظامی دارای اهمیت حیاتی برای دفاع از ناتو و واشنگتن است.
با وجود این، در طول سالیان گذشته آنکارا به سختی متحدی قابل اعتماد بوده است. فهرست جرایم این کشور طولانی است و برخی به دههها قبل باز میگردد مانند تهاجم غیرقانونی آن کشور به قبرس در سال ۱۹۷۴ میلادی و درگیریهای مکرر با یونان در دریای اژه.
اردوغان در دوران ریاست جمهوری خود تجاوزات ترکیه را به سطح کاملا تازهای رسانده است. او در داخل ترکیه تلاش کرده مخالفان را خفه کند و آنان را بازداشت کرده و بیش از هر دولت دیگری در جهان روزنامهنگاران را زندانی کرده است. هم چنین، ترکیه تنها کشور عضو ناتو است که از سوی “خانه آزادی” به عنوان کشوری “غیر آزاد” رتبه بندی شده است.
با این وجود، از آنجایی که کاهش اخیر آزادی در ترکیه نگران کننده است آشفتگی داخلی و حکومت اقتدارگرایانه برای کشوری که از پایان جنگ جهانی دوم شاهد چهار کودتای نظامی بوده موضوع تازهای محسوب نمیشود. در عوض، این رفتار به طور فزاینده نامنظم ترکیه در خارج از کشور است که وضعیت آن را به عنوان یک متحد قابل اعتماد زیر سوال برده است.
اردوغان به سختی تنها رهبر ناتو میباشد که روابط گرمی با پوتین برقرار کرده است. تنها به نوع روابط چند سال پیش “سیلویو برلوسکونی” نخست وزیر اسبق ایتالیا با پوتین یا “ویکتور اوربان” نخست وزیر فعلی مجارستان با او فکر کنید.
با این همه، او تنها رهبر ناتو است که به جای خرید تجهیزات غربی که میتوانند در شبکه دفاع هوایی ناتو ادغام شود موشکهای دفاع هوایی پیشرفته را از روسیه خریداری کرده است. او هم چنین تنها رهبر ناتو (البته نه اولین رهبر ترک) است که یکی از متحدان ناتو (یونان) را به استفاده از قوه قهریه و زور تهدید کرده همان طور که چند هفته پیش در مجموعه توئیتهایی به زبان یونانی این کار را انجام داد.
در داخل ناتو نیز اردوغان اخلاگر بوده و اغلب از اتکای آن اتحاد به اجماع برای تلاش به منظور دستیابی به خواسته هایش استفاده کرده یا مانع از ایجاد توافق شده است. برخلاف تقریبا تمام متحدان دیگر ناتو، ترکیه تنها کشوری است که از این موضوع خرسند بوده که از وتوی خود استفاده میکند و به تنهایی تلاش میکند تا به آن چه میخواهد دست یابد.
برای مثال، آنکارا که از اقدامات نظامی اسرائیل علیه کشتی تدارکاتی ترکیه که تلاش میکرد محاصره غزه را بشکند ناراحت بود سالها همکاری ناتو با اسرائیل را مسدود کرد. اردوغان با تاکید بر اینکه ناتو باید تهدید تروریسم گروههای کرد را تهدید برای ناتو بداند از تصویب طرحهای احتمالی اتحاد برای دفاع از لهستان و کشورهای بالتیک جلوگیری کرد.
چند هفته پیش، ترکیه بار دیگر از وتوی خود استفاده کرد این بار برای جلوگیری از دعوت سوئد و فنلاند برای پیوستن به ناتو. اگرچه این موضوع به موقع برای دعوت رسمی در اجلاس مادرید در ژوئن حل شد با توجه به این که الحاق نهایی مستلزم تصویب این گام از سوی همه کشورهای ناتو است آنکارا هم چنان کارت نهایی در مورد اینکه آیا و چه زمانی دو کشور شمال اروپا به ناتو ملحق خواهند شد را در دست دارد.
اکنون پس از خودداری اردوغان از اعمال تحریمها علیه روسیه به دلیل تهاجم ظالمانه آن کشور به اوکراین، در آغوش کشیدن ناپسند رهبران ضد غربی و چهرههای اسلامگرای افراطی و هم چنین تاکتیکهای اعمال شده توسط او درون ناتو باعث شده تا برخی این استدلال را مطرح کنند که زمان تعلیق عضویت ترکیه در ناتو و یا اخراج آن کشور از آن پیمان فرارسیده است. با این وجود، چند مشکل در این استدلال وجود دارد: یکی عملی و دیگری استراتژیک.
بر اساس ماهیت خود، اصل اجماع در اساسنامه ناتو که ترکیه با موفقیت از آن برای اهداف خود بهره برداری کرده تعلیق یا بیرون راندن آن کشور از ناتو را بدون موافقت آنکارا ناممکن میسازد. در حالی که ترکیه میتواند در هر زمانی از ناتو خارج شود همان طور که فرانسه از ساختار نظامی ناتو در سال ۱۹۶۶ میلادی خارج شد. ائتلاف برای بیرون راندن یک عضو به اجماع نیاز دارد. بنابر اساسنامه ناتو قانون اجماع آن تنها با اجماع اعضا قابل تغییر است.
هم چنین، یک دلیل استراتژیک برای نگه داشتن ترکیه در ناتو و تلاش برای استفاده از دیپلماسی متقاعد کردن و فشار برای وادار کردن آنکارا به بازی در زمین است: ترکیه یک مکان استراتژیک حیاتی برای ناتو اشغال میکند که پیوندهای نزدیکی با خاورمیانه و کشورهای حوزه قفقاز دارد. هیچ متحد دیگری در ناتو دارای چنین ظرفیتی نیست و یا نمیتواند از چنین موقعیتی برخوردار شود. ترکیه در برخی مواقع نقش مفیدی را در گردهم آوردن بازیگران سرکش ایفا میکند، همان گونه که پیشتر در زمینه روابط مسکو و کییف این قابلیت را از خود نشان داده و میتواند کمک قابل توجهی به دفاع مشترک از اتحاد آتلانتیک ارائه کند.
به عبارت دیگر، ترکیه متحدی است که زندگی با آن به طور فزایندهای دشوار و زندگی بدون آن تقریبا غیرممکن است یا همان طور که “لیندون جانسون” رئیسجمهور سابق ایالات متحده درباره “جی. ادگار هوور” رئیس پلیس فدرال (اف بی آی) گفت:”احتمالا بهتر است که او (جی. ادگار هوور) درون خیمه در حال عصبانیت باشد تا بیرون از آن”./ فرارو